موانع و مشکلات ازدواج جوانان

موانع و مشکلات ازدواج جوانان

تغییر نگاه جوان های امروزی به زندگی مشترک، تحصیلات بیشتر و رفاه بالاتر به خودی خود تغییر نگاه مثبتی است اما وقتی مانع از یک هدف بزرگ به نام ازدواج شود، تبدیل به تغییری آسیب زا می شود که باید آن را مدیریت کرد. مدیریت کردن، به معنی حذف یک نگرش یا ایده آل نیست. بلکه باید طوری آن را به کار بست که به اهداف دیگر صدمه نزند.در ادامه به بعضی موانع فرهنگی و اجتماعی ازدواج جوان ها اشاره می کنیم که شناخت آنها اولین گام برطرف کردن شان است.

۱ – مشکلات خانوادگی
مشکلات خانوادگی یکی از موانع مهم ازدواج است؛ مشکلاتی همچون تفاوت سطح فرهنگی خانواده ها، افزایش سطح توقع خانواده ها در انتخاب همسر، کفیل یا سرپرست خانواده بودن پسر، بیماری والدین، آسیب های اجتماعی خانواده مثل فوت، طلاق، اختلاف والدین، اعتیاد و سوء سابقه. در این مورد، باید گفت که مساله به گونه ای نیست که به سادگی از کنار آن بگذرید. مشکلات خانوادگی به طور جدی می توانند روی زندگی مشترک سایه بیندازند و روابط زوج ها را بحرانی کنند.

۲- سخت گیری در انتخاب
معیارها مرتبا به روز می شوند و دیگر کسی به دنبال شخص مناسب نیست. همه بهترین را می خواهند. پسرانی که به ۴۰سالگی رسیده اند، برای ازدواج دنبال دخترانی که سن متناسب با آنها داشته باشد نمی گردند. بلکه هنوز زنی بیست و چند ساله را انتخاب می کنند. پسرانی که تحصیلات عالیه ندارند، به دنبال زنانی تحصیل کرده، اجتماعی و موفق می گردند. دخترانی که وضع مالی خانواده شان متوسط بود، انتظار دارند خواستگار ثروتمندی از راه برسد و رفاهی را برای آنها فراهم کند که پدرشان بعد از سال ها تلاش و کار نتوانسته برایشان فراهم کند و….این یعنی معیارها جا به جا شده و افراد بدون توجه به تناسب، انتخاب های سختگیرانه و رویایی دارند. انتخاب هایی که شاید به سادگی محقق نشود و سن ازدواج را بالا ببرد.
انصراف از ازدواج با عواملی همچون افزایش سطح تحصیلات و… مرتبط است. نتایج بررسی در ایران نشان می دهد که گرایش به تحصیلات صرفاً ۲ تا ۳ سال به افزایش میانگین سن ازدواج منجر می شود

۳ -نداشتن خواستگار مناسب
مسئله تحول زندگی های کنونی به خصوص در شهرهای بزرگ، مهاجرت ها، گسستگی های قومی و فرهنگی و نبود ارتباط های محلی، باعث شده که فرصت های شناخت خانوادگی در بین خانواده ها کم شود؛ بنابراین خواستگارهای مناسب با شرایط خانوادگی دختران کم می شود. به خصوص که دختران امروزی بیشتر اجتماعی، مستقل و تحصیل کرده هستند و دیگر نمی توانند با چهارچوب های سنتی قدیمی ازدواج کنند. بنابراین به دنبال پسرانی هم کفو خود می گردند که شاید به سادگی پیدا نشوند.

۴- مانع انگاری تحصیلات
انصراف از ازدواج با عواملی همچون افزایش سطح تحصیلات و… مرتبط است. نتایج بررسی در ایران نشان می دهد که گرایش به تحصیلات صرفاً ۲ تا ۳ سال به افزایش میانگین سن ازدواج منجر می شود. اما تحصیل و ازدواج، هیچ کدام مانع دیگری نیست، بلکه نوع انتخاب مانع است. پس با انتخاب صحیح فردی که تمایل دارد، همسرش تحصیلات بالا کسب کند و درک شرایط موجود در زمان تحصیل -از قبیل بیکاری، شغل پاره وقت، کم بودن اوقات فراغت و …- از جانب همسر و خانواده او و نهایتاً پایین آوردن توقعات مادی و معنوی طرفین، می توان در زمان مناسب به ازدواجی پایدار دست یافت.
همچنین در دختران با تحصیلات بالا احتمال ازدواج با پسران هم ردیف -از لحاظ تحصیلی- پایین می آید و در صورت رعایت نکردن تناسب تحصیلی در انتخاب، ممکن است به تفاوت فکری و تفاهم کمتر در زندگی بینجامد. ازدواج های دانشجویی و ترغیب جوانان به ازدواج در دوران تحصیل، با تأکید بر تعدیل خواسته ها و توقعات فرد و خانواده از زندگی مشترک و اتخاذ تدابیر خاص می تواند به حل عمده این مشکل بینجامد.

برای خواندن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به سایت ازدواج مراجعه کنید

منبع:مرکزمشاوره.com

2 پاسخ
  1. به سوی خدا
    به سوی خدا گفته:

    سلام دوستان.الان روحیه خوبی ندارم و داغونم.بعد دو جلسه صحبت کردن ، خانواده دختر گفتند که ایشون چندین سال پیش دچار حمله بیماری ام اس شدند و از اون موقع دارو مصرف می کنند و البته دیگر حمله ای در چند سال گذشته مشاهده شند.من تقریبا چیزی از این بیماری نمیدونم.همه.شرایط مناسب است حتی یکسری شرایط هم فوق العاده مناسب است.نگاهشون به زندگی خیلی زیباست.خانواده محترم و دست به خیری هستند .از لحاظ علمی هم در جایگاه واقعا مناسبی هستند.خیلی روحیه ام خراب شده چون در شهر کوچکی زندگی میکنیم و خانواده شناخت شدهای هستند نمیتونم با کسی در میان بگذارم.نمیدونم چه تصمیمی بگیرم.کمک کنید.این بیماری اصلا چه تاثیری داره؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      خیلی از افرادی که امروزه این بیماری رادارند کاملا با دارو تحت کنترل هستند ازدواج می کنند بچه دار می شوند و زندگی روال معمول را دارد شما خودتون باید ببینید که ایا نسبت به بیماری ایشون پذیرشی دارید حاضرید با فردی اینچنین زندگی کنید ایا حاضرید که با ای بیماری کنار بیاید و این فرد رو به عنوان همسر ایندتون قبول کنید اگر حاضرید که اقدام کنید اگر نمی توانید با این بیماری کنار بیایید علی رغم همه نکات مثبتی که این خانم و خانوادشون دارند بهتره دیگر ادامه ندهید .امیدوارم در هر حال موفق و خوشبخت باشید .ولی اکنون تصمیم منطقی به دور از احساسات بگیرید که بعدا پشیمان نشوید که زندگی هر دو نفر به تباهی کشیده شود باز هم اگر مردد هستید می توانید با پزشک متخصص مشورت داشته باشید

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *