سوال از روانشناس

سوال از روانشناس:سوال ۱:  من یکبار به ازدواج کردند پرداخته ام.

از ازدواج اول خود یک دختر دارا می‌باشم که با پدرش به زندگی کردن می‌پردازد.

و پدرش هم اجازه ی دیدن او را به من نمی دهد.

پس از سه سال با پسری به آشنایی رسیده ام و با یکدیگر فرار کردیم.

مدت ۹ ماه می باشد که با یکدیگر به ازدواج کردن پرداخته ایم.

سوال از روانشناس

سوالات مشاوره از روانشناس

در روزهای اول شخصی مطلوب و با منطق به نظر می‌آمد.

ولی پس از مدتی متوجه شدم که دارای اعتیاد می باشد به او کمک کردم .

تا به ترک کردن بپردازد اما مجدد به سراغ مواد مخدر رفت.

الان همسرم به خاطر دزدی مدت ۷ ماه می باشد که در زندان می باشد.

و معلوم شده است که ۱۱ نفر از آن شاکی می باشند.

  • خانواده همسرم از من درخواست کرده اند که از همسر خود به جداشدن بپردازیم.
  • تصمیم گرفتن در رابطه با ادامه زندگی برای من خیلی دشوار می باشد.

دقیقاً نمی‌دانم باید چه کاری را انجام‌دهم؟

جواب:  مسیر مورد انتخاب شما برای زندگی کردن مسیر مطلوبی نمی باشد .

و اگر همینطور به ادامه دادن بپردازید زندگی خود را رو به تباهی خواهید برد.

مطالب و مقالات سایت “مشاوره ازدواج” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

  • توصیه می‌کنم به آغوش خانواده خود بازگردید و در کنار آنها به زندگی کردن بپردازید.
  • شما احتیاج دارید که خیلی مسائل را در رابطه با زندگی خود آموزش ببینید.
  • به هر حال  شما یک مادر محسوب می شوید و خداوند این نعمت را برای شما ایجاد کرده است.
  • در جایگاه خود باشید و برخورد خود را به اصلاح کردن بپردازید.
  • تمام افراد دارای مشکل می باشند و درگیر مسئله های زندگی می باشند.
  • ولی ما حق این را نداریم که پا روی شخصیت خود و همینطور فرزندان خود قدم بگذاریم.
  • به شما توصیه می‌کنم یک بازگشت ایده آل و دارای قدرت به خانواده .
  • و همینطور زندگی خود دارا باشید هر چند اگر با استقبال مواجه نشوید.

مشکلات ازدواج کردن

سوال۲: حدود ۵ ماه می باشد که به ازدواج کردن پرداخته ام.

همسرم شخصی می باشد  کاملاً بیخیال و بی فکر، بدون مسئولیت و احساس.

سرشار از کینه و غرور و  همین‌طور در رابطه با زن ارزش قائل نمی باشد.

چه از لحاظ مادی و از نظر جنسی و همینطور معنوی.

  • تنها هنگامی با یکدیگر دوست می باشیم که به خرید می‌رود.
  • هنگامی هم که با یکدیگر دارای درگیری و تنش هستیم.
  • دریغ از خریدکردن  یک نان و خیلی خودخواه می‌باشد.

در زمان تعطیلات هم در تنهایی خود به سر می‌برد.

و به کارهای شخصی اش می‌پردازد و و با زن و همینطور زندگی خود کاری ندارد.

به همین خاطر این برخوردهای او من را خیلی عصبی و زودرنج کرده است.

جواب: هنگامیکه از صحیح بودن برخورد خودتان با همسرتان به مطمئن شدن نرسیده اید.

به سراغ برخوردهای نادرست ایشان نروید.

  • درگیر شدن و تنش در زندگی مسئله خوبی محسوب نمی‌شود ولی حتما موجود می باشد.
  • شما می‌توانید خیلی از احتیاج های همسر خود را به پیش بینی کردند پردازید و از قبل آماده باشید.

انگیزه های ازدواج کردن

لطفاً این دو مسئله را به رعایت کردن بپردازید:

  • ۱.به حاضر جوابی کردن در پردازید.
  • ۲.دعوا و تنش را کش ندهید.

سوال ۳:  دختری می‌باشم که دارای ۲۸ سال سن هستم.

۳ سال قبل در رشته کتاب گذاری به فارغ التحصیلی رسیده ام .

مدت زیادی را دنبال کار گشتم ولی بدون فایده بود و انگیزه ای هم برای ادامه دادن تحصیل ندارم.

با گذشت سه سال حس پوچی و بدون هدف دارم.

  • انگیزه ای برای ادامه دادن زندگی دارا نمی باشم.
  • فشار ذهنی و همینطور افسردگی و ناامیدی مرا آزار می دهد.
  • به دنبال راه نجات هستم.
  • این فشار روحی و همینطور زندگی یکنواخت خارج بشوم.

روانشناس خوب خانواده 

جواب: اولا پر اهمیت ترینمسئله برای یک خانوم کار نمی باشد.

که حالا شما بخواهید به ناراحتی و افسرده شدن برسید.

دوما  شما می توانید از کارهای پاره وقت و همینطور ساعتی آغاز کنید.

ثانیا  به شما توصیه می‌کنم زبان انگلیسی خود را به تقویت کردن بپردازید.

این کار شما را برای پیدا کردن کار یاری می دهد.

بیشتر افراد درگیر زندگی خود می باشند و در زندگی دارای مسئولیت هایی هستند.

شما هم مسئول زندگی خودتان می باشید.

سعی و تلاش کنید و به خودتان سختی و دشواری بدهید و نباید منتظر خوشبختی بنشینید.

به بلند شدن بپردازید و خوشبختی خود را بسازید.

میتوانید با مراجعه به مقاله روانشناسی خانواده مطالب بیشتری رو در این زمینه مطالعه کنید

  • سوال:  دختری ۲۵ ساله می باشم و دارای خواهر ۳۲ ساله هستم.
  •  به خاطر سخت گیری های شدید و دشوار خانواده به ازدواج کردند نپرداخته و مجرد می باشد.
  • من در دانشگاه خواستگارهای فراوانی دارم.
  • خانواده اعتقاد دارند که اول باید خواهر بزرگتر به ازدواج کردن بپردازد.
  • من در پی شیوه ای می باشم که خانواده خود را راضی کنم که با ازدواج کردن من موافقت کنند.

مخالفت خانواده با ازدواج 

  • جواب:این طرز فکر اصلا صحیح نمی باشند و شما می توانید به ازدواج کردن بپردازید.
  • برای برای این کار می‌توانید از پدربزرگ یا مادربزرگ خود یاری بگیرید .
  • یا اینکه می‌توانید از عموهای خود هم کمک بگیرید.
  • به نظر می رسد که اگر بزرگتری با خانواده شما به گفت و گو کردن بپردازند.
  • آنها قبول خواهند کرد که شما پیش از خواهرتان به ازدواج کردند بپردازید.
  • میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج مراجعه کنید

سوال :  با خانوم توس خانواده به آشنایی رسیده ام که یک سال از من بزرگتر می باشد .

و تا کلاس پنجم به درس خواندن پرداخته اند و من هم تا فوق دیپلم به دلیل وضعیت مالی دیگر ادامه ندادم.

در منبع عرفان اهل بیت دارای علاقه می باشم و به دنبال تلقی کردن در حوزه مذهبی می‌باشم.

ولی خانوم در این مورد علاقه‌ای به این کار ندارند.

جواب:  این خانوم با توجه به اینکه شما بیان می‌کنید اطلاعات کمی دارد.

باید متوجه شد که آیا مطابق شما علاقه به عرصه دینی دارد.

یا در زمان گذشته تا به حال شرایط دینی او اینگونه بوده و اگر این مسئله را می پسندند قطعا باید آن را ترک کنند.

منبع:فارس پاتوق