ازدواج اجباری درخواستی معقولانه یا خودخواهانه از سوی والدین؟

یکی از دغدغه ها و مشکلاتی که عده ای از جوانان ممکناست با آن مواجه شوند اصرار پدر و مادرشان و یا سرپرستشان برای ازدواج آنهاست. ممکن است زمانی که به سن ازدواج رسیدند والدین برای ازدواج آنها عجله کنند و آنها را تحت فشار بگذارند.خودشان برای او انتخاب کنند ، معرفی کنند و اصرار بر انجام مراحل عقد و عروسی داشته باشد. عده ای ممکن است در برابر این فشار ها سر تسلیم فرود آورند و به قول معروف ریش و قیچی را دست آنها دهند و تن به ازدواج ناخواسته بدهند. بسیاری از این جوانان تنها برای فرار از این جو و خارج شدن از زیر فشار، خواسته پدر و مادر خود را قبول میکنند.

ازدواج اجباری به ازدواجی گفته می‌شود که یکی یا هر دو طرف آن بدون رضایت کامل و آزادانه با یکدیگر ازدواج می‌کنند. این نوع ازدواج می‌تواند به دلایل مختلفی مانند فقر، تبعیض جنسیتی، خشونت خانگی، یا فشارهای اجتماعی و فرهنگی انجام شود.

انواع ازدواج اجباری

می‌تواند به اشکال مختلفی انجام شود، از جمله:

ازدواج کودکان: ازدواجی که یکی یا هر دو طرف آن زیر سن قانونی باشند.
بین خویشاوندان نزدیک: ازدواجی که بین بستگان نزدیک مانند خواهر و برادر، عمو و عمه، یا خاله و دایی انجام شود.
بین افراد از مذاهب یا فرهنگ‌های مختلف: ازدواجی که بین افراد از مذاهب یا فرهنگ‌های مختلف انجام شود.
در ازای پول یا کالا: ازدواجی که در ازای دریافت پول یا کالا انجام شود.

دلایل

ازدواج اجباری یک معضل جدی است که می‌تواند عواقب منفی زیادی برای زنان و دختران داشته باشد. برخی از عواقب ازدواج اجباری عبارتند از:

سوء استفاده جسمی و جنسی: زنانی که به ازدواج ناخواسته مجبور می‌شوند، بیشتر در معرض سوء استفاده جسمی و جنسی قرار دارند. این سوء استفاده می‌تواند شامل خشونت خانگی، تجاوز جنسی، و فحشا باشد.
مشکلات روانی: زنانی که مجبور می‌شوند، بیشتر در معرض مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و خودکشی قرار دارند. این مشکلات می‌تواند ناشی از فشارهای روانی ناشی از ازدواج اجباری باشد.
نابرابری: ازدواج ناخواسته می‌تواند منجر به نابرابری بین زنان و مردان شود. زنانی که مجبور می‌شوند، از حقوق و فرصت‌های برابر با مردان محروم می‌شوند.

عواقب ازدواج اجباری برای کودکان

ازدواج اجباری کودکان که زیر سن قانونی هستند، می‌تواند عواقب منفی بیشتری داشته باشد. کودکانی که مجبور می‌شوند، بیشتر در معرض موارد زیر قرار دارند:

مرگ و میر مادران و نوزادان: کودکانی که در سنین کم ازدواج می‌کنند، بیشتر در معرض مرگ و میر مادران و نوزادان قرار دارند. این امر به دلیل عدم بلوغ جسمی و روانی کودکان است.
اخراج از مدرسه: کودکانی که به ازدواج ناخواسته مجبور می‌شوند، بیشتر از مدرسه اخراج می‌شوند. این امر می‌تواند منجر به از دست دادن فرصت‌های شغلی و تحصیلی شود.
فقر: زنان و دخترانی که در سنین کم ازدواج می‌کنند، بیشتر در معرض فقر قرار دارند. این امر به دلیل عدم استقلال مالی و اقتصادی آنها است.

عواقب

ازدواج اجباری می‌تواند عواقب منفی زیادی برای زنان و دختران داشته باشد، از جمله:

سوء استفاده جسمی و جنسی: زنانی که به ازدواج زوری مجبور می‌شوند، بیشتر در معرض سوء استفاده جسمی و جنسی قرار دارند.
مشکلات روانی: زنانی که به ازدواج اجباری مجبور می‌شوند، بیشتر در معرض مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دارند.
نابرابری: ازدواج اجباری می‌تواند منجر به نابرابری بین زنان و مردان شود.

راه‌های مقابله با ازدواج اجباری

برای مقابله، باید اقداماتی در زمینه‌های زیر انجام شود:

آموزش و آگاه‌سازی: باید در مورد ازدواج اجباری آموزش‌های لازم به مردم ارائه شود تا آنها از عواقب منفی آن آگاه شوند.
حمایت قانونی: باید قوانینی برای مقابله با ازدواج اجباری وضع شود.
حمایت اجتماعی و اقتصادی: باید برای زنان و دخترانی که در معرض ازدواج اجباری هستند، حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی ارائه شود.

در اینجا چند مثال خاص از ازدواج اجباری آورده شده است:

در ایران، ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال غیرقانونی است، اما ازدواج دختران زیر ۱۸ سال با اجازه ولی قانونی مجاز است. در برخی موارد، خانواده‌ها دختران خود را به ازدواج اجباری مجبور می‌کنند تا از بار مالی آنها کاسته شود.
در افغانستان، بین خویشاوندان نزدیک رایج است. این نوع ازدواج اغلب به دلیل فشارهای اجتماعی یا فرهنگی انجام می‌شود.
در هند، بین افراد از مذاهب یا فرهنگ‌های مختلف رایج است. این نوع ازدواج اغلب به دلیل اختلافات مذهبی یا فرهنگی انجام می‌شود.
در نیجریه، در ازای پول یا کالا رایج است. این نوع ازدواج اغلب به دلیل فقر خانواده‌ها انجام می‌شود.

ازدواج ناخواسته یک معضل جدی است که می‌تواند عواقب منفی زیادی برای زنان و دختران داشته باشد.

نتیجه‌گیری

ازدواج اجباری یک معضل جدی است که می‌تواند عواقب منفی زیادی برای زنان و دختران داشته باشد. برای مقابله با این معضل، باید اقداماتی در زمینه‌های آموزش و آگاه‌سازی، حمایت قانونی، و حمایت اجتماعی و اقتصادی انجام شود.

اما جالب است بدانید ازدواجی که از سر اجبار باشد و هیچ علاقه و تمایلی در آن در کار نباشد معمولا به جای رابطه ای عاشقانه به رابطه ای مملو از نفرت و لجبازی تبدیل مشود و سرانجامی جز طلاق نخواهد داشت. پس بهتر است پدر و مادر ها به جای تحمیل این نوع ازدواج ها به فرزندشان حق انتخاب را به آنها بدهند تا در آینده دچار چنین مشکلاتی نشوند زیرا در این مواقع فرزندان والدین را مقصر اصلی و خود را قربانی میبینند و هیچ گاه آنها را نخواهند بخشید.

مرکز مشاوره