روانشناسی ازدواج و اهمیت مشاوره در ازدواج

ازدواج با فرد مطلقه و مشکلات آن

طلاق هم جزئی از زندگی می باشد. البته طلاق آخرین راه است اما همیشه بدان تعریف بدی که امروزه از آن یاد می کنند نیست. به نظر شما خانومی که با هزار امید و آرزو با مردی ازدواج کرده و آن مرد معتاد بوده و امیدی به بازگشتش نیست، چه باید بکند؟

هزاران مشکل وجود دارد که همواره مشاوران ازدواج سعی در حل کردن آن داند اما گاهی طلاق آخرین راه و تنها راه است! سخن ما در این مطلب پیرامون طلاق نیست بلکه این است که آیا همان خانومی که در بالا مثال زده ایم، حق ازدواج مجددو شروع یک زندگی دوباره و چشیدن طعم خوشبختی را ندارد؟

مردان و زنان مطلقه، به هر دلیلی که طلاق گرفته باشند حق زندگی داشته و می توانند خوشبخت باشند. بسیارند کسانی که خواهان ازدواج با مرد مطلقه و زن مطلقه بوده و دلایل خاص خود را دارند. اما برای چنین انتخابی باید دقت به خرج داد با عقل انتخاب کرد و احساسات حس ترحم را کنار گذاشت. سپس با یک مشورت دقیق اقدام به ازدواج کرد. اینگونه ازدواج ها بسیار حساس است اما اگر بین مرد و زن مطلقه باشد ، به دلیل تجربه بالای آنان میتواند بسیار موفقیت آمیز باشد. البته دلایل برخی پسران برای ازدواج با زن مطلقه، شرایط آسان آن زن برای ازدواج می باشد. اینکه وی به دلیل ازدواج ناموفق ای که داشته، اکنون با شرایطی اسنتر نسبت به یک دختر راضی به ازدواج می شود.اما افکاری مانند اینکه این زن یکبار جدا شده و به راحتی از من هم جدا می شود و یا اینکه وی از حمایت والدین خود برخوردار نبوده به اختلافات آنان دامن میزند. توصیه ما این است که اگر چنین تصمیمی دارید، تمام موارد را با خود بسنجید، سپس تصمیم بگیرید و پای تصمیم خود بایستید و از زندگی خود لذت ببرید البته همواره مشورت با یک مشاور خوب را نیز فراموش نکنید.

منبع:کانون مشاوران ایران

مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع را در سایت مشاوره قبل ازدواج ببینید

11 پاسخ
  1. nasrin
    nasrin گفته:

    زنی هستم ۴۲ ساله که مدت ۹ سال پیش متارکه کرده ام و چون دارای پسر۷ ساله هستم تاکنون به علت ترس از اینکه پسرم صدمه نبیند ازدواج نکرده ام.حالا یکی از اقوامم تا جدودی او را می شناسم و به تازگی از همسرش جدا شده است به من پیشنهاد ازدواج داده است .مشکل بزرگی که دارم این است که او پسری ۱۵ ساله و دختری ۹ ساله دارد نمی دانم چه کنم پذیرش مسئولیته سه فرزند در حالیکه کارمند هم هستم خیلی مشکل به نظر می رسد.لطفا کمکم کنید و اگر مشاوری را به من معرفی کنید که همراه با خواستگار حضوری مراجعه کنیم و مشاوره بگیریم.ممنون می شوم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام .درسته که شما به خاطر شرایط پسرتون و توجه به او ازدواج نکردید و خوب حق مادری را ادا کردید ولی به هر حال ایشون بزگ می شوند و روزی مستقل می شوند ولی تنها بودن شما ممکن است شرایط دشواری باشد بنابراین بهتر است خوب مراجعه داشته باشید ولی شرایط سنی فرزندان طرف مقابل و اینکه پسر شما تا کنون تنها بوده حالا یا دو نفر دیگر ممکن است ناسازگاری هایی اتفاق بیفتد .و طبیعی است تا افراد به انطباق برسند .ولی مساله مهم در نظر گرفتن همه جوانب از سمت شماست اینکخه مسئولیت دو فرزند دیگر ان هم در سنین توجوانی و بلوغ به عهده شما خواهد بود .خب شاید شما را به عنوان مادر نپذیرند شما کارمند هستید و شاید زمان لازم برای رسیدگی وجود نداشته باشد از طرفی حتما طرف مقابل شما انتظار دارد به اندازه رسیدگی به فرزند خودتون به این بچه ها هم توجه داشته باشید خب همه این ها مسئله است و اگر واقعا مورد دیگری باشد که شرایطش کمی منطبق تر شاید بهتر باشد .چون رمان زیادی برای تطبیق و سازگاری اعضا با هم نیاز است و بسته به این است که شما چقدر بتوانید واقعا در این زمینه زمان بگذارید .و شرایط و جوانب را در نظر بگیرد و منطقی تصمیم بگیرد چون یک بار تجربه ناخوشایندی داشتید شاید بهتر باشد بیشتر فکر کنید و به یک باره تصمیم گیری نشود .و یا صرف تنهایی و مسائلی که =متاسفانه در جامعه ما پیرامون زن مطلقه است برای شما ایجاد نشود .امیدوارم تصمیم درست گرفته شود و خوشبخت باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

      پاسخ
  2. oaranoos
    oaranoos گفته:

    سلام دختری مجرد و ۲۸ ساله هستم .خواستگارم مردی است که ۳۳ سال دارد و از ازدواج قبلی خود صاحب یک فرزند دختر است ولی الان ۵ سال است که از همسر خود به عیت نداشتن تفاهم جدا شده اند در ضمن ایشان هنرمند هستند و استاد من در یکی از شاخه های هنری نیز هستند و حدود ۴ سال از آشناییمان می گذرد ، از نظر اخلاقی و اهدافی که داریم خیلی به هم شبیه هستیم ولی مشکلی که وجود دارد این است که خانواده من نمی توانند ازدواج من با یک مرد دارای فرزند را قبول کنند.و از نظر مالی در سطح متوسطی هستند ولی قول داده که با اتکا به هنرش زندگی ایده آلی را برایم فراهم کند.لطفا راهنماییم کنید تا تصمیم درستی بگیرم.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      وقتی می فهمید مردی که به خواستگاری تان آمده قبلاً زن و زندگی داشته و طلاق گرفته است، چه سوالاتی در ذهن شما ردیف می شوند؟ در بین این سوالات به چه نکته هایی باید بیشتر توجه کنید؟ پیشنهاد ما به شما پنج مورد زیر است:
      یادتان باشد که طلاق در بهترین حالت یکی از تلخ ترین اتفاقات زندگی برای هر انسانی است. خواستگار شما هم از این قاعده مستثنی نیست و مثل همه آدم ها برای عبور از فرآیند سوگ مربوط به طلاقش نیاز به زمان دارد

      ۱٫ چه مدت از طلاق او گذشته است؟ یادتان باشد که طلاق در بهترین حالت یکی از تلخ ترین اتفاقات زندگی برای هر انسانی است. خواستگار شما هم از این قاعده مستثنی نیست و مثل همه آدم ها برای عبور از فرآیند سوگ مربوط به طلاقش نیاز به زمان دارد. نمی شود برای همه افراد مدت زمان مشخصی را تعیین کرد ولی معمولاً توصیه می شود که دست کم بین یک تا دو سال بین طلاق با ازدواج مجدد فاصله باشد تا فرد بتواند در طی این مدت خودش را بازسازی کند و تکلیفش را با زندگی قبلیش یکسره کند. اگر خواستگارتان به تازگی طلاق گرفته لازم است شما با حواس جمع تری با این قضیه برخورد کنید چون او احتمالاً هنوز از التهابات هیجانی سوگواری طلاقش بیرون نیامده است و این به نفع شما و زندگی تان نخواهد بود.
      ۲٫ علت طلاق را بپرسید. مهم است که از زبان خود آن فرد علت طلاق را بشنوید و البته از تحقیقات بیشتر هم غفلت نکنید. به خاطر بسپارید که به سراغ همسر قبلی او رفتن، پیش پاافتاده ترین راه تحقیق است که البته همیشه هم راه درستی نیست. یکی از بهترین راه های تحقیق، مراجعه به یک مشاور ازدواج خبره است. یادتان باشد هیچ کس در هیچ سنی برای ازدواج بی نیاز از مشاوره نیست.
      ۳٫ خانواده تان را وارد قضیه کنید. خانواده باید در جریان مسائل مهم زندگی شما باشند. اگر خواستگارتان به طور فردی از شما درخواست ازدواج کرده است و برای علنی کردن آن دست دست می کند، با تعیین کردن یک محدوده زمانی تکلیف خودتان را مشخص کنید مثلاً با قاطعیت بگویید «اگر شما تا پایان هفته این مسئله را با خانواده من مطرح نکنید، از نظر من خواستگاری منتفی خواهد بود».
      ۴٫ چه چیزهایی از زندگی قبلی به گردنش است؟ تحقیق کنید آیا بچه هم دارد؟ قرار است بچه ها را پیش خودش نگه دارد؟ اگر بچه ها پیش مادرشان هستند هر چند وقت یکبار با او خواهند بود؟ آیا او ملزم به پرداخت مهریه به همسر قبلی است یا خیر؟ چقدر از درآمدش را باید صرف فرزند و پرداخت مهریه کند؟ پرسیدن این سوالات به شما کمک می کند تا تصور واقعی تری از زندگی مشترک احتمالی تان پیدا کنید.
      نبایدهای قبل از عقد یک دختر مجرد با یک مرد مطلقه

      در برخورد با خواستگار مطلقه چند تا کار را نباید بکنید:
      تا وقتی که رسماً عقد دائم نکرده اید (و به دلایلی مثل صیغه محرمیت) وارد رابطه جنسی نشوید. اگر خواستگارتان به خاطر ناکامی جنسی ای که از ازدواج قبلی اش مطرح می کند برای شما شرط و شروط می گذارد، حواستان را حسابی جمع کنید

      ۱٫ عجله. به خاطر ترس از مجرد ماندن در ازدواج عجله نکنید.
      ۲٫ تست جنسی. تا وقتی که رسماً عقد دائم نکرده اید (و به دلایلی مثل صیغه محرمیت) وارد رابطه جنسی نشوید. اگر خواستگارتان به خاطر ناکامی جنسی ای که از ازدواج قبلی اش مطرح می کند برای شما شرط و شروط می گذارد، حواستان را حسابی جمع کنید.
      ۳٫ از هول حلیم به دیگ نیفتید. بعضی از دختران مجرد فکر می کنند که خواستگاران مطلقه چون تجربه یک زندگی را داشته اند، پخته ترند. خانه و ماشین دارند و خیلی مزایای دیگر. یادتان باشد لزوماً همه مردان مطلقه پخته تر و منطقی تر نیستند ضمن اینکه به مال دنیا هم اعتباری نیست.
      اول پذیرش، بعد ازدواج

      وقتی همسر یک مرد مطلقه می شوید باید چند نکته را از قبل پذیرفته باشید:
      ۱٫ فرزند او… اگر او از ازدواج قبلی بچه داردچه با شما زندگی کند و چه نکند باید فرزند را به عنوان یکی از اعضای خانواده تان بپذیرید. اگر هم فرزند با مادرش زندگی می کند باز هم باید بپذیرید که همسرتان هرازگاهی به خاطر فرزندلازم است با همسر سابقش تلفنی صحبت کند و یا او را ببیند.
      ۲٫ خانواده او… شما باید بپذیرید که خانواده و آشنایان او تا مدتی شما را با همسر قبلی او مقایسه خواهند کرد.
      ۳٫ تعهدات او… شما باید بپذیرید که او ملزم است هر ماه بخشی از درآمدش را به عنوان مهریه به همسر قبلی بدهد. اگر هم که بچه دارد باید مخارج او را هم بپردازد.
      ۴٫ محافظه کاری او… ممکن است او تا مدتی به صورت محافظه کارانه با شما برخورد کند. این به معنای بیمار بودن او نیست بلکه دفاعی است که او از خودش در برابر تکرار آسیب های قبلی می کند.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      شما ایشون رو با داشتن فرزند می پذیرید .منطقا که به شرایط نگاه می کنید ملاک های شما رو دارند .در بحث ازدواج خانواده اهمیت دارد .ایا انها از این مسئله حمایت خواهند کرد به هر حال شما به نسبت جامعه امروزی در سن بالایی قرار ندارید که بخواهید به هر ازدواجی تن بدهید بنابراین باید توجه داشته که ازدواج با فرد ی که تجربه زندگی متاهلی دارد فرزندی دارد که به هر حال مسئولیت ان را به عهده دارد و بعدا اگر شما فرزندی داشته باشید شاید در این بین تعارضات و مسائلی پیش بیایید .زندگی یک عمر است پس اینکه با اما و اگرها بخواهیم تصمیم بگیریم .نمی شود گفت منطقی تصمیم گرفتیم .فکر کنید که اگر ایشون نتوانند درامد مورد نیاز را داشته باشند بعدا در خانواده و ..به خاطر انتخاب ایشون شماتت شوید چقدر خودتون پای انتخابتون می ایستید و قبول می کنید که این انتخاب شماست .بهتر اگر مصمم هستید باز به مشاوره قبل ازازواج هم مراجعه کنید .بنده قصد ندارم به شما القا کنم که باید پاسختان منفی باشد ولی در فضاهای دانشگاهی و ..این وابستگی و دلبستگی ها زیاد اتفاق می افتد و خوب شما باید مدیریت این مسائل را یاد بگیرید تا سریع تحت تاثیر قرار نگیرد و اینکه ایشون علت طلاقشون چه بوده صرفا به صحبت خودشون اکتفا نکنید چون هیچ فردی نمی گوید من مقصر هستم .در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید

      پاسخ
  3. سمیرا36
    سمیرا36 گفته:

    خواستگاری دارم که ۷ سال از خودم بزرگتره یک بار ازدواج کرده و جدا شده و یک پسر ۷ ساله دارد موقعیت خوبی داره و من هم بهش احساس دارم اما به خاطر ظرایطش همه بهم میگن این کار رو نکنم و قبلولش نکینم و خودمم هم از مشکلاتش میترسم بچه با مادرش زندگی میکنه کمکم کنید برای تصمیمم من خواستگار زیاد دارم و توقع همه از انتخاب من بالاست چه کنم ؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      اینکه شما چند سال دارید و ایشون چند سال در تصمیم گیری اهمیت دارد .اگر شما خواستگاران زیادی دارید بهتره افراد مجرد رو در اولویت قرار دهید و حتی در بین افراد متاهل شاید فردی که فرزندی نداشته باشد چون هر چند اون فرزند با پدر زندگی نکند ولی به هر حال پدر است نمی شود که اصلا فرزندش به سراغ او نیاید .و یا دیداری نباشد و در بزرگسالی باز مسائل دیگری خواهد داشت که این پدر باید حامی باشد و اگر شما بخواهید فرزندی داشته باشید شاید تناقضاتی ایجاد شود .در هر حال خود شما باید تصمیم بگیرید .ولی بهتره در مورد این مورد اگر واقعا تمایل دارید بیشتر فکر کنید چون در این موارد خود فرزند باعث ایجاد اختلالاتی در زندگی فرد می شود البته همه جا استثنائاتی وجود دارد و نمی توان همیشه یک مساله را تعمیم دارد .بنابراین خود شما بیشتر زمان بگذارید و دقیقا این مسئله را بررسی کنید و بهتره اهداف اینده دو نفر و برنامه ها مشخص باشد و در مورد ان صحبت شود و در نهایت مهم سطح پذیرش شخص شما نسبت به این مساله است .امیدوارم خوشبخت باشید .

      پاسخ
  4. مریم
    مریم گفته:

    سلام من ۶ ساله ازدواج کردم شوهرم خیلی بهم سخت میگیره میگه زن باید بدون شوهر هیجا آره خودش شبح می ره کار شب میاد میگه نباید با خواهرت حرف بزنی این۳ ساله که خونه خواهرم نمی رم مدام به خواهرم بوش ناموسی میده تازه بهش پیشنهاده دوستی داده دیگه بریدم میخوام جدا شم تو رو خدا کمکم کنین بگین چکار کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      برای جدایی باید قاطع باشید و تمام فکراتونو کرده باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      پاسخ
  5. زهرا
    زهرا گفته:

    دختری ۲۳ ساله فوق دیپلم سالم تو یه خانواده هفت نفر که خواهر ندارم و بخاطر کمبود محبت دوس داشتم زود ازدواج کنم اما هر کس میومد خواستگاریم جواب رد میدادن الان که سنم بالا رفته دیگه طاقت ندارم و حالا مردی ۲۵ ساله که دو بار طلاق گرفته و بخاطر ازدواج دومش معتاد تریاک شده اومده خواستگاریم از اونجایی هم که تو روستا زندگی میکنیم و حرف زدن با پسری حتی تلفنی یعنی بی آبرویی منم که دیگه طاقت ندارم سختمه میترسم دیگه موقعیتی نداشته باشم دیگه سکوت نکردمو قبول کردم ولی خانوادم مخالفن مخصوصا پدرم حالا شما بگین من باید چیکار کنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز شما ۲۳ سال دارید و برای ازدواج زمان زیادی هم در اختیارتون هست … از این افکار پوسیده قدیمی بیرون بیایت و خودتون رو از چاله تنهایی به چاه ازدواج با مردی معتاد نندازید … شاید ازدواج نکردن برای فردی بهتر باشه تا اینکه زندگی رو با کسی شریک بشه که هیچ اعتمادی بهش نیست
      خوشبختانه خانواده شما بهتر از شما درک میکنن و شما با ۲۳ سال سن رفتار یک فرد سالخورده رو به خودتون گرفتید … بهتره صبور باشید و اینقدر عجول نباشید
      این ازدواج مردوده

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *