تفاهم در اخلاق و رفتار کلید خوشبختی

تفاهم در اخلاق و رفتار کلید خوشبختی

همانطور که از قدیم گفته اند تفاهم مهتمرین عامل در خوشبختی یک زندگی می باشد. بنابراین طبیعی است که این عامل را مهم شمرده و برای دستیابی به آن همه تلاش خود را انجام دهیم. هیچ دو نفری شبیه هم نبوده و همواره اختلافاتی در برخی زمینه ها وجود دارد به همین دلیل باید با انتخاب کسی که نزدیکترین ویژگی را به همسر ایده آل ما دارد، انتخاب کرده و طعم خوشبختی را بچشیم.

line-separator

اخلاق و رفتار موردی است که باید بیشترین تحقیق را درباره گزینه مورد نظرمان در آن زمینه داشته و حساسیت خاصی را برای آن به خرج دهیم زیرا اخلاق و رفتار هرکس در طی زندگی که دارد شکل گرفته و بستگی بسیاری به نوع تربیت و خانواده شخص دارد بنابراین این مسئله که بعد ازدواج اخلاق وی را تغییر خواهیم داد غلط بوده اما ناممکن نمی باشد. کسانی که در اخلاق و رفتار تفاهم دارند می توانند زندگی خوب را تجربه کرده و با همدلی در کنار هم بر مشکلات غلبه کنند. اما هستند بسیاری که در دوران نامزدی از برخی از خصوصیات اخلاقی خود پرده برداری نکرده و آن را کتمان می کنند به همین دلیل توصیه مشاوران ازدواج بر گرفتن مشورت و راهنمایی از افراد با تجربه و مشاورانی کاربلد است تا در انتخاب خود کوچکترین اشتباه را انجام نداده و آینده و زندگی خوب را برای خود رقم بزنیم.

منبع:مرکز مشاوره

5 پاسخ
  1. vorujak
    vorujak گفته:

    یکی از معیارهای ازدواج که همه جا ذکر میشه اینه که از نظر اخلاقی به هم بخورند.و همچنین ذکر میشه برخی از یژگی های اخلاقی باید مشابه همدیگه باشه و برخی متضاد.منتها راجع به اینکه در چه مورد باید مشابه انتخاب بشه و در چه مورد متضاد قابل درک نیست یرام.برای مثال من قردی درونگرا هستم و کم حرف واز بیرون همه به عنوان یک فرد خوشحال منو میبینن.از طرفی خیلی مغرور هستم.حالا نمی دونم همسرم درونگرا باشه بهتره یا برونگرا .کم حرف یا پر حرف؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      یکی از معیارهای انتخاب همسر، در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی وی و همسانی آن با شخصیت فردی است ‌که می خواهد ازدواج کند. البته پی بردن به این مهم کاری دشوار و کاملاً تخصصی است ولی جهت شناخت بهتر و آشنایی بیشتر آنها به معرفی چند تیپ مختلف شخصیتی می پردازیم.
      ابعاد شخصیت:
      تیپ مایزر- بریگز چهار بعد شخصیت انسان را مشخص می سازد. هر کدام از آنها با جنبه ی مهمی از زندگی و شغل در رابطه هستند، از این رو شناخت تیپ های شخصیتی به ما کمک می کند تا رفتار خود و دیگران را بهتر بشناسیم. این ابعاد شخصیتی برحسب چگونگی دریافت انرژی، جمع آوری اطلاعات، نحوه تصمیم گیری و طرز زندگی به ترتیب به چهار بعد شخصیتی تقسیم بندی می شوند (بارون، ۱۳۸۷).
      ۱- برون گرا – درون گرا
      ۲- حسی – شهودی
      ۳- فکری – احساسی
      ۴- با ساختار – منعطف
      برون گرا – درون گرا

      افراد درون‌گرا افرادی هستند که همیشه غرق تفکرند و به محیط بیرون توجه نمی ‌کنند. آن ‌ها مانند حوضی هستند به عمق یک اقیانوس. یعنی ارتباط پیرامونی ‌شان زیاد نیست ولی ارتباط درونی ‌شان عمیق است. در واقع این افراد تمایل بسیار کمی به حضور در جمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت های ذهنی و انفرادی می گذرانند. در مقابل، افراد برون‌گرا افرادی هستند که بیشتر به دنیای اطرافشان توجه می‌کنند. ارتباطات پیرامونی این افراد زیاد است. یعنی اهل معاشرت، تفریح و شلوغی‌ اند. معمولاً افراد این گروه نسبت به افراد درونگرا دارای اعتماد به نفس بیشتری می باشند.

      حسی – شهودی
      دومین بعد شخصیتی به نحوه ی جمع آوری اطلاعات دریافتی از طریق حواس پنج گانه (دیدن – شنیدن و …) توجه دارند. برای آنها آن چیزی اهمیت دارد که با حواس قابل درک باشد. اگر برای آنها یک مکانی را توضیح بدهید، تا نبینند یا لمس نکنند اهمیتی به آن نمی دهند، اما افراد شهودی برعکس افراد حسی بیشتر از حس ششم خود کمک می گیرند و در واقع به آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد یا انجام شود توجه بیشتری دارند و خود را محدود به حواس پنج گانه نمی کنند.

      فکری – احساسی
      ترجیح فکری – احساسی نشان دهنده شیوه ای است که ما ترجیح می دهیم تا تصمیم گیری کنیم .فکری ها به سبک منطقی وعینی تصمیم گیری می کنند در حالی که احساسی ها به شیوه ی فردی و ارزش محور تصمیم گیری می کنند. جالب این است که ۶۶% زنان احساسی هستند . این یکی از ترجیحات نظریه تیپ شناسی است که تفاوت جنسی قابل توجهی دارد. فکری ها تمایل به تحلیل تصمیمات دارند، در حالی که احساسی ها همدلی می کنند.

      با ساختار – منعطف
      چهارمین بعد شخصیتی به سبک و طرز زندگی افراد بر می گردد. افراد با ساختار، بیشتر در چارچوب کار می کنند، مقید به برنامه ریزی هستند و طبق برنامه پیش می روند، ولی افراد منعطف در کارهای خود انعطاف بیشتری نشان می دهند و زیاد تابع برنامه ریزی نیستند . ممکن است چند کار را با هم انجام دهند اما افراد با ساختار ترجیح می دهند تا یک کار را تمام نکردند، سراغ کار دیگری نروند.
      ماحصل ترکیب این چهار بعد، پیدایش ۱۶ تیپ شخصیتی در افراد است. نود و دو درصد کسانی که با هم ازدواج می کنند، جذب مشابه خودشان می شوند. هشت در صد به سمت قطب متضاد خود می روند، فردی که بدبین است، دوست دارد به طرف آدم خوش بین برود. چون خودش از بدبینی اش رنج می برد. غمگین است، بسمت آدمی میرود که شاد باشد. فرد بی نظم است جذب آدم با نظم میشود تا نقص خودش را بپوشاند. ما برای ازدواج دو قطب متضاد را توصیه نمی کنیم. این ها در زندگی مشکل پیدا می کنند. ممکن است چند صباحی برایش لذت بخش باشد ولی دوام پیدا نمی کند . در مورد دو درون گرا ، در اینجا می توانیم کفویت را نقض کنیم . ما می گوییم یک درون گرای صرف و یک برون گرای صرف، در زندگی مشکل خواهند داشت. دو تا برون گرا ممکن است خوب باشد و هر دو باهم خوش هستند ولی دو تا درون گرای صرف، نمی توانند با هم زندگی خوبی داشته باشند. این در مورد دو نفر عصبانی هم صدق می کند. ما درون گرا و برون گرایی را صلاح می دانیم که فاصله آنها کم باشد. مثلا درجه درون گرا پنج باشد و درجه برون گرا نود و پنج باشد . ما این ازدواج را صلاح نمی دانیم. ولی مثلا درجه درون گرا بیست باشد و درجه برون گرا، سی باشد، این را قبول می کنیم . چون فاصله آنها کم است. اگر این طور باشد، خوشبخت خواهند شد.
      با همسر درون گرا ازدواج کنیم یا برون گرا؟
      آیا تاکنون در بحث ویژگی های فردی خود به این مسئله اندیشیده ایدکه شما چه شخصیتی دارید؟
      فردی هستید که تمایل به تنهایی و کارهای انفرادی دارید و یا اینکه بودن با دیگران و حضور در جمع را می پسندید؟
      فردی هستید که تمایل به تنهایی و کارهای انفرادی دارید و یا اینکه بودن با دیگران و حضور در جمع را می پسندید؟
      اصولا افراد به دو تیپ شخصیتی برون گرا و درون گرا تقسیم می شوند. شاید هر کدام از شما جزوه یکی از دو دسته باشید. حالا هر شخصیتی که دارید نگران نشوید زیرا قصد نداریم بگوییم بیمار هستید و یا اینکه اختلال شخصیت دارید. هر یک از این رفتار ها یک ویژگی فردی است که به طور ژنتیکی در همه افراد وجود دارد. همچنین عواملی از جمله تربیت خانوادگی، فرهنگ و آب و هوای جغرافیایی بر روحیات ما تاثیر میگذارد.
      درون گراها افرادی هستند که وقتی در مقابل جهان بیرون قرار میگیرند، دو دل و منفعل میشوند. آنها معمولا آدمهای توداری هستند که خودشان را بروز نمیدهند، از احساسات و هیجان هایشان فقط برای دوستان معدود و خیلی صمیمی حرف میزنند. برای همین اگر یک فرد درونگرا را ببینند، با اینکه حس میکنید، دارید آدم مودبی را تماشا میکنید. اما در صورتی که او را نشناسید،فکر میکنید با آدم بی اعتنایی مواجه شده اید. این افراد تمایل به تنهایی، اشتغال به امور ذهنی و کتاب خواندن دارند، آنها افرادی مستقل هم هستند.
      برونگراها در دنیای بیرون سیر می کنند. آنها دوست دارند که سرخوش، اجتماعی، رقابت جو، سریع و واقع گرا باشند. برای آنها هرچیزی که شفاف تر و مشخص تر باشد، بهتر است. ابهام را تحمل نمی کنند. این افراد از طبیعت گردی، مهمانی رفتن و با بودن با دوستان خسته نمی شوند.
      حالا دانستن همه این ویژگیها به چه دردی می خورد؟ دقیقا زمانی که به دنبال فرد مورد نظر زندگی خود می گردید، دانستن این خصوصیت اخلاقی او در انتخاب و زندگی آینده به کمک شما می آید.
      این خصوصیت در زنان و مردان متفاوت است، یک زن برونگرا دوست دارد کنار همسرش بنشیند و با او صحبت کند، به میهمانی و خرید بازار برود درحالی که مردی با این خصوصیت تمایل دارد به دنبال طبیعت گردی و اکتشاف باشد. و مسافرت هایی بدون همسر و با دوستانش برود. پس نمیتوان گفت، یک زن برونگرا در کنار یک مرد برونگرا خوشبخت است بلکه باید به آنها بیاموزید که تفاوتها را بشناسند و به عنوان مشکل به آنها نگاه نکنند تا بتوانند به راحتی با آن کنار بیایند و مدیریت کنند.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز در مورد شباهت و تفاوت ها مساله و قانون کلی نداریم شما اگر فردی درون گرا هستید باید ببینید با چه فردی هماهنگی بیشتری پیدا می کنید مثلا دوست دارید چون شما احتمالا کم حرف هستید اون بعد در همسر شما بارز باشه و به نوعی جبران کم حرفی شما باشد یا اگر مغرور هستید دوست ندارید طرف مقابلتان موضع بالاتری داشته باشد .در ازدواج باید ملاک ها و انتظارات و خواسته هاتون رو در نظر بگیرید و اینکه دوست دارید طرف مقابل شما چطور به نظر بیاید .در صحبت با افراد به قصد ازدواج ببنید کدام شخصیت برای شما مقبول تر است و این شناخت وقتی اتفاق می افتد که درگیر روابط عاطفی نشوید .و منطقس شرایط را بررسی کنید .شباهت های رفتاری به لحاظ درک طرف مقابل و تفاهم و دیدگاه در مورد مسائل مختلف بسیار کمک کننده است و تفاوت در بعضی ویژگی های رفتاری و شخصیتی به نوعی که دو نفر مکمل باشند تعیین کننده است .برای تصمیم بهتر رفتن به مشاوره قبل از ازدواج هم می تواند کمک بزرگی باشد
      موفق باشید

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *