به خانواده همسرمان احترام بگذاریم

در برابر مخالفت والدین خود برای ازدواج چه کنیم؟

یکی از مشکلاتی که جوانان برای ازدواج با آن روبرو هستند و مشکلی بزرگ هم به شمار می آید، راضی کردن آنان برای ازدواج است. اگر بحث ازدواج سنتی باشد والدین مشکلی ندارند زیرا خودشان پا پیش گذاشته و برای ازدواج اقدام می کنند اما هنگامی که فرد انتخاب شده از طرف خود فرزند بوده باشد آنجاست که دردسر ها شروع شده و مخالفت ها شدت می گیرد.

line-separator

در ابتدا باید گفت که بسته به نوع خانواده ازدواج سنتی و یا امروزی در آن رواج دارد اگر خانواده سنتی باشد کار بسیار سخت اما ناممکن نمی باشد اما در برابر ازدواج های امروزی اگر به صورت اصولی و به دور از احساسات باشد باید گفت که این نوع ازدواج ویژگی های بارز تر و بهتری نسبت به ازدواج سنتی دارد زیرا در این روش دختر و پسر شناخت خوبی از همدیگر داشته و آن فاکتور آشنایی خوب از همدیگر را داند این موضوع کمک بسیاری به ازدواج موفق می کند.

line-separator

حال روی صحبت مشاوران ما با دختران و پسرانی هست که با مخالفت خانواده شان مواجه شده اند. ذکر این نکته ضروریاست که مطمئن باشید در هر صورت خانواده شما از فردی که معرفی کرده اید استقبال نمی کند یرا سعی دارد تا شما بیشتر روی موضوع فکر کرده و تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون که خوشبختی شما آرزو و هدف والدینتان است بنابراین نا امید نشوید و وقتی به اطمینان لازم جهت ازدواج با فرد مورد نظرتان رسیدید، به صورت بسیار علقلانه و منطقی با خانواده تان صحبت کنید و از علاقه تان به وی بگویید از اینکه شما بزرگ شده اید و با راهنمایی آنان و تصمیم خود می توانید خوشبخت شوی. از خوبی های فرد مورد نظرتان بگویید و به نوعی به خانوادتان دلگرمی دهید. با این کار و با دوری کردن از لجبازی و کارهای خودسرانه مطمون باشید که می تواند خانوادتان را راضی کرده و همان زندگی که آرزویش را دارید بسازید.

میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج مراجعه کنید

 

منبع:مشاوره-آنلاین.com

8 پاسخ
  1. arian66
    arian66 گفته:

    سلام من و نامزدم الان حدود یه ماه درگیریم بابت مخالف خانوادش.اوایل همه چیز خوب بود و بین دو تا خانواده همه چیز میشه گفت عالی بود.تا بعد مسافرت بهویی شروع کردن به بهونه گیری و نامزدمو مجبور کردن به تموم کردن رابطه بعداز یه مدت ایشون پیام دادن و رابطه برقرار شد.البته میگفت که خانوادش خبر ندارن و به همین علت رابطمون محدود شده و حالا اون میگه که یه مدت از هم فاصله بگیریم شاید با به هم ریختن حالش خانوادشو بتونه اقنع کنه.ولی میگه احتمالش کنه.تحمل این فاصله برای من واقعا سخته.و خوب ایشون در ابتدای این رابطه خیلی مشتاق بودن و ابراز عشق خیلی زیادی میکردن.ولی الان احساس میکنم یه جورایی برعکس شده شرایط خیلی سختی و واقعا نمیدونم چی کار کنم .

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز مساله چیست نحوهی اشنایی و نامزدی به چه صورتی بوده است ؟و بعد از مسافرتی که می فرمایید چه اتفاقی افتاده است .به هر حال شما نامزد هستید خانواده ها باید دلیلی برای مخالفت داشته باشند و اینکه ایشون با همه ابراز عشق اولیه اکنون به راحتی از این مساله می گذرد باید برای شما هشدار باشد هر چند دوست گرامی شرایط سختی است این فاصله دوری و اینکه نامزدتون به شما گفتند که احتمال کمی وجود دارد که خانواده راضی شوند .به هر حال بهتره با خودشون صحبت کنید اگر مساله ای هست که بی خبرید به شما اطلاع دهند اگر این فاصله بهانه ای برای فراموشی است زودتر تکلیف شما مشخص شود قطعا شرایط بهتری خواهد بود به هر حال اینکه شما فرصت هایی را ازدست بدهید و منتظر باشید چه موقع خانواده ایشون موافقت می کنند شرایط معقولی نیست ضمن اینکه شما می بینید ایشون هم مثل قبل نیستند و اگر این مساله و سرد شدن بعد از ازدواج اتفاق می افتاد چه می کردید ؟به هر حال رد برخی مسائل هر چند به لحاظ روحی سخت خیریتی وجود دارد که ما بی اطلاع هستیم ولی به نظرم وقتی هنوز علاقه ای هست خود بزرگتر ها باید صحبت کنند و اگر مانع و مشکلی است حل کنند چون بدون حمایت خانواده ها به هیچ وجه نمی توانید پیش بروید و این را باید به نامزدتون هم پیشنهاد دهید که دیداری برای رفع کدورت ها باشد البته برخورد ایشون و همراهی ایشون در این زمینه خیلی از مسائل را مشخص خواهد کرد در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و مشکلات رفع شود و اگر هم به هر دلیلی این رابطه ادامه نداشت حتما به روانشناس مراجعه داشته باشید و بدانید فرد رفتنی یک روزی شما را ترک می کند مخصوصا اگر نتواند در مشکلات مدیریت درست و قانع کننده ای داشته باشید .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  2. نسا
    نسا گفته:

    با سلام و خسته نباشید خدمت شما مشاور گرامی من دختر هستم ۳۳ ساله که مدت ۸ ساله با آقایی قصد ازدواج داریم اما خونوادش نیمذارن.چند باری برا خواستگاری اومدن اما هر بار نظرشون عوض شده و مخالفت کردن بارها خواستم این آقا رو رها کنم اما بعد از ۸ سال این کار واقعا برام غیر ممکنه من هر کاری برا رسیدن به این آقا کردن حتی مجوز گرفتم و یه دبستان تاسیس کردم به امید اینکه خانوادش راضی بشن اما اون حتی جرات نداره در موردم با خانوادش صحبت کنه شما بگید چیکار کنم ؟ بی صبرانه منتظر جوابم با تشکر

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      شما ۸ سال با ایشون درارتباط بودید که زمان کمی نیست و با توجه به اینکه ۳۳ ساله هستید شرایط ازدواج ار مدت ها پیش به لحاظ سنی اماده بوده است .باید دید علت اینکه مخالف می کنند و نظرشون عوض شده چیست .و خب طبیعی است بعد از ۸ سال وابستگی ایجاد شده که امکان جدایی وجو د ندارد .اینکه ایشون جرات نداره د رمورد شما با حانواده صحبت کنه خب مشکل برزگی است بعد از ۸ سال این حداقل انتظار از طرف مقابل است بهتره هر دو به صورت حضوری مراجعه کنید یک زرفه هم نمی شود قضاوت کرد شاید شرایطی است که ایشون هم قدرت ریسک کردن ندارند .فقط بدانید دوستی های قبل از ازدواج هر چند سال با زندگی زیر یک سقف کاملا متفاوت است و خوب بودن شرایط در این دوران و شناخت خوب اصلا ملاکی برای داشتن ازدواج موفق نخواهد بود .اگر ایشون هم مایل هستند به این ازدواج باید بتوانند بعد از ۸ سال و چند بار خواستگاری و در این سن خانواده را راضی کنند که شما انتخاب ایشون هستید .در هر حال امیدوارم با مراجعه حضوری مساله مرتفع شود و دلایل و شرایط بررسی شود و راهکار مناسبی ازائه شود .

      پاسخ
  3. مریم
    مریم گفته:

    با سلام.مشکل من برقراری ارتباط به برادر زن برادرم هست و مادر و پدر ولی اضلاع دارند ولی مادر و پدر من خیر.از نظر سنی یک سال تفاوت داریم.و تقریبا شرایط ازدواج برای او از نظر خانواده من مطلوب نبسن.می خواستم بدونم چیکار باید کرد>؟ البته برادر من در جریان و کاملا مخالف این ارتباط است چون نگران رابطه خود با همسر و خانواده ی اوست

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      ارتباط شما با ایشون چقدر جدی است و در چه حدی است ؟اگر اون آقا شرایط ازدواج ندارد ادامه دادن شما باعث ایجاد وابستگی عاطفی و از دست دادن فرصت های پیش رو خواهد بود باید تلاش کنید در مورد ایشون با منطق پیش بروید برادرتون دریته به خاطر شرایط خودش و خانواده همسرش مخالفه ولی باید شرایط رو درک کنه و بهتره یه اون آقا بگید اگر چه شرایط رو ندارند ولی تلاش کنند شرایط حداقلی در حد نامزدی فراهم کنند .این پیشنهاد در صورتیه که هر دو نسبت به هم شناخت کامل دارید و درگیر ارتباطات خارج از چهارچوب نشده باشید .و اون آقا باید با حانواده مطرح کنند چون حتما خانواده با اشنایی که دارند راحت تر می توانند تصمیم بگیرند .و خانواده شما هم باید با منطق تصمیم بگیرند و فرصت صحبت و مطرح شدن و بررسی رو بدهند .و باید دید چه شرایطی از نظر اونها مطلوب نیست .بهتره حضوری مراجعه داشته باشید و از کانال رسمی وارد شوید
      موفق و خوشبخت شوید

      پاسخ
  4. hajar
    hajar گفته:

    سلام خسته نباشید حدود دوسال است من وهم دانشگاهیم قصد ازدواج داریم ودربین خانواده ها مطرح شده است،ولی مشکل بزرگ ما این است که طی این دوسال با مخالفت پدراقا پسر مواجع شدیم،جالب اینجاس که نمیگه من مخالفم فقط میگه باشه صبر کن،ولی باشه همان وصبر کردن همان،خانواده منم تح
    ت فشار قرارم دادن که اگه باباش قصد راضی شدن داشت تا الان راضی شده بود و…می خواستم یه راهنمایی وراه حلی جلوی راهم بزارین که این مشکل حل کنیم به امید خدا

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بهتره خودتون رو گول نزنید تا وقتی که شرایط ازدواج رو نداشته باشه پدرش اجازه چنین کاری رو نخواهد داد … پس این مهیا شدن شرایط چقدر زمان میبره شما هم باید صبر کنید
      به همین خاطر کمی در این مورد واقع بین باشید

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *