کانون مشاوران ایران مفتخر است این امکان را به مردم عزیز بدهد تا در سایت مشاوره ازدواج از تمامی نمایندگی ها و شعب مشاوره ازدواج و خدمات این مرکز اطلاع و آگاهی به دست آورند . همینطور با نحوه ارائه خدمات و آدرس مراکز مشاوره ازدواج و تلفن آنها نیز میتوانید در سایت مشاوره ازدواج آشنا شوید. بهترین سایت مشاوره ازدواج سایتی است که جامع ترین اطلاعات و خدمات مشاوره ای را از راههای مختلف به شما ارائه دهد.
منبع : مشاورکو
ببخشید من یه حواستگار دارم که دوسم داره منم دوسش دارم میگه که به خاطرم هر کاری میکنه اما از نظر ظاهر و وضع اقتصادی زیاد خوب نیسن و از خانواده ی ما یه کمی سطح پایین ترن خانوادمم راضی نیستن میشه لطف کنید بگید چیکاد باید بکنم
با سلام .اگر ظاهر و وضعیت مالی جز ملاک های اصلی شما هستند .و نمی توانید انها را کنار بگذارید بهتره ادامه ندهید چون ممکنه بعدا مدام در زندگی وارد مقایسه هایی شوید که برای شما ازاردهنده باشد .دقت داشته باشید که در شرایطی که فعلا قرار دارید می توانید بیشتر زمان بگذارید و شناختتون ر افزایش بدید ضمن اینکه ببینید چقدر می توانید شرایط ایشون رو همان طور که هستند بپذیرید .مشاوره پیش از ازدواج هم بسیار کمک کننده است مخصوصا برای رفع تردیدهای شما در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید .
سلام ببخشید من یه خواستگاردارم که مدت پنج ماه به من گفته بود که زن و دو تا بچه داشته که زنش جداشده و بچه هاش پیش خانم سابقش هستن و.لی الان شناسنامشو نشونم داده و صفحه دومش سفید میگه این مدت میخواستم امتحانت کنم ببینم منو به خاطر خودم میخواهی یانه البته این ایده پدرش بوده حالا به نظر شما من میتونم به این پسر برا زندگی اعتماد کنم از نظر مادیات و اعتقادی به هم نزدیکیم
به هر حال شما حاضر شدید با همه شرایط ایشون ازدواج کنید پس امروز میشه گفت هیچ مشکلی برای این ازدواج نیست … ایشون هم در مورد کارش توضیح داده ولی اگر علاقه ای برای ادامه دادن هست حتما دوره ۹ ماهه ایی برای نامزدی بدون وجود محرمیت داشته باشید تا همدیگرو خوب بشناسید … و انتخاب درستی داشته باشید
همسر خوب به مفهوم درست و واقعی همسری است که با شما تناسب داشته باشد. آنچه از نگاه دینی به عنوان ویژگی های همسر ایده آل شمرده شده است بیان می شود:
۱. دیندار بوده و به مسائل و احکام دینی پایبند باشد و خود و زندگی اش را آلوده به گناه نکند.
۲. خوش اخلاق و خوش برخورد باشد.
۳. شرافت خانوادگی داشته باشد.
۴. زیبایی
۵. از نظر اقتصادی، تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، تناسب داشته و هم کفو خانم باشد.
حتما به تناسب طرفین در این موارد دقت کنید:
۱. اعتقاد و مذهب، ۲. سن، ۳. تحصیل، ۴. وضعیت مالی، ۵. فرهنگ و آداب ورسوم، ۶. زیبایی، ۷. جسم
چرا که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. برای همین همان مقدار که در مورد ویژگی شوهر ایده آل تحقیق می کنید مهارت های لازم برای بر عهده گرفتن نقش همسر در زندگی زناشویی را فرابگیرید. برای این که به آنها جواب مثبت بدهید اول باید از داشتن این خصوصیات مطمئن شوید. برای این کار باید تحقیق کنید.
تحقیق از طریق:
۱. خویشان و فامیل ها ۲. دشمنان ۳. دوستان ۴. همکاران ۵. همسایگان ۶. معلمان ۷. مراجع رسمی(حراست محل کار و …)
همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشند و همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمیشود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کند تا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهمترین ویژگیهای یک شوهر خوب را بیان میکنیم.
۱. شوهر خوب، زنش را شریک زندگیاش میداند؛
زن، انسانی است که باید با او ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگیای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او را بیاموزد.
در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر میشوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیمگیری را به یک کار مشترک بدل میکند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه برای زنش از همه مهمتر است فکر میکند و مصمم است تا روند تصمیمگیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهرش باشد به آنچه برای شوهرش از همه چیز مهمتر است فکر میکند و در نهایت، بهترین تصمیم را میگیرد.
۲. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد؛
عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرفنظر از واکنشهای او در جهت آسایش و سعادت او تلاش میکنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است: «اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ما حتی در زندگی زناشویی نیز خودمحور هستیم. کانون تلاشهای ما رفع نیازهای خودمان است.
در مقابل، عشق بی قید و شرط، بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه میکند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالیترین منافع و مصالح زن میرود. شوهر حتی اگر با تلاشهای زن هم کاملاً موافق نباشد از آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کند تا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمیگوید: «اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرفها را میشویم». شوهر میگوید: «من ظرفها را میشویم چون میدانم خستهای».
همه ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این نوع عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید وشرط باشد. او قرار است آهنگ گامها را تعیین کند.
اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب مینشینند و میگویند: «هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه، من هم به او محبت میکنم».
این مرد، شوهر تأثیرپذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوقالعاده بد عمل میکند.
شوهر سالم و کار آمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان میدهند که بیقید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی میکنند که اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمیتواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد.
۳. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار میدهد؛
همه ما در زندگی اولویتهایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویتهایمان را ننوشته باشیم، اما در ذهنمان میدانیم کدام یک مهمتر از بقیه است. این اولویتها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان میدهند.
برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریباً در صدر فهرست اولویتها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندیشان را از شغلشان میگیرند. این الزاماً تضادی با رابطه مردان با زنانشان ندارد، مگر اینکه شغل آنها تمام فکر و ذکرشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، مهمتر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانوادههای کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.
رقیب دیگر موقعیت زن، مادر شوهر است. این امر بهویژه در سالهای اول ازدواج صادق است. اگر مردی رابطه نزدیکی با مادرش داشته باشد و یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد، ممکن است مادرش از حضور یک زن جدید در زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواستههای مادر پس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شبها زنش را تنها بگذارد تا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی بهطور اجتنابناپذیر احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود میآورد.
در یک ازدواج سالم، از همان روز اول ازدواج، باید اولویت زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج، نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمیکند، اما شیوه زندگیاش باید عوض شود. او دیگر نمیتواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگیاش شده که خواستههای خاص خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش میتواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمیکند، بلکه الگوی سالمی را به وجود میآورد که به مرور زمان میتواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند.
کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی مادر یا پدر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچهها، معمولاً شوهر از زنش انتقاد میکند که دیگر به او توجهی ندارد، زیرا مرد احساس میکند در نظر زنش، بچهها جای او را گرفتهاند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر در مورد شوهر نیز میتواند صادق باشد، بهخصوص در زندگی زناشوییای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمیکند و مرد نسبت به او احساس بیگانگی میکند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچهها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری میبیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فوراً آن را ناسالم تشخیص میدهد و گامهای لازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشت و به او نیز یاد خواهد داد تا بنا بر وظیفه خود نیازهای شوهرش را برطرف کند.
۴. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است؛
بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیازهای زنشان نمیبرند و در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمیکنند. برخی از شوهران معتقدند که اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام دادهاند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند.
منظور این نیست که بگوییم شغل و حرفه مرد، و تلاش و کوشش او در زمینه شغلیاش از نظر زن بیارزش است. معمولاً زنان تلاشهای شوهرشان را میبینند و از کوشش او برای تأمین نیازهای مادی خانواده تشکر میکنند. اما این اول کار است اما آخر کار نیست.
نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همانقدر برای سلامت عاطفی او اساسی است که غذا برای سلامت جسمی او.
شوهری که صرفاً به تأمین نیازهای مادی اکتفا میکند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تأمین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن میرسد. اصلیترین نیاز عاطفی زن، نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کند دوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائماً به همسرش محبت میکند و به او نشان میدهد که دوستش دارد. به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کرد و به شوهری را که این نیاز او را برطرف میکند بسیار ستایش خواهد کرد و واکنش مثبتی به تلاشهای او خواهد داد.
نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم است اما بزرگترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقاً از تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره طلاق تهدید میکند یا ناخودآگاه میگوید: «شاید بهتر بود با یکی دیگه ازدواج میکردی»، یا «ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز میشد»، رفتار ناسالم و معیوبی را نشان میدهد. شوهر عاشق و کارآمد، هر کاری میکند تا به زنش بفهماند که همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.
شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامه تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویقگر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت میکند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و «خانهدار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راههای کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشد یا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت میکند و سعی میکند به درک متقابل و وحدت نظر برسند، زیرا خودش را به تأمین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است.
ما انسانها علاوه بر نیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشد به همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیتها در صدر اولویتهای شوهر نباشد، اما به سرعت اهمیتشان افزایش مییابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را بر آورده کند. او تشخیص میدهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمیاندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمینامد و از قدرشان کم نمیکند. او اینها را بخش عادی زندگی زنش میبیند و به او اجازه میدهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند.
کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقشهای یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاشها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمیاندیشد و سعی میکند محدوده آسایش خود را به همسر خود نیز ارتباط دهد و هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد.
۵. شوهر خوب با زنش صحبت میکند؛
برخی پژوهشها نشان دادهاند زنان به طور معمول، حدود دو برابر مردان صحبت میکنند. به احتمال قوی، مردان بیشتر این گفت و گوهایشان را هم در محیط کارشان مصرف میکنند و گاه وقتی به خانه میرسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن میپرسد: «امروز چه طور بود؟» او پاسخ میدهد: «خوب». یک چنین مختصرگویی هرگز نمیتواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.
مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، بهخصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح میشود و با یکدیگر در میان گذاشته میشود. افکار و احساسات و آرزوها را نمیتوان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیقترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف میزند زن احساس میکند شوهر اجازه ورود به دنیای خودش را به او داده است. وقتی شوهری مدتهای طولانی درباره احساساتش حرف نمیزند، زن احساس میکند که شوهر رابطهاش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی میکند.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شود یا ارتباط ما به صحنه نبرد عقاید ما و جنگ بر سر اختلافهایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوه معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.
۶. شوهر خوب، پایبند ارزشهای معنوی و اخلاقی است؛
در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزشهای معنوی و اخلاقی است و سعی دارد آنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره میبرد که او را به انجام واجبات، از جمله وظایف مربوط به خانواده وا میدارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایتمندی اعضای آن را به ارمغان میآورد.
هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشد بیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشد یا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینهها بیشتر باشد، بیاحترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود میآورد. یک شوهر کارآمد واقعا تمام سعی خو را میکند تا به زیور تقوا آراسته باشد و آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تأثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده میتواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که میخواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.
سلام،۵ساله ازدواج کردم،شوهرم سه سال از من بزرگ تر و یه دختر ۵ ساله هم داریم،شوهرم بسیار لجباز،عصبی،بددهن،تندخو،دروغگو،بی نماز،بچه ننه،است،سرکوچکترین موضوع عصبی میشه،وخیلی وابسته به خانوادش،همبشه جر و بحث داشتیم،سر موضوعات مختلف و بی ارزش،ولی این دفعه که دعوامون شد،پدرش اومد منو بیرون کرد از خونه و کلید هم ازم گرفت،گفت از اینحا برو،دیگه نمیخایم ببینیمت.من الان یکماه اینجام،به شوهرم زنگ زدم بیا دنبالمون به خاطر دخترمون ولی اون هنوز نیومده،چکار کنم.خیلی ناراحتم
جز به صبر و استفاده از وساطت افراد قابل اعتماد کاری از شما ساخته نیست
رفتار با شوهر بداخلاق، کار ساده ای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه می دارند و با گریستن آن را نشان می دهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیکترین فرد به شوهرش می باشد.
خشمی که از طرف شوهرتان سر می زند، مستقیماً شما را هدف قرار نمی دهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد می کند، باعث می گردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.
استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می کند. می توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می دانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشویی تان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت وگو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.
۶نکته برای خوشحال ساختن شوهران خشمگین
۱- نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می کنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان می شود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.
۲- عصبانیت به آسیب های فیزیکی و عاطفی می انجامد. به شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راه هایی برای درک و حمایت او بیابید.
۳- شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجه ای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.
۴- طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفت وگو با همسرتان به هیچ و جه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت وگو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.
۵- شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر می کند. در ضمن شنونده خوبی باشید.
۶- اگر متوجه شده اید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی می شود، می توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامه های مدیریت خشم نماید.
چگونه با شوهر عصبانی خود برخورد کنیم؟
چگونگی برخورد با یک شوهر عصبانی، به میزان شکیبایی شما و میزان آسیبی که به شما وارد می گردد، بستگی دارد. آزارهای عاطفی و روحی امری واقعی اند و افراد مختلف میزان صبر متفاوتی دارند.
در درجه اول، ممکن است همسر خشمگین شما در خانواده ای رشد کرده باشد که اینگونه رفتارها طبیعی بوده است و بیان احساسات درونی با چنین راه های خشن، بدون توجه به آسیبی که به شما وارد می آید، به نظرش عادی می آید. اگر شما در خانه ای با عشق فراوان بزرگ شده اید، به طور قطع توقع محبت بیشتری از شوهرتان دارید و عصبانی شدن او شما را به میزان فراوانی ناامید و دلگیر می کند.
به شوهرتان بگویید که وقتی خشمگین می شود، چقدر شما اذیت می شوید. شاید او از اینکه دارد به شما آزار می رساند، آگاهی ندارد. اگر او شما را دوست دارد باید تلاش کند تا برای جلوگیری از ناراحت شدن شما، عبارات مناسب و لحن متمایزی را یاد بگیرد. در حقیقت برخی از مردها بسیار خودخواهند و از درک دیدگاه های شما سرباز می زنند. اما حداقل سعی کنید زمانی که او آرام است، در این مورد با او به گفت وگو بنشینید.
بیشتر مردان متأهل قادرند تا با احترام سخن بگویند، پس تلاش کنید درمورد آنچه بیش از همه شما را آزار می دهد، با او صحبت کنید و از او بخواهید تا بیشتر ملاحظه احساسات شما را بنماید. برای داشتن یک زندگی زناشویی کامیاب، در جهت شاد و خشنود کردن یکدیگر تلاش کنید.
درصورتی که شوهر شما به احساساتتان اهمیتی نمی دهد و به صراحت اقرار می کند که می خواهد شما را بیازارد، ممکن است خودش هم عمیقاً آسیب دیده باشد. از او درمورد آنچه که او را آزار می دهد سؤال کنید و به او قول دهید این مسئله را طوری تغییر خواهید داد که دیگر اذیت نشود. برخی افراد دوست دارند وقتی خودشان آزرده خاطر می شوند، دیگران هم مثل آنها باشند.
اگر شما باعث آزردگی او شده باشید، ممکن است او بخواهد کار شما را تلافی کند. بنابراین، درباره آنچه باعث شده تا شما او را اذیت کنید با او حرف بزنید و سعی کنید تا دیگر با این روش او را نیازارید.
اگر به وضوح همسرتان دوست داشت شما را اذیت کند، با اینکه شما همواره رفتار خوبی با او داشته اید، باید به دنبال راه حل عاقلانه ای باشید.
بله، بسیاری از مردها نسبت به دیگر مردها مهربان ترند. اگر نمی توانید با او کنار بیایید و رفتارهای بد او را تحمل کنید، به او گوشزد کنید که اگر نتواند رفتارش را تغییر دهد، او را ترک خواهید کرد. برخی از مردها به رابطه زناشویی بها نمی دهند و دوست دارند که هرطور که هست، از آن خلاص شوند. شاید از نظر آنها این راهی برای جدایی از شما باشد.
اگر نتوانستید در کل موقعیت خود خوشبختی را بیابید، شاید بهتر باشد هرچه زودتر از او جدا شوید. شاید او به خاطر بودن با شما خشمگین است و می خواهد که او را ترک کنید. سعی کنید هر کاری که می توانید برای محافظت از خود در برابر آزار او انجام دهید که به رفتار خشن او ربط داشته باشد. اما اگر به هیچ وجه نمی توانید این کار را انجام دهید، می توانید برای همیشه از او جدا شوید.
به خاطر داشته باشید درصورتی که هر دو شما برای یکدیگر اهمیت داشته باشید و درصورتی که دوست داشته باشید یکدیگر را خوشحال ببینید، می توانید برای یادگیری درست رفتار کردن با یکدیگر تلاش کنید. افراد متأهل باید بیاموزند که چگونه با هم رفتار کنند. هر دو شما باید برای یافتن راهی برای سازش و شاد نگاهداشتن یکدیگر تلاش کنید. اگر یکی از زوجین وظیفه خود را برای خشنود کردن دیگری انجام نداد، راه دیگری به غیر از جدایی باقی نمی ماند.
تا وقتی شوهرتان صادقانه برای کمتر عصبانی شدن تلاش می کند، و تا وقتی تلاش می کند تا به شما آسیبی نرساند، زندگی زناشویی شما به طور قطع شادتر می گردد. عشق و محبت را به هم بیاموزید. به او آن چیزی که بیشتر خواهان آن است را تقدیم کنید. ممکن است او محبت و حمایت بیشتری را از شما بخواهد هر آنچه که خواهانش است را فقط با مهربانی به یکدیگر بدهید. اگر او عشق و محبت را از طرف شما دریافت کند، امیدوار باشید که سعی در پس دادن محبت شما، بیشتر خواهدشد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
سلام. اگه اقا ۳۴ سالش باشه و خانم ۲۷ ساله تفاوت سنیشون زیاده؟
سلام من چند مدتی هست عاشق دختر داییم شدم نمیدونم خودم به بابام بگم یا بزارم مادرم بگه
این سوال مهمی نیست به هر حال خانواده ها میدونن چطور باید طرح خواستگاری کنن … ولی اگر در این سن نمیدونید چیکار کنید پس برای ازدواج زنگ خطری به حساب میاد
آیا ازدواج با یه مرد مطلقه با دو تا بچه درسته ؟
دوست عزیز تصمیم به خواست شما بستگی داره … این ازدواج مشکلاتی داره که گاها” شامل کشورهایی مثل ایران میشه … مشکلات بزرگ شدن فرزندان و یا اینکه بازگشت دوباره همسر اول و بلاتکلیفی همسر دوم … و یا درگیری هایی که بین همسران به وجود میاد
توصیههایی برای ازدواج با مردان مطلقه
در میان خواستگاران یک دختر مخصوصا کسانی که به نوعی وارد سن تاخیر ازدواج و یا نزدیک به تجرد قطعی هستند، حضور مردانی که طلاق گرفته اند و یا همسر خود را از دست داده اند، بیشتر به چشم می خورد.
البته تنها این دختران با این مسئله مواجه نیستند، دخترانی که در شرایط زندگی نامناسب به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به سر می برند و یا در میان خانواده های بزهکار هستند، نیز با این نوع افراد مواجه هستند.
اما این دختران و زنان در انتخاب خود و یا حتی بعد از شروع زندگی خود با دغدغه ها و مشکلاتی روبرو می شوند که بد نیست به این مسائل توجه کنیم.
علت طلاق قبلی را دریابید
شناخت علل اینکه فرد طلاق داده و چرا قبلا طلاق گرفته بسیار مفید است، چرا که ممکن است این دلیل برای من امکان وقوع نداشته باشد، گاهی طلاق به دلیل مشکلات فرهنگی، بد حجابی، مادی و غیره بوده است یعنی دلایلی که اصلا برای شما که به عنوان فرد انتخابی بعدی هستید، صدق نمی کند. در نتیجه می توان با دانستن این مسائل انتخاب درستی انجام داد.
با همسر سابق مرد، صحبت نکنید
اکثر اختلافات بین زوجین طلاق گرفته، حالت دعوا دارد و در دعوا منصفانه نظر دادن بسیار سخت است. بنابراین برخلاف توصیه های رایج، صحبت با زن سابق مرد را راه حل مناسبی نیست و برای ایجاد شرایط یک انتخاب صحیح به دختران توصیه می شود که به مشاور مراجعه کنند تا بر اساس شرایطی که فرد داشته دست به انتخاب صحیح بزنند. اما در مواردی که شرایط تشخیص بسیار سخت می شود به آنها توصیه می شود که شرایط حال را نگاه کنند و بر اساس آن آینده خود را انتخاب کنند. یعنی با توجه به شرایطی که فرد مورد نظر دارد دست به انتخاب بزنند و نگاه نکنند در آینده چه خواهد شد ببینند آیا می توانند با این شرایطی که وجود دارد زندگی کنند.
مقایسه اتفاق می افتد
در چنین ازدواج هایی دغدغه زنان ناشی از مقایسه شدنشان با همسر سابق مرد طبیعی است. شما باید بدانید که حتما در مواردی مورد مقایسه قرار خواهید گرفت. بهتر است قبل از هر گونه انتخابی در مراحل اولیه هر دو نفر باهم به مشاوره بروند تا بتوانند بحران هایی را که در این مسئله ممکن است پیش بیاید را به آنها بشناسانند تا بهتر مسیر را طی کنند.
ازدواج با کسی که خانوادش راضی نیسث .درسته
دوست عزیز اگر خانواده هم در این مورد حرفی نزنن مخالفتشون روی زندگی شما تاثیر منفی خواهد گذاشت .. چون ازدواج در ایران علاوه بر ازدواج دختر و پسر هست ازدواج و ایجاد رابطه بین دو خانواده هم به حساب میاد …پس لازمه در این مورد رضایت رو بدست بیارید
بهتره خانواده ها راضی باشن