گذشته را ول کنید
برای کسانی که قصد ازدواج دارند همواره گذشته طرف مقابلشان اهمیت داشته و نیاز به شناخت باعث می شود ناخودآگاه به گذشته فرد مقابلشان رجوع کنند. نیاز به توضیح درباره این گذشته وجود داشته و باید برای فرد مقابلتان مسائل را با شفافیت کامل روشن کنید و درباره آن توضیحات لازم را به همسرتان و یا کسی که قصد ازدواج با آن را دارید ، بدهید. هنگامی که بحث درباره گذشته به طور کامل حل شده و موردی وجود ندارد، دیگر نیازی نیست که در هر زمان ممکن و یا سر هر مسئله ای یادی از آن کرده و ذهن فرد مقابلتان را درگیر چنین مسائلی بکنید.
برای دیدن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به مرکز مشاوره ازدواج رجوع کنید
منبع:فارس پاتوق
سلام من مدت ۳ سال با یکی دوست بودم و با اطلاع خانواده ها برا ازدواج کارامونو پیش میبردیم تا اینکه بعد از سه سال اونو مادرش یکطرفه جدا شدن و من تا مرز جنون رفتم خداروشکر نجات پیدا کردم میخواستم بپرسم آیا من این خاطره و سرگذشت رو با کسی جدیدی که میخوام ازدواج کنم مطرح کنم؟ میترسم اگه بگم جواب منفی بگیرم .ممنون میشم راهنماییم کنید.
با سلام
دوست عزیز فکر کنم صورت سوال مشکل تایپی دارد شما با فردی سه سال دوست بودید و برای ازدواج هم اقدام شده بود .ایشون رو مادرشون کنار کشیدند از ازدواج با شما و این اتفاق یک طرفه افتاد؟/درسته اگر این طور باشد به هیچ وجه برای هیچ فردی مطرح نکنید چون قطعا برای افراد پذیرش این مساله سخت است که همسر ایندشون با فردی سه سال در ارتباط بوده باشد و کلا در ذهنشون ارتباطات مختلف را متصور می شوند و بعدا باعث شک در زندگی می شود و هر چند به شما علاقه داشته باشند باز با هر حرکت شما ایشون ذهنشون به سمت اون فرد قبلی می رود و این شرایط عدم اطمینان برای هر دو نفر ازاردهنده است .همه گاهی اشتباهاتی دارند ولی وقتی تصمیم بر جبران ان داشته باشید خداوند هم کمک می کند که مشکل فراموش شود به شکلی که خودتون بخواهید جبران کنید و هر چند تجربه تلخ ولی از ان درس بگیرید .بنابراین به هیچ وجه مطرح نکنید و نیازی هم به دروغ گفتن نیست فقط مطرح نکنید در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و در مورد فرد جدید همه جوانب را بررسی کنید و خوشبخت باشید
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید
سلام و عرض ادب.دختری ۲۲ ساله هستم.در زمان دانشگاه دوست پسر داشتم.۲ سالی هست که درسم تموم شده من در طول عمرم فقط با همین یک نفر دوست شدم بعدشم که اصلا با کسی نبودم الان من یه خواستگار دارم که میشه برادر دوستم و همکلاسی دوران دانشگاهیم.خواستگارم از همه نظر خوبه.چند ماهی از من کوچیکنتره.من مترسم از اینکه بعدا با مشکل برخورد کنم چون دوستم از گذشتم اطلاع داره لطفا کمکم کنید.من باید چیکار کنم؟
با سلام
ایشون برادر دوست شما هستند و اکنون خواستگاری کردند قاعدتا باید خواهر و خانواده ایشون مطلع باشند خب اگر قرار بود دوست شما چیزی بگویند قبلا احتمال مطرح کرده بودند .و اصلا خواستگاری اتفاق نمی افتاد مگر اینکه هنوز این اقا خانوادش مطلع نباشند در غیر این صورت اصلا جای نگرانی وجود ندارد بهتره شرایط رو بسنجید و بررسی های لازم رو انجام بدید و نگران این مساله نباشبد به هر حال درست یا اشتباه دوره ای بوده که گذشته و مهم این است که اکنون می خواهید زندگی درستی داشته باشید .امیدوارم خوشبخت باشید .
سلام و خسته نباشید .من الان با آقا پسری دوست هستم و برای ازدواج همدیگر رو میخواهیم ولی قبل از من اون آقا پسر یه دوستیه ۶ ساله داشته که بیش از حد طرف رو دوست داشته طوری که الان که حتی با من هست هنوز عکسا و اس ام اساشو پاک نکرده این موضوع منو خیلی آزار میده و دایما منو بااون مقایسه میکنه و به خاطر ضربه هایی که از اون خورده سره هر موضوعی منو میرنجونه.میشه منو راهنمایی کنید چیکار کنم که دست از این رفتاراش برداره؟
با سلام
شما نمی تونید کاری برای اینکه ایشون این رفتارها رو نداشته باشه انجام بدید ایشون باید ابتدا رابطه با اون خانم را حل می کردند و بعد سراغ فرد جایگزین می گشتند چون ایشون رو دوست داشتند و احتمالا اون فرد ایشون رو طرد کرده براشون ضربه سختی بوده و ازار دیدند .و به جای حل منطقی این رابطه عاطفی طولانی مدت وارد رابط با شما شدند و کاملا این مقایسه ها طبیعی است و حتی از اینکه این رابطه به ازدواج ختم شود مطمئن نباشید و اینکه به فر ازدواج خوشبخت باشید چون این مقایسه همیشه وجود خواهد داشت ایشون نخواستند اون فرد رو فراموش کنند .و این حس نفرت و ازردگی از ایشون نشان عشق بالایی بوده که قطعا وجود داشته است .درسته شما هم به ایشون علاقه مند هستید و خب تصمیم ازدواج گرفتید ولی خب وقتی در این دوره دوستی از این رفتارها ازرده خاطر می شوید در زندگی زناشویی این مقایسه حالت فرسایشی پیدا می کند باید به ایشون بگید با مراجعه به روانشناس اون رابطه و وابستگی را حل کند .امیدوارم تصمیم منطقی بگیرید
سلام وقتتون بخیر
نامزد من خیلی شکاکه و مدام در گذشته من کندوکاو میکنه و میخواد بدونه که من چیکار کردم اما خب من دوس ندارم راجع به گذشتم چیزی بگم چون کاری نکردم که در ایندم تاثیر بزاره من دوست پسر داشتم اما روابطم با اونا کنترل شده بوده کار اشتباهی نکردم
چیکار کنم که بهم شک نکنه خواهش میکنم کمک کنید
سرنخ ها را پیدا کنید
قبل از آنکه بخواهید مشکل را حل کنید، باید نشانه های آغاز شدنش را به خاطر بیاورید. اولین جرقههای شک همسرتان از کجا شروع شد و چطور شکاک بودنش را به شما نشان داد؟ شما به آن رفتارها چه واکنشی نشان دادید و در روزهای بعد، رابطهتان چطور پیش رفت؟ همه آنچه در این مدت بر هر دوی شما گذشته را یک دور مرور کنید تا پروندهای جامع از این شک، نشانهها و آثارش را در ذهنتان مجسم کنید تا برای کنترل این شرایط آمادهتر شوید.
سهمتان را نادیده نگیرید
در گذشته شما اتفاقی افتاده که همسرتان از تکرار شدنش میترسد یا اینکه شریک زندگیتان گذشته سختی داشته و به خاطر اینکه زندگی مشترکش به سرنوشت زن و شوهرهای شکست خورده دچار نشود به دنبال راهی برای اطمینان میگردد؟ برای آنکه حساسیتهای همسر شکاکتان را مهار کنید، باید پاسخی برای این سؤالها پیدا کنید. شاید هم اشتباهات خود شما یا حتی واکنشهای اشتباه به اولین رفتارهای آلوده به شک همسرتان مشکل را بیشتر کرده باشد. حالا که میتوانید همه آنها را به خاطر بیاورید، اشتباهاتتان را شناسایی کرده و از تکرار دوباره آنها پرهیز کنید.
اگر میخواهید امتیاز بدهید
قطعا زمانی که ازدواج کردهاید، از برخی حساسیتهای او باخبر بودهاید، پس خط قرمزهایی که پیش از شروع زندگی در موردشان توافق کردهاید را رعایت کرده و سعی کنید با دادن امتیازهایی که شما را آزار نمیدهد و زندگی و ارتباطاتتان را فلج نمیکند از حساسیتهای او کم کنید.
این امتیازها نباید زندگی روزمره شما را مختل کند. برای مثال همانطور که پیش از این گفتیم اگر عاشق کار کردن هستید، با گفتن اینکه «بهخاطر تو سر کار نمیروم» تنها خود را به بحران تازهای وارد میکنید و نه تنها به شک کردنهایش پایان نمیدهید، بلکه دلیل دیگری برای ناراحتی و دلزده بودن از این رابطه را برای خود ایجاد میکنید. یادتان نرود که امتیازدادن باید به معنای بیشتر کردن آرامش هر دوی شماباشد نه باجدادن به همسرتان و تحت فشار گذاشتن خود.
تلافی نکنید
اگر از همسرتان رنجیدهاید، برای تلافی کردن موقعیتی را به وجود نیاورید که احساس شک بیشتری کند.
زندگی مشترک میدان جنگ و مقابله به مثل نیست و راهحل آرام کردن همسر شکاکتان، بیشتر کردن تردیدهایش نیست. مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین راهی است که میتوانید برای آرام کردن زندگیتان انتخاب کنید. مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن اعتماد به نفسش برای برنده شدن تلاش نکنید. گاهی به او بگویید که شاید در برخی موارد حق داشته و سوءتفاهمی میان شما چنین مشکلی را ایجاد کرده است. در تمام طول بحث به او بگویید که «برداشتهای اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بوده و «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهمها تلاش کنید.
مراقب خط قرمزها باشید
اگر میخواهید به این رابطه ادامه دهید، باید بتوانید مسیری که به همراه همسرتان در پیش دارید را هموارتر کنید. قرار نیست برای آوردن آرامش به خانه، بسوزید و بسازید، بلکه باید چهارچوبی را طراحی کنید که با پایبندی هر نفرتان به آن، مشکلات کمتر شود. شما باید بدانید که همسرتان در چه محدوده هایی حق ورود و اظهار نظر دارد و چه حوزههایی جای او نیست. تصور نکنید همین که او «همسر» شما باشد، حق تصمیمگیری در مورد آینده شما، شکل دادن به رفتارهایتان یا خط و نشان کشیدن برایتان را دارد. یادتان نرود که او شریک و همراه زندگی شماست نه والد و تصمیم گیرتان. پس برای شروع، محدوده حریم خصوصیتان را ترسیم کنید و اجازه ندهید به خط قرمزهایتان نزدیک شود.
برای مثال:
• همسرتان حق ندارد به دلیل سر در آوردن از کار شما، هر روز سرزده به محل کارتان بیاید.
• همسرتان حق ندارد به دلیل آرام کردن خودش، شما را از حقوق طبیعی تان مثل کار کردن در محیطی شایسته یا معاشرت معقول و متعادل با آدمهای دیگر محروم کند.
• همسرتان حق ندارد به دلیل رفتارهای معقول و مطابق عرفتان، شما را سرزنش کند و به شما بیاحترامیکند.
با هم مذاکره کنید
در زمانی که هر دوی شما در آرامش قرار دارید و هیچ اتفاق بیرونیای ذهنتان را درگیر خود نکرده، پای میز مذاکره بنشینید. به همسرتان بگویید که میخواهید سوءتفاهمها را برطرف کرده و مشکل را حل کنید. در جریان گفتوگو هم صورت مسئله را فراموش نکنید. شما برای «حل» مشکلاتتان در کنار هم نشستهاید، نه بیشتر کردنشان. پس اجازه ندهید این گفتوگو به بحثی پر تنش تبدیل شود. همدیگر را متهم نکنید و تند نروید. کمک گرفتن از یک مشاور خانواده به شما در این مورد دید روشنتری میدهد.
بگویید از چه دلخورید
با همسرتان صحبت کنید و بگویید که این کنترل شدنها آزارتان میدهد. بعد از آنکه مصداق رفتارهای آزار دهنده را برایش روشن کردید، سعی کنید برای ادامه راه به توافق برسید. مثلا اگر او انتظار دارد چند بار در روز از خودتان به او خبر بدهید و در مقابل حساسیتش را کم میکند، این کار را برایش انجام دهید اما اگر خط و نشان بیشتری برایتان میکشد، بگویید که این رفتارها شما را مضطرب میکند و اگر میخواهد در این مورد به نتیجه برسد، باید خواستههایش را تعدیل کند.
خانه را میدان جنگ نکنید
از مدام دعوا کردن در مورد این موضوع پرهیز کنید. میتوانید حتی بدون حضور او با یک مشاور خانواده صحبت کنید و از راهکارهایی که او به شما آموزش میدهد برای کم کردن حساسیت همسرتان یا رسیدن خودتان به آرامش استفاده کنید. یادتان نرود که مشکل رابطه شما تنها شک کردنهای او نیست بلکه عواقب بحث و کشمکش در این مورد، بر ابعاد دیگر رابطه شما هم تاثیر میگذارد.
قابل اعتماد باشید
شاید همسرتان در مورد رابطه شما با افراد دیگر و به ویژه جنس مخالف حساسیت به خرج دهد اما نباید فراموش کنید که رفتارهای اجتماعی شما تنها دلیل ایجاد شک در او نبوده است. برای آنکه اعتماد بیشتری ایجاد کنید، باید در زمینههای دیگر هم قابل اتکا باشید، پس به او وعدهای ندهید که از پس انجام دادنش بر نمیآیید یا در مورد موضوعاتی که حتی از نظرتان کوچک و بیاهمیت است به او دروغ نگویید. شما باید در همه زمینهها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزه کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه