پذیرش تفاوت ها یک نکته بسیار مهم در ایجاد تفاهم و همدلی زوجین است لذا همروش پذیرش تفاوت ها زناشویی و هم فردی آموزش داده شده است.

پذیرش تفاوت ها

  • زوج ها اغلب صحبت در مورد موضوعات پیچیده یا غم انگیز را دشوار می دانند. این بدان معنی است که آنها می توانند از صحبت در مورد احساسات شدید و تغییرات ناشی از تشخیص سرطان اجتناب کنند.
  • این کمک می کند که صریح و صادقانه با همسر یا شریک زندگی خود صحبت کنید. همچنین کمک می کند تا با دقت به آنچه که شریک زندگی تان فکر و احساس می کند گوش دهید.
  • آنها همچنین باید در مورد مسائل عملی، مانند گزینه های درمانی، تغییرات روتین، و برنامه های آینده صحبت کنند.
  • ملحق شدن به یک گروه پشتیبانی یا صحبت با یک مشاور آموزش دیده را در نظر بگیرید تا به هر دوی شما کمک کند تا به روش خود مقابله کنید.

صحبت در مورد سرطان بسیار چالش برانگیز است. حتی زوج‌هایی که به طور کلی گفتگوی خوبی دارند، ممکن است در صحبت کردن در مورد سرطان دچار مشکل شوند، زیرا شامل احساسات شدید است. صحبت در مورد تشخیص سرطان همچنین شامل موضوعاتی است که ممکن است زوجین نخواهند درباره آنها صحبت کنند. به عنوان مثال، مشکلات جنسی، مشکلات باروری، محدودیت های جسمی، نگرانی های مالی و حتی احتمال مرگ.

دستورالعمل های عمومی برای ارتباطات

ارتباط خوب شامل گفتگوی آزاد و صادقانه در مورد افکار و احساسات شما با کسی است که گوش می دهد و حمایت می کند. این شامل به اشتراک گذاشتن تجربه و گوش دادن و پذیرش افکار و احساسات شریک خود بدون انتقاد یا سرزنش است. ارتباط خوب آسان نیست و همیشه به طور طبیعی به وجود نمی آید. نیاز به تمرین و تلاش دارد.

در اینجا چند نکته برای ارتباط خوب وجود دارد:

  • گوش دادن فعال را تمرین کنید. گوش دادن فعال زمانی است که شما به جای فکر کردن در مورد آنچه که بعداً باید بگویید، بر درک آنچه شریک زندگی خود می گوید تمرکز می کنید. به عنوان مثال، آنچه را که شریک زندگی تان گفته به زبان خودتان تکرار کنید. سپس درخواست بازگشت کنید تا مطمئن شوید که دیدگاه شریک زندگی خود را درک کرده اید.
  • تصور نکنید که می دانید شریک زندگی تان به چه فکر می کند یا چه احساسی دارد، یا اینکه همسرتان در مرحله بعد چه خواهد گفت. اگر چیزی برای شما روشن نیست سؤال بپرسید.
  • به جای سرزنش شریک زندگی خود، از اولین نفر در اظهارات برای توصیف احساسات خود استفاده کنید. مثلاً می‌توانید بگویید: «وقتی با من به وقت دکتر نرفتی، احساس ناراحتی کردم». چنین اظهاراتی کمتر احتمال دارد که طرف مقابل را در حالت تدافعی قرار دهد و بحث را شروع کند تا اظهارات سرزنش.
  • مشخص و واضح باشید. به عنوان مثال، “آسیب دیده” می تواند به معنای غمگین یا ناامید باشد. درخواست چیزی موثرتر از سرزنش یا تحقیر همسرتان است. به عنوان مثال، به جای «شما خیلی نامرتب هستید» بگویید «لطفا جوراب خود را روی زمین نگذارید».
  • از انتقاد، کنایه، ناسزا گفتن و توهین بپرهیزید.
  • اگر از چیزی عصبانی یا ناراحت می شوید، ممکن است به جای مجبور کردن خود به ماندن در آنجا، یک روال آرام بخش مانند نفس عمیق بکشید یا اتاق را ترک کنید، مفیدتر است. 
  • راحت باش. یکی از ایرادات هر مکالمه سختی عجله است. وقت خود را صرف تصمیم گیری کنید که چه می خواهید بگویید و همچنین به شریک زندگی خود زمان بدهید.
  • متناوب و بدون قطع حرف یکدیگر صحبت کنید.
  • هر بار روی یک موضوع تمرکز کنید. از مطرح کردن موضوعات دیگر یا بحث های قبلی خودداری کنید.
  • انتظار نداشته باشید که مسائل دشوار را در یک گفتگو حل کنید. موافقت کنید که در زمان دیگری در مورد آن صحبت کنید.
  • صحبت کردن با یک فرد بی طرف که ممکن است دیدگاه های متفاوتی داشته باشد، می تواند برای هر دوی شما مفید باشد.

نکاتی برای صحبت با همسر یا شریک زندگی خود در مورد سرطان

سرطان برای هر فردی که در یک رابطه است، زندگی را تغییر می دهد و هر دو نیاز به حمایت دارند. در اینجا نکاتی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند با همسر یا شریک زندگی خود در مورد سرطان صحبت کنید، این که چه احساسی در شما ایجاد می کند و چگونه بر شما و رابطه شما تأثیر می گذارد.

  • در مورد درمان صحبت کنید و با یکدیگر مشورت کنید تا در مورد گزینه های مختلف درمانی مطلع شوید. اگرچه فرد مبتلا به سرطان حرف آخر را در درمان می زند، اما اگر هر دوی آنها فرصتی برای بررسی گزینه ها با هم داشته باشند، به تقویت زوج کمک می کند. در صورت امکان، در قرار ملاقات های پزشک با هم شرکت کنید تا هنگام صحبت در مورد آن اطلاعات یکسانی داشته باشید.
  • زمانی را برای صحبت انتخاب کنید که هر دوی شما عاری از حواس پرتی و بدون عجله باشید. برخی از زوج ها برنامه ریزی زمانی از روز یا هفته را برای صحبت موثر می دانند.
  • در مورد موضوعاتی که اغلب با آنها سروکار دارید صحبت کنید. آنها مجبور نیستند همیشه در مورد سرطان صحبت کنند.
  • تمرین آنچه را که می خواهید بگویید یا یادداشت هایی برای خود بنویسید، اگر مجبور به گفتن چیزهای دشوار هستید، در نظر بگیرید. این می تواند به شما کمک کند ارزش های خود را اولویت بندی کنید و بزرگترین نگرانی های خود را شناسایی کنید.
  • در مورد روش های مقابله با استرس صحبت کنید تا ببینید آیا نیازهای متفاوتی در گفتگو دارید یا خیر. به عنوان مثال، یکی از شرکا ممکن است سرطان را به عنوان مشکلی که باید حل شود ببیند، در حالی که دیگری نیاز به حمایت عاطفی و اعتبار دارد. بدانید که هر دوی این پاسخ ها معتبر هستند.
  • صادقانه درباره احساسات خود، چه مثبت و چه منفی صحبت کنید. احساساتی مانند خشم، ترس، ناامیدی و رنجش واکنش های طبیعی به سرطان هستند. زوج ها معمولاً به دلیل ترس از توهین به دیگری یا به دلیل داشتن افکار منفی، این احساسات را تجزیه و تحلیل نمی کنند. پنهان کردن احساسات باعث ایجاد فاصله بین زوجین و جلوگیری از حمایت و آسایش متقابل می شود. از سوی دیگر، شنیدن اینکه شریک زندگی شما احساس گناه یا غمگینی می کند نیز می تواند بسیار دشوار باشد.
  • در مورد این تفاوت ها صحبت کنید و به احساسات یکدیگر احترام بگذارید. به عنوان مثال، گاهی ممکن است یکی از شما ترسیده و دیگری امیدوار باشد. 
  • از خندیدن نترسید. شوخ طبعی می تواند به شما و شریک زندگی تان کمک کند تا با آن کنار بیایید.

توصیه هایی برای همسر یا شریک زندگی مبتلا به سرطان

  • به شریک زندگی خود بگویید که از نظر فیزیکی و احساسی چه احساسی دارید. اشتراک گذاری به شریک زندگی شما کمک می کند تا مشکلات شما را درک کند و به شما فرصتی می دهد که حمایت کنید.
  • به شریک خود در مورد انواع خاصی از حمایت و تشویقی که نیاز دارید بگویید. یک روز ممکن است نیاز به تشویق داشته باشید تا از خانه خود بیرون بروید، در حالی که روزی دیگر ممکن است نیاز به زمان خلوت تنهایی داشته باشید.

چگونه کمک بگیریم

اگر صحبت کردن با شریک زندگی تان برایتان دشوار است، می توانید با یک مشاور ملاقات کنید . این شخص می تواند به شما در حل مشکلات ارتباطی و حل مسائل دشوار کمک کند. یا، هر یک از شما ممکن است تصمیم بگیرید که یک گروه حمایتی ، یکی برای افراد مبتلا به سرطان و دیگری برای مراقبین پیدا کنید . گروه‌های حمایتی به شما امکان می‌دهند تا با تجربیات دیگران آشنا شوید تا با نزدیکان خود درباره سرطان صحبت کنید.

تفاوت‌های بین انسان‌ها امری عادی است، زیرا ما از حوزه‌های حرفه‌ای مختلف آمده‌ایم، از مناطق، کشورهای مختلف هستیم و طرز تفکر، احساس و رفتار متفاوتی داریم.

پذیرش تفاوت ها

به همین دلیل، توصیه می‌شود که ذهن خود را آموزش دهیم تا یاد بگیریم تفاوت‌ها را در تمام زمینه‌های زندگی‌مان بپذیریم، و انجام این کار فقط برای رویدادهای احتمالی در طول کارناوال یا غرور همجنس‌گرا مفید نیست.

و آن این است که علیرغم پیشرفت هایی که از نظر تنوع تجربه شده است، هنوز پر از تناقض هستیم.

از یک طرف، جهانی شدن ما را به یک عامل شناسایی نزدیکتر می کند که باعث می شود بیشتر و بیشتر در سلیقه ها و ترجیحات همگن باشیم. از این رو، ما در مراکز خرید پایتخت های اصلی جهان همان مارک های لباس را می یابیم یا اینکه پاستا ایتالیایی می تواند مردم را از هر عرض جغرافیایی تغذیه کند.

به عنوان همتای این چشم انداز جهانی، آنهایی که موفق می شوند و آنهایی که از میان جمعیت متمایز می شوند، افرادی هستند که ایده متفاوتی دارند و جرأت می کنند از کمد مربوطه خود بیرون بیایند و به دنبال یک منطقه آسایش تجدید شوند.

این تفاوت مواردی از نویسندگانی را به ما نشان می‌دهد که با ارائه موضوعات تابو جرات کرده‌اند اینرسی نظم جهانی رمزگذاری شده در جزم‌های قدیمی را بشکنند. ورزشکارانی که با جمع آوری رکوردهای مطلق از قوانین فیزیک فراتر می روند. یا به دانشمندانی که درمانی برای یک بیماری به اصطلاح “نادر” کشف کرده اند.

وجه مشترک همه آنها این است که مسیر متفاوتی را دنبال کرده اند که آنها را به هدفی با نتیجه متفاوت رسانده است. به عبارت دیگر، می‌توان گفت که این افراد پرچم پیشرفت را به اهتزاز در می‌آورند، زیرا بر اساس برابری به‌عنوان یک عامل تشخیص مشروع برای همه مردم، هویت خود را از طریق تفاوت طراحی کرده‌اند.

و چه چیزی شما را از دیگران متمایز می کند؟

چه کیفیتی شما را متمایز می کند؟ یا اینگونه به آن نگاه کنید، تفاوت برعکس برابری است. هرچه ویژگی های کمتری را با افراد دیگر به اشتراک بگذارید، تفاوت بزرگتر است.

تصور می شود که فرد تمایل دارد با افراد مشابه ارتباط برقرار کند، زیرا در انرژی و زمان صرف شده برای شناخت ذهنیتی متفاوت از ذهنیت ما صرفه جویی می کند.

فراتر از این عامل شرطی، پیشگیری یا امتناع از معاشرت با افراد مختلف به دلیل درهم تنیدگی ستیزه جویانه باورها و ترس از اینکه ساختار ذهنی ما مبتنی بر ارزش های هویتی مانند تکه های یک دومینو مختل شود وجود دارد.

راه های زیادی برای رفع تفاوت ها وجود دارد. در اینجا ۳ رایج ترین آنها وجود دارد:

  1. ما نقطه نظرات خود را تقویت می کنیم.
  2. ما رفتار دیگران را می پذیریم.
  3. ما تغییر می کنیم.

۱٫ شما نقطه نظرات خود را تقویت می کنید.

شما تنبل هستید که باورهایی را که برای مدت طولانی داشته اید و به شما کمک کرده زنده بمانید و به جایی که هستید، تغییر دهید. فکر می‌کنید همه چیز را می‌دانید، ایده‌های دیگران را رد می‌کنید و ارزش بسیار کمی برای آن قائل هستید.

وقتی با دیدگاه‌هایی متفاوت از دیدگاه‌های خود مواجه می‌شوید، درگیری‌های درونی زیادی دارید زیرا باورهای شما از فرهنگ شما یا افرادی که بیشتر دوستشان دارید، مانند والدینتان، سرچشمه می‌گیرد. بدترین چیز این است که در بسیاری از موارد اینها بر اساس “اعتماد” است و نه بر اساس حقایق واقعی مبتنی بر دانش علمی اثبات شده.

شما اعتقادات خود را تحمیل می کنید زیرا می ترسید با ایجاد موانعی کنترل خود را از دست بدهید تا باورهای دیگران بر شما تأثیر نگذارد و از ناامنی های خود محافظت کنید. تصور کنید که یک کاتولیک سرسخت هستید و متقاعد شده اید که جهنم یا بهشت ​​وجود ندارد،

۲٫ شما رفتار دیگران را می پذیرید

کنجکاوی به شما کمک می کند تا راه های دیگر درک جهان را درک کنید و رویکردهای ناشناخته دیگری را بپذیرید.

بنابراین، پذیرش دیگران به شما این فرصت را می دهد که یاد بگیرید و با هر فرد با سطحی از احترام و مهربانی رفتار کنید. همچنین، توجه بیشتری به دیگران نشان می دهید، درک بیشتری دارید و تمایل بیشتری به کمک دارید.

۳٫ شما تغییر می کنید

در این سطح از تئوری به عمل می روید. پس از مشاهده نتایج رفتارهای دیگران، تصمیم می گیرید آنها را عملی کنید و نتایج کاملاً متفاوتی نسبت به آنچه به دست آورده بودید پیدا کنید.

قصد من این نیست که شما تغییر کنید، فقط این است که به ۵ فایده ای که از پذیرش تفاوت ها می گیرید فکر کنید:

۱٫ چیزهای جدیدی یاد خواهید گرفت

همه می توانند چیز جدیدی به شما بیاموزند و ممکن است جرقه ای از الهام یا ایده ای درخشان داشته باشید. مشتری معماری را به عنوان شریک انتخاب کرد که طرز فکری متفاوت از او داشت. او از طریق تأثیر شریک زندگی خود، مزایای تفکر استقرایی را آموخت.

۲٫ دوستان جالب تری پیدا خواهید کرد

وقتی قضاوت نمی کنید، مردم به سمت شما کشیده می شوند. این به ایجاد یک شبکه دوستانه التقاطی تر تبدیل می شود. امروز دوستان ما از نقاط مختلف دنیا آمده اند.

هنگامی که با او در شهر گشت می زد، متوجه شد که بسیاری از جنبه های شهر خود را ندیده است. بینش دوستش دیدگاه خودش را غنی کرد.

۳٫ شما فرد مترقی تری خواهید بود

ما به دلیل اینترنت و سهولت سفر، واحد کوچکتر و منسجمتری هستیم. دیاسپورای جهانی ما مملو از جمعیتی با هویت فرهنگی پیچیده تر است. ما مثل پیاز هستیم، برای شناختن یک نفر باید چندین لایه را برداریم تا به لایه اول برسیم.

با حساسیت بیشتر نسبت به این تغییرات، روند پیشرفت این فرهنگ جهانی را دنبال می کنیم. اکنون ما خود را با شهروندانی می یابیم که فرزندان زوج های مختلط هستند و در فرهنگ سوم زندگی می کنند.

بنابراین، ما می توانیم یک اسپانیایی با مادری ایتالیایی و پدری فرانسوی پیدا کنیم که در اسپانیا با هم آشنا شده و تصمیم گرفتند در آلمان زندگی کنند.

۴٫ احساس بهتری خواهید داشت

وقتی هر نوع مقاومت و نفرت نسبت به گروهی را تجربه می کنید، در ارتعاش انرژی کمتری شرکت می کنید. اگر بر این مقاومت غلبه کنید، احساس سبکی، شادی و شادی و رضایت بیشتری خواهید داشت.

تنش، خانواده‌های از هم گسیخته و موقعیت‌هایی که باعث می‌شود احساسات منفی را تجربه کنیم، بسیار بیشتر خواهد بود.

۵٫ شما دنیا را به جای بهتری تبدیل خواهید کرد

وقتی درک و پذیرش بیشتری از دیگران نشان می دهید، کمک مثبتی به آگاهی جمعی می کنید که از باورهای مشترک تشکیل شده است که به عنوان یک نیروی متحد کننده در جامعه عمل می کند. وقتی یک فاجعه مانند آخرین حمله تروریستی در لندن رخ می دهد، که در آن یک اسپانیایی که از انسان های دیگر دفاع می کرد به قتل رسید، آگاهی جمعی که در آن همه ما یکی می شویم به حرکت در می آید.

نتیجه گیری

الف- اگر پذیرش بیشتری نسبت به دیگران نشان دهیم، هماهنگی و آرامش بیشتر خواهد بود. بخشی از تنش در جهان ما به دلیل برخورد ایدئولوژی ها و ناتوانی ما در پذیرش دیدگاه های نژادها، فرهنگ ها یا مذاهب دیگر است.

ب- همه اشکال تبعیض از ترس ناشی می شود. تعصب ناشی از ترس از دست دادن یا کاهش قدرت است که نیاز شدیدی به کنترل دیگران از موقعیت یکپارچه حقیقت ایجاد می کند. دیدگاه‌های نزدیک‌بین از تنوع، مشروط به شرطی‌سازی اولیه ماست.

ج. اگر مقاومتی برای پذیرش تفاوت ها دارید، می توانید آن را هدیه ای در نظر بگیرید که برای تغییر برخی از جنبه های شخصیتی شما مقدر شده است. شناخت خود سرنخ‌های ارزشمندی در مورد بخش‌هایی از خودتان می‌دهد که باید مرور کنید و اگر می‌خواهید روابط سالم‌تری داشته باشید ضروری است.

د. پذیرفتن ویژگی هایی که شما را در مورد افراد آزار می دهد، ویژگی های خاص آنها و تفاوت هایشان به این معنی نیست که آنها را دوست دارید یا روش زندگی آنها را توجیه می کنید. شما فقط باید بپذیرید که قدرت تغییر تفاوت ها را ندارید. پس چرا وقت، انرژی و آرامش را در تلاش‌های بیهوده که تنها به کسالت منجر می‌شود تلف کنیم؟

«ما بخشی از یک باغ بزرگ هستیم و یک ریشه مشترک داریم: زمین مادر. ما درختان و گل هایی با رنگ ها، اندازه ها و گونه های مختلف هستیم. و دقیقاً، زیبایی ما در این است که همه ما متفاوت هستیم.

 

انجام دادن بعضی از امور در زندگی زناشویی باعث بدبین شدن ، تلخ شدن رابطه ها و مهم تر از آن کم شدن اعتماد به نفس می شود

که از انجام آن دوری کنید.

روابط عاطفی گذشته را با افراد دیگر فراموش کنید که امر مهمی می باشد و اگر در فضای مجازی این روابط ادامه یابد بر احساسات شما موثر است

و باعث خیانت کردن همسرتان می شود.

رفتارهایی که موجب تلخ شدن زندگی زوجین می شود این است که تفاوت میان خود و همسرتان را نپذیرید که هر کدام سعی می کنند

خود را شبیه یکدیگر کنند که این امر شدنی نیست.

از بزرگترین اشتباهات زوجین در زندگی زناشویی بخاطر مادیات خوشبختی را فدا می کنند ، در صورتی که وقتی به گذشته خود نگاه کنید

با به یاد آوردن خاطرات خوش احساس عاطفی زوجین بیشتر می شود ، یعنی مادیات هیچ جایگاهی در زندگی صمیمانه ندارد.

سایت مشاوره قبل ازدواج به شما در رابطه با این موضوع کمک خواهد کرد

منبع:مشاورانه