گذر از بحران افسردگی

ازدواج فقط به خاطر فرار از تنهایی ممنوع!

اهداف ازدواج مشخص شده و دلایل این امر الهی واضح است درست است که ایناهداف برای هر فردی با فرد دیگر متفاوت است اما کلیت و ماهیت آن معلوم و بدون تغییر است. یکی از اهداف ازدواج که نقش کمرنگی در این امر دارد حس داشتن تکیه گاه و یا به نوعی فرار از تنهایی است. کسی که ازدواج می کند خوب است که احساس می کند دیگر تنها نبوده و می تواند همه جانبه به روی فردی دیگر تکیه کند  اما برخی ازدواج می کنند تا از محیط خانواده دور شده و دیگر تنها نباشند درواقع آنان به هر قیمتی که شده خواستار ازدواج بوده و فرار از تنهایی را دلیل اصلی ازدواج بیان می کنند. این افراد که اغلب دختران تشکیل دهنده آنان هستند، به جنبه های دیگر ازدواج که همان مسئولیت پذیری مدیریت در زندگی می باشد فکر نکرده و پس از ازدواج دچار مشکل می شوند. آنان به دلیل عدم آمادگی و همچنین عدم توانایی در مدیریت مشکلات زندگی خوبی را تجربه نکرده و علاوه بر احساس تنهایی دوباره و اینبار در مشکلات، احساس شکست در زندگی را نیز تجربه خواهند کرد.

line-separator

بنابراین بهتر است والدین همواره زمینه ای را در خانه و خانواده فراهم کنند تا فرزندشان احساس تنهایی نداشته و برای پر کردن این حس خود به دوستی های خیابانی و ازدواج های زورکی پناه نبرد. توصیه دیگر ما به جوانان بوده برای اینکه از این حس تنهایی و روزمرگی خلاص شوید می توانید برنامه های ورزشی و همچنین گردشی را چیده و برای فرار از این احساس راه های دیگر را امتحان کنید.

مشاوره ازدواج و مرکز مشاوره ازدواج

میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج مراجعه کنید

 

 

منبع:سامانه پرسش و پاسخ مشاور

3 پاسخ
  1. zeinab36
    zeinab36 گفته:

    سلام من ۳۰ سالمه و با آقایی ۳۳ ساله قرار ازدواج داشتیم.هر دوی ما قبلا یه ازدواج ناموفق رو تجربه کردیم آشنایی ما حدود یک ماه و نیم بود و همه چیز خیلی عالی بود به طوری که برای ازدواجمون کلا برنامه ریزی کردیم اما ایشون به یک باره گفتن که ترسیدن و نیاز به زمان دارن تا مطمئن بشن تصمیمشون درسته گفتن که ما خیلی تند رفتیم و با اینکه همه چی خوبه باید از هم دور باشیم تا مطمئن بشیم که به خاطر فرار از تنهایی نیس که به هم پناه آوردیم.من خیلی شوکه شدم چون واقعا به ایشون علاقه مند شدم و از هر جهت برای ازدواج مناسب بودیم میترسم که دیگه برنگردن .میشه راهنمایی کنین؟علت رفتنشون رو اصلا درک نمیکنم.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      اینکه شما در حال حاضر گیج باشید و دنبال این مساله که چه شد بعد از یک ماه و نیم بررسی و توافق پاسخی است که ایشون باید به شما بدهند و دلایل خود را ذکر کنند البته این دلایلی که شما گفتید خب اگر این ها باشد کاملا معقول و منطقی است مخصوصا برای فردی که تجربه ازدواج ناموفق داشته و خطای دیگر به منزله باخت در زندگی تلقی خواهد شد .منتهی باید دید رابطه شما در این مدت تا چه حد بوده است ؟این مساله مهمی است و شاید براین اساس بشود احتمالاتی را مطرح کرد که البته انها هم باید بررسی شوند .ولی شما چون تجربه ازدواج ناموفق داشتید با همه توافق که بوده نگران برگشت و عدم ان نباشید باید بدانید با وجود علاقه شکل گرفته ایشون اگر برگردند هم باید همه جوانب دقیق و منطقی و به دور از احساس بررسی شود تا دوباره دچار خطا نشوید و اگر هم برگشتی نبود که فکر نمی کنم چنین باشد باید بدونید چیزی رو از دست ندادید چون فردی که قرار است مدام دچار شک در انتخاب شود و در نهایت روزی برود بهتر است هنوز که مساله جدی نشه برود تا مشکلات روحی که بعدا عارض می شود شدت نیابد و قدرت تشخصی و انتخاب شما برای ازدواج در اینده را محدود نکند .امیدوارم موفق باشید و تصمیم درستی بگیرید .

      پاسخ
  2. امیر
    امیر گفته:

    حالا شما که روشن فکری اینم حرف دل من و جامعست متاسفانه خیلی ها نمیخواهند این مطلب را درک کنند که همه نباید مثلهم باشند نباید هم دیگر را مقایسه کرد -هیچ جای قرآن ننویشته که ادم حتما باید ازدواج کند و یا ثمره آن فرزند باشد -اینو تحقیق هم کردم -شما هم نمیخواهم از این بعد نگاه کنید من داغم الان یه چیزی میگم نه الان همه همینو میگند برای چی بچه دار شویم -جز دردسر هیچی نداره-اخرشم اینده رونشی ندارند پس چرا پیشگیری نکنیم قبل مصیبت پیشگیری نکنیم تا پیگیری
    بله من خیلی هارا میشناسم یعنی همه هیمنطوری هستیم تنهاییم حتی محیط گرم وصمیمی خانواده باشه ولی درون ادم تغییر نا پذییره -خوب من قبول دارم ادم ازدواج کنه خوبه ولی به شرطی که همرسش زندگیش و یا شوهرشو با دیگران مقایسه نکنه این واقعا خیلی ناراحت کنندست
    در ضمن مشکل بعدی اینه چرا خانواده ها در زندگی خصوصی افراد دخالت میکنند بسیاری از دخالت ها از دلسوزی های بی مورده مثلا نرخ مهریه باید بالا باشد و…
    در ضمن یه سوال دیگه اگر یک فرد به کسی علاقه دارد ولی اون شخص حتی با انتخاب مساوی یعنی هر دو مورد در یک سطح باشند یکی انتخاب کند و تا اخر زندگی همش به نفر دیگری فکرکند و ابراز پشیمانی کند اون موقع چه کار باید کرد
    همه اینطوری که شما عرض میکنید نیستند
    لطفا پیام خصوصی باشد

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *