عاشق شدن پیش از ازدواج یا پس از آن؟ یکی از دغدغه های یک فرد مجرد این است که آیا باید اول عاشق شد و بعد ازدواج کرد و یا اول ازدواج کنیم و پس از آن عشق خود به خود به وجود می آید؟

عاشق شدن پیش از ازدواج

بسیاری از زوج ها را دیده ایم که با وجود عشق زیادی که نسبت به یکدیگر داشته اند، پس از ازدواج رابطه سردی را تجربه می کنند یا حتی ازدواج آن ها به جدایی می رسد؛ در حالی که زندگی مشترکِ دختر و پسری که به صورت سنتی و بدون علاقه ی قبلی، ازدواج کرده اند بسیار موفق و شاد است.

در این مقاله قصد داریم، در مورد عشق قبل از ازدواج و بعد از ازدواج صحبت کنیم و علت هایی که می تواند روی پایداری یا عدم پایداری ازدواج موثر باشد.

انواع عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق یک مفهوم انتزاعی است و توصیف آن با کلمات بسیار دشوار است و در واقع هیچ نظریه یکتا و عمومی در مورد ماهیت عشق وجود ندارد و هر فرد دیدگاه متفاوتی نسبت به آن دارد. یکی از نظریه های مهم در این مورد که عشق را به ۸ نوع متفاوت دسته بندی می کند، نظریه مثلثی عشق یا نظریه استنبرگ است.

از نظر استنبرگ عشق از سه مولفه مهم و اساسی تشکیل می شود که هر ترکیبی از این مولفه ها یک نوع از عشق را به وجود می آورد. این سه مولفه عبارتند از:

صمیمیت

به ساده ترین بیان، صمیمیت به معنی احساس نزدیکی و پیوند بین دو نفر و در میان گذاشتن خصوصی ترین و عمیق ترین احساسات و افکارشان با هم است.

اشتیاق و شور جنسی

این مولفه بیانگر اشتیاق و تمایل جنسی نسبت به فرد مقابل می باشد.

تعهد

این مولفه به این معنی است که فرد خود را در برابر طرف مقابل مسئول می دانند و در پستی و بلندی ها به او وفادار و متعهد باشد. حتما آنالیز سن ازدواج را انجام دهید.

۸ دستاورد مثلت عشقی

همان طور که گفته شد، از دیدگاه استنبرگ این سه مولفه شبیه راس های یک مثلث هستند و ترکیب و میزان هر کدام نوعی عشق را به وجود می آورد. ۸ ترکیب این سه مولفه به صورت زیر می باشد.

۱-فقدان عشق:

زمانی که مولفه های سه گانه عشق در بین دو فرد بسیار کم رنگ و ضعیف باشد یا اصلا وجود ندارد، حالت فقدان عشق ایجاد می شود. این نوع ارتباط معمولا بین دو فرد مثل همکار که روابط رسمی دارند وجود دارد و برای یک زندگی زناشویی بسیار خطرناک می باشد.

۲- شیفتگی (دلباختگی):

در این نوع عشق فقط مولفه شور و اشتیاق وجود دارد. فرد در این حالت به صورت افراطی جذب فرد مقابل می شود و در ذهن خود از او شخصی ایده آل می سازد، بدون این که صمیمیت و تعهدی وجود داشته باشد. این نوع عشق به خاطر برانگیختگی روانی و فیزیولوژی ایجاد می شود و بعد از وصال می تواند پایان گیرد و حتی به نفرت تبدیل شود.

۳- دوست داشتن:

زمانی که صرفا مولفه صمیمیت وجود دارد و بین دو فرد احساس همدلی، رفاقت، نزدیکی و هیجانات مثبتی وجود دارد که با اشتیاق جنسی و تعهد همراه نیست. این حالت مانند رابطه عمیق دو دوست صمیمی می باشد.

۴- عشق پوچ (تهی):

عشق پوچ زمانی به وجود می آید که مولفه های صمیمیت و شور وجود ندارد و فقط تعهد در میان است. زوج هایی که رابطه عاطفی و هیجانی خود را از دست داده اند، به هم عادت کرده اند و یا به دلیلی مثل فرار از تنهایی با هم می مانند، این حالت را تجربه می کنند.

۵- عشق رمانتیک:

ترکیب صمیمیت و اشتیاق که دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی را در بر می گیرد، عشق رمانتیک را می سازد. در این نوع عشق طرفین نسبت به هم احساس نزدیکی و پیوند می کنند و بدون ترس از قضاوت و یا طرد شدن در مورد عقاید و افکار و احساسات خود صحبت می کنند و همچنین اشتیاق و شور در این ارتباط وجود دارد. این ارتباط به دلیل عدم تعهد می تواند دوام کمی داشته باشد.

۶- عشق رفاقتی:

ترکیبی از صمیمیت و تعهد نیز می تواند عشق رفاقتی را ایجاد کند. در این نوع عشق تعهد و صمیمیت بالایی وجود دارد اما رابطه و رفتار شهوانی خیلی کم رنگ بوده و یا اصلا وجود ندارد. این نوع عشق بین دو همکار که سال‌ها با یکدیگر کار کرده‌اند یا بین یک زوج که دارای فرزندانی هستند مشاهده می‌گردد، همچنین عشق های آرمانی که تداوم پیدا می کنند می تواند به عشق رفاقتی تبدیل شوند.

۷- عشق ابلهانه:

ترکیب اشتیاق و تعهد، بدون وجود صمیمیت این نوع عشق را به وجود می آورد. در این نوع عشق فرد صرفا به خاطر جاذبه های جنسی و اشتیاق فیزیکی به طرف مقابل جذب می شود و بدون اینکه رابطه ای صمیمانه و عاطفی بین آن ها شکل گیرد، به یکدیگر متعهد می شوند. استرنبرگ معتقد است دراین حالت افراد در نگاه اول عاشق یکدیگر می‌شوند و خیلی زود بدون اینکه همدیگر را بشناسند به داشتن یک رابطه طولانی متعهد می‌گردند. این عشق خیلی شدید و غالبا وسواس گونه است و اغلب اوقات این هیجانات شدید به صورت سریع فروکش می کنند.

۸- عشق کامل (آرمانی):

در عشق آرمانی که ترکیبی از سه حالت صمیمیت، اشتیاق و تعهد است، شخص، طرف مقابل خود را به عنوان یک انسان دوست دارد، به او احترام می‌گذارد و به او متعهد است و از طریق برقراری ارتباط درست با او احساس نزدیکی می‌کند. این نوع رابطه که همراه با تعهد و وفاداری است، در اوج لذت بدون احساس گناه تجربه می‌شود. استرنبرگ معتقد است که رسیدن به این حالت بسیار ساده تر از نگه داشتن آن است.

با توجه به موارد گفته شده، عشق زمانی در مسیر درستی قرار دارد که هر سه مولفه مثلث عشق در آن وجود داشته باشد؛ عدم وجود یکی از مولفه ها در رابطه ی شما می تواند باعث ایجاد مشکلاتی شود و جای خالی آن مولفه نیز به شدت احساس خواهد شد؛ برای مثال زمانی که در رابطه اشتیاق جنسی و صمیمیت وجود دارد، جای خالی تعهد احساس خواهد شد. بنابراین فردی که خود را عاشق می داند نباید خیانت کند و بی تعهدی داشته باشد و یا فقط به فکر مسائل جنسی و شهوانی باشد.

عاشق شدن قبل ازدواج

دختر و پسری را تصور کنید قبل از ازدواج مولفه صمیمیت و اشتیاق را دارند، تصمیم به ازدواج می گیرند و مولفه سوم یعنی تعهد را نیز وارد رابطه خود می کنند، در نتیجه سه راس مثلث کامل می شود، آیا این اتفاق ضامن موفقیت این ازدواج خواهد بود؟

در جواب این سوال باید گفت، عشق قبل از ازدواج ضامن موفقیت و خوشبختی دو نفر نیست. همان طور که قبلا هم گفته شد، نگه داشتن عشق آرمانی نسبت به وجود آمدن آن بسیار دشوارتر است و نیازمند تلاش متقابل می باشد.

احتمالا در اطرافیان خود زوجی را دیده اید که با وجود رابطه عاشقانه قبل از ازدواج، بعد از ازدواج دچار تعارضات و مشکلاتی می شوند و به نظر می رسد که عشق آن ها از بین رفته است؛ اما دلیل این اتفاق چیست؟

باید گفت تنها معیار موفقیت در ازدواج عشق نیست، تلاش برای حفظ عشق و زندگی مشترک بسیار مهم تر خواهد بود. دلایلی که می تواند باعث کم رنگ شدن عشق بعد از ازدواج شود عبارتند از:

  • مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی:

  • تنش، استرس و نگرانی های مالی، شغلی و اقتصادی باعث تحلیل انرژی و توان فرد می شود، در نتیجه معاشرت با همسر نیز خود به خود کاهش پیدا می کند. این اتفاق باعث ایجاد فاصله عاطفی بین زوج می شود و عشق را کم رنگ می کند.

 عدم مراقبت از رابطه عاطفی

بعضی از افراد تصور می کنند، ازدواج کردن و کارهایی که برای یکدیگر انجام می دهد نشان دهنده علاقه و عشق آن ها به یکدیگر است و تاثیرات مثبت ابراز عشق کلامی را نادیده می گیرند. وقتی زوجین وقت کم تری به هم اختصاص دهند و به ابراز علاقه کلامی اهمیت ندهند، به مرور عشق در رابطه شان کم رنگ خواهد شد.

  • صحبت نکردن با یکدیگر

زمانی که طرفین احساس می کنند حرفی برای گفتن به هم ندارند و در مورد اتفاقات روزمره با هم صحبت نمی کنند، در واقع علامت هشدار دهنده ای از وضعیت نامطلوب رابطه شان را نشان می دهند. زمانی که هیچ گونه گفت و گویی بین زوج نباشد، عشق نیز کم رنگ شده و رابطه در معرض آسیب قرار می گیرد.

  • دروغگویی و پنهان ‌کاری

یکی از مشکلاتی که می تواند به رابطه و عشق شما لطمه وارد کند، پنهان کاری و دروغ گفتن است. این دو مورد به شدت آسیب زا بوده و باعث عدم اعتماد طرف مقابل می گردد؛ بی اعتمادی نهایتا منجر به دورشدن و فاصله گرفتن زوج از هم شده و عشق بین آن ها را کم رنگ می سازد.

  • مشکلات حل نشده و بحث های تکراری

در هر رابطه و ازدواجی مشکلاتی وجود دارد، اما باید این مشکلات به طور صحیح حل و فصل شود؛ زمانی که طرفین نتوانند مشکلات خود را به روشی درست حل کنند، بحث ها و مشکلات تکراری به وجود خواهد آمد که باعث ایجاد تنش و خشم در رابطه می شود، در نتیجه عشق نیز کاهش پیدا می کند.

یکی از روش هایی که می تواند به حل مشکلات حل نشده و تکراری در رابطه کمک کنند، مراجعه به یک زوج درمانگر مجرب می باشد.

  • رویاپردازی بیش از حد

تخیلات و رویاپردازی های بیش از حد در مورد عشق باعث فاصله گرفتن از واقعیت های موجود می شود. زندگی پر از واقعیت های تلخ است که هیچ کس در رویاپردازی خود آن ها را در نظر نمی گیرد؛ برای مثال در رویاپردازی شما معشوق خود را فردی بی عیب و بدون اشتباه در نظر می گیرید، در صورتی که همه انسان ها در واقعیت دچار اشتباه می شوند و نقاط ضعفی دارند.

رویاپردازی بیش از حد باعث می شود، شما در مواجهه با واقعیت هایی که دوست ندارید، احساس شکست و سرخوردگی داشته باشید و همسر خود را مقصر بدانید، در نتیجه از او فاصله گرفته و عشق بین شما کاهش پیدا می کند.

  • انتظارات و توقعات زیاد

توقعات بیجا و انتظارات بیش از حد از طرف مقابل باعث ایجاد مشکلات زیادی می شود. این انتظارات مانند سمی برای رابطه زناشویی بوده و باعث کاهش عشق و آسیب وارد شدن به رابطه می شود.

عشق بعد از ازدواج

آیا اگر قبل از ازدواج فرصتی برای عاشق شدن و ازدواج با معشوق خود نداشته باشید و یا با فردی ازدواج کنید که از قبل علاقه ای به او نداشته اید، زندگی مشترک شما محکوم به شکست است و شما هیچ وقت عشق را تجربه نخواهید کرد؟ پاسخ منفی است.

عشق و علاقه می تواند پس از ازدواج نیز شکل بگیرد، به شرطی که قوانین مشخصی را رعایت کنید. اولین مورد این است که در مرحله قبل از ازدواج باید منطقی و اصولی تصمیم بگیرید. ازدواج به خاطر ترس از تنها ماندن یا مسائل جنسی و… می تواند باعث ایجاد مشکلاتی پس از ازدواج شود. ممکن است به خاطر عادت به همسر خود و یا ترس از جدایی و عدم استقلال مالی با او زندگی کنید، اما با این روش حتما از تجربه عشق محروم خواهید شد.

ایجاد عشق بعد از ازدواج یک فرایند تصادفی نیست، بلکه نیازمند تلاش و تعهد متقابل می باشد. برای اینکه بتوانید زندگی عاشقانه ای تجربه کنید و عشق را در زندگی خود ایجاد و تقویت کنید، می توانید از راه کارهای زیر بهره بگیرید.

  • تعریف و تمجید از یکدیگر:

تعریف و تمجید از خصوصیات خوب همسرتان علاوه بر اینکه باعث تکرار آن می شود، منجر به تقویت و بهبود رابطه شما نیز می گردد و به مرور زمان عشق در زندگیتان ایجاد می شود.

  • برقراری صمیمیت فیزیکی:

یکی از راه هایی که باعث ایجاد عشق و علاقه در بین شما می شود صمیمیت فیزیکی است. صمیمیت فیزیک از طریق نوازش کردن، بوسیدن، بغل کردن و ایجاد رابطه جنسی خوب و لذت بخش ایجاد می شود.

  • احترام و درک تفاوت ها:

زمانی که شما تفاوت های شخصیتی و دیدگاه های همسر خود را بپذیرید و به او همانطوری که هست، احترام بگذارید، نه تنها درگیری و تنش در رابطه شما کم تر ایجاد می شود بلکه همسرتان به خاطر احترام گذاشتن شما به او و نظراتش، به شما علاقه بیش تری پیدا خواهد کرد.

  • رشد شخصیتی خود را متوقف نکنید:

کار کردن روی خودتان و شناسایی نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت می تواند باعث تغییرات مثبتی در سبک رفتاری و شخصیتی شما شود. زمانی که شما از نظر روانی و روحی در وضعیتی خوبی باشید، رابطه زناشویی شما نیز در وضعیت خوبی قرار خواهد گرفت و انرژی های منفی و تنش ها در رابطه شما به حداقل می رسد. این آرامش در رابطه و رفتار مناسب شما با همسرتان باعث ایجاد عشق و علاقه در بین شما خواهد شد.

  • تلاش برای رشد فردی خود و طرف مقابل:

برخی افراد به خصوص خانم ها، بعد از ازدواج اهداف و آرزوهای خود را کنار می گذارند و استقلال خود را نیز از دست می دهند. در حالی که دنبال کردن اهداف خود و کمک کردن به همسرتان در راه رسیدن به اهدافش باعث ایجاد عشق و علاقه در رابطه شما خواهد شد.

زیرا او شما را فردی مستقل، باهوش می بیند که نه تنها برای آرزوهای خود تلاش می کند، بلکه به اهداف او نیز علاقه و اهمیت نشان می دهید و به او کمک می رساند.

  • درک نیازها و خواسته های یکدیگر:

گاهی نیاز است به جای حدس زدن در مورد نیاز و خواسته همسرتان، مستقیم از او بپرسید که الان به چه چیزی نیاز دارد و یا انتظار دارد چه کاری برایش انجام دهید؟ پرسیدن این قبیل سوالات به شما کمک می کند تا بفهمید در چه شرایطی چه واکنش و رفتاری باید نشان دهید و انتظار توقع مقابل از شما چیست.

  • احترام به یکدیگر:

یکی دیگر از مواردی که می تواند باعث ایجاد و تقویت عشق و علاقه در ازدواج شود، حفظ احترام طرف مقابل می باشد. این موضوع هم می تواند در برخورد و رفتار مستقیم با همسرتان باشد و هم به صورت غیر مستقیم انجام گیرد؛ برای مثال زمانی که شما به خانواده همسرتان برخورد محترمانه ای دارید و با آن ها رفت و آمد می کنید، به طور غیرمستقیم به همسر خود احترام گذاشته اید. این رفتار باعث ایجاد عشق در بین شما می شود.

سخن پایانی عشق پیش از ازدواج و یا پس از آن…

به طور کلی باید گفت که عشق در ازدواج امری ضروری و لازم است و یکی از مولفه هایی است که می تواند باعث موفقیت و خوشبختی در ازدواج شود( چه قبل از ازدواج وجود داشته باشد و چه بعد از آن به وجود بیاید).

اما عشق به تنهایی کافی نیست و نمی تواند تضمینی برای خوشبختی بعد از ازدواج باشد، هر ازدواج ضروریات و نیازهای دیگری نیز دارد. احترام، توجه، امنیت اقتصادی، تعهد و مواردی از این قبیل در موفقیت یا عدم موفقیت ازدواج نقش به سزایی خواهند داشت و فقط وجود عشق نمی تواند جوابگوی این نیازها باشد.

ازدواج های زیادی وجود دارند که بر پایه عشق بنا شده اند و یا حتی عشق پس از ازدواج در بین زوج نهادینه شده است و به زندگی مشترک موفقیت آمیز و شادی تبدیل شده است و برعکس.

در نهایت نمی توان گفت که آیا عشق بعد از ازدواج ماندگارتر است یا قبل از آن؛ این امر کاملا نسبی است و به ویژگی های شخصیتی زوج و برداشت آن ها از مقوله عشق و ازدواج بستگی دارد. تعهد اخلاقی، احترام، مسئولیت پذیری، درک متقابل، تلاش و مراقبت از رابطه می توانند روی ماندگاری عشق اثرگذار باشد.

دوست داشتن همسر آینده

” برای من عشق تو زندگی خیلی مهمه، اگه نتونم عاشق همسرم باشم زندگی واقعا برای کسالت بار و غم انگیزه!

راستش خیلی دوست دارم قبل و بعد ازدواج هر دو حالت عاشق همسرم آینده می باشم.

هر دو تا حالت هم یه کم ریسک داره! ممکنه تو دوره دوستی عاشق کسی باشم اما بعد ازدواج کم کم عشق و دوست داشتن همسر آینده م کم رنگ شه؟

یا اینکه الان هیچ حسی بین من و اون نباشه و بعد ازدواج این عشق بین مون تجربه شه؟!  کاش می شد این چیزارو پیش بینی کرد!”

تقریبا تمام افرادی که می خواهند ازدواج کنند، قبل از ازدواج درمورد تجربه عشق و دوست داشتن همسر آینده خود ملاک ها و تصوراتی دارند.

دوست داشتن همسر آینده، برای اکثر افراد یکی از دغدغه های فکری دوره قبل از ازدواج است. این موضوع بخصوص برای افرادی که در گذشته عشق یا شکست عشقی را تجربه نموده اند بیشتر به چشم می آید.

نگرانی هایی از این دست که ” ممکنه نتونم دوستش داشته باشم، ممکنه هیچ وقت نتونم عشق قبلیم رو فراموش کنم و همش با اون مقایسه ش کنم” در صحبت های این افراد شنیده می شود.

نمی تونم به همسرم علاقه مند شم

مسلما زندگی در کنار فردی که هیچ احساسی به او ندارید برای تان سخت و طاقت فرسات. در این حالت ممکن است احساسات ناخوشایندی را تجربه کنید.

به عنوان مثال اگر همسرتان به شما عشق بورزد اما شما به او علاقه مند نباشید ممکن است در مقابل او احساس عذاب وجدان، حس گناه، سرزنش خود و یا حتی ترحم را تجربه کنید.

واکنش افراد در این شرایط نیز متفاوت است: عده ای ممکن است تجربه عشق به همسرشان را دست نایافتنی بدانند و با سرگرم کردن خود به کار یا فرزندان از رو به رو شدن با این موضوع اجتناب کنند.

عده ای دیگر نیز ممکن است با افسردگی، غم و نا امیدی به این موقیت واکنش نشان دهند. تلقین به خود و تلاش  برای دوست داشتن همسر نیز راه کار مقابله ای بعضی از افراد در چنین شرایطی است.

معمولا اکثر افراد در ابتدای ازدواج و سال های اولیه زندگی مشترک، هیجان و عشق بیشتری نسبت به یکدیگر تجربه و ابراز می کنند و با گذشت زمان از کم رنگ شدن علاقه میان خود ابراز ناراحتی می کنند.

اما آیا تجربه مجدد عشق به همسرمان امکان پذیر است؟ چگونه می توان هیجان و عشق اولیه را به زندگی برگرداند؟

عشق قبل از ازدواج خوب است یا بد؟ - دوست داشتن همسر آینده

تزریق هورمون عشق به زندگی مشترک

خوشبختانه تجربه عشق و دوست داشتن همسر موضوعی ناممکن یا غیر قابل دست یابی نیست و با رعایت تکنیک های زیر می توان به آن دست یافت.

  • چرا همسرم را دوست ندارم

اگر خواهان تجربه عشق هستید و همسرتان را نیز فردی شایسته می دانید اما همچنان احساسی به او ندارید، قبل از هر چیز به بررسی چرایی این موضوع بپردازید.

درگیری ذهنی تان با خاطرات یا تجربه عشق گذشته و یا ارتباط فعلی مجازی یا حضوری با یک دوست، همکار، یا همکلاسی که برای تان جذاب است.

و همچنین مقایسه همسرتان با همسر خواهر بردارها و یا حتی افسردگی و مشکلات جنسی می تواند یکی از دلایل فاصله عاطفی با همسرتان باشد.

برای بررسی عمیق تر این مشکلات و پیدا کردن راه حلی مناسب می توانید از یک روانشناس با تجربه کمک بجویید.

  • معمولا جذابیت زن و مرد

در ابتدای دوره ی دوستی یا زندگی مشترک منجر به آزاد شدن هورمون هایی در مغز می شود که به زندگی و احساسات مان هیجان می دهد.

بنابراین می توان با کمک هورمون عشق دوباره سرزندگی و هیجان را به رابطه برگردانیم. اما چگونه؟

تجربیات هیجان انگیز و مشترک شما و همسرتان می توان باعث ترشح هورمون های خاصی شود که در ابتدای رابطه تجربه می کردید.

پس با تدارک دیدن برنامه ها یا فعالیت های مشترک و هیجان انگیزی که هر دو از انجام آن لذت می برید علاوه بر باهم بودن و صمیمیت به رابطه تان رنگ و بوی تازه ای بدهید.

  • دلتنگی و فاصله

داشتن فاصله فیزیکی محدود ( با هدف مسافرت یا کار) می تواند از میزان فاصله روان شناختی تان بکاهد و به دلتنگی و صمیمیت بیشتر منجر شود.

البته به این موضوع نیز توجه کنید که فاصله گرفتن نباید طولانی شده و یا به یک عادت تبدیل شود.

عشق قبل از ازدواج خوب است یا بد؟

با توجه به پیشرفت های جامعه و عوض شدن نسل ها و طرز تفکرشان، نحوه و شیوه های همسریابی عوض شده و نوع ازدواج ها از حالت سنتی خارج و به شیوه های امروزی انجام می پذیرد.

به گونه ای که دختران و پسران خود حق انتخاب داشته و می توانند با فردی ازدواج کنند که دوستشان داشته و از هر نظر به همدیگر شبیه هستند البته با شرط آنکه احساسی برخورد نکرده و درباره فرد مورد نظر فکر کنند و عقل را در انتخاب خود دخالت دهند. بنابراین به نظر می رسد که اینگونه ازدواج ها می تواند سرانجام بهتری داشته باشد.

انتخاب صحیح همسر

اما متاسفانه در اکثر موارد شرط لازم برای خوشبختی در این نوع ازدواج که همان تصمیم نگرفتن احساسی می باشد، اجرایی نشده و این ازدواج ها در ذهن عموم شکل بدی را گرفته است.

درصورتی که اگر با انتخاب صحیح همراه باشد می تواند یک زندگی خوب را رقم بزند. برخی معتقدند که عشق بعد از ازدواج پدید می آید اما چقدر زیبا است که این عشق وجود داشته و بعد از زندگی مستحکم شود! عشق قبل از ازدواج به منزله آشنایی دختر و پسر است.

این آشنایی میبایست به منظور شناخت و به قصد ازدواج باشد زیرا هر قصدی غیر از این مردود بوده و سرانجامی خوب را برای آنان در پی ندارد. بنابراین توصیه اکید مشاوران به والدین بر این است که به صحبت های فرزند خودشان دربراه فرد مورد نظرشان برای ازدواج گوش دهند سپس در آن زمینه همفکری دهند زیرا آنان بدون دخالت احساسات می توانند تصمیم گیری کرده و بهترین راه را پیش روی فرزندشان بگذارند.

مرکز مشاوره

منبع: ۱-مرکز مشاوره ستاره ایرانیان ۲-بررسی اثر بخشی مشاوره قبل ازازدواج در نگرش به ازدواج ونگرش به عشق جوانان، جهانبخش طهماسبی، ۱۳۹۶٫ ۳-رابطه میان عشق رمانتیک و تحقق ارزش های زوجیت، ابوتراب طالبی، سیمین ویسی، ۱۳۹۱٫

در مورد موضوعات زیر کامنت بگذارید:

  • عشق قبل ازدواج یا بعد ازدواج
  • عشق و ازدواج دکتر هلاکویی
  • عشق قبل از ازدواج در اسلام
  • علامت عشق
  • عشق قبل از ازدواج
  • شروع عشق
  • متن عشق و ازدواج
  • ازدواج با عشق

ازدواج فامیلی ممنوع

ازدواج فامیلی ✔️ ممنوع

ازدواج فامیلی، ازدواجی است که بین دو نفری صورت می‌گیرد که با یکدیگر نسبت فامیلی دارند. این نوع ازدواج در بسیاری از کشورها ممنوع است، زیرا خطرات زیادی برای زوجین و فرزندان آنها به همراه دارد.
168 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. سیدمهدی
    سیدمهدی گفته:

    فردی ک ایمان داشته باشه ازدواج کنه همون ایمان واسش کار بوجود میاره

    پول وزندگی میاره ایمان داشته باش وتوکل کن

    پاسخ
  2. مهدیه
    مهدیه گفته:

    سلام من این هفته دوتا خاستگار خوب داشتم یکی پولدار یکی بسیجی اما انتخابش برام سخت بود تا اینکه یکی اومد تو زندگیم که عاشقش شدم اما پولی از خودش نداره نمیدونم چیکار کنم خیلی سخته برام ……خانوادم مخالفن میگن باید همین پولدارو قبول کنی اما علاقه ای به این ندارم نمیدونم چه کنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      ازدواج نیاز به وسایلی داره که برای تهیه اون نیاز به پول و هزینه کردنه پس بهتره در انتخاب همسر واقع بین باشید … علاوه بر داشتن تفاهم در زندگی داشتن استقلال مالی هم بسیار مهمه

      پاسخ
  3. امیر حسین
    امیر حسین گفته:

    سلام
    بنده چند مدت پیش دل بسته ی یه دختر شیرازی شدم که خانواده ی خوبی داشتند و خود طرف هم بدجوری تو دلم نشست..
    اما نمیدونم چی کار کنم این مسافت دور این سطح اختلاف فرهنگی و .. آیا مشکل ساز میشه یا نه ..
    ببد جور درگیرم والا..
    یه سوال دیگه ! آیا میشه دختر رو تغییر داد؟ از لحاظ طرز تفکر و ..
    باتکر از پاسخگویی تون..

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز خودتون میدونید چقدر اختلاف دارید و به خاطر مسافت دوری که دارید خانواده ها از هم شناخت ندارن و نمیتونن اعتماد کنن بهتره واقع بین باشید
      و بدونید هر انسانی هر خلقی داشته باشه رو حفظ خواهد کرد .. پس خودتون رو با این حرفها توجیه و سرگردان نکنید

      پاسخ
      • امیر حسین
        امیر حسین گفته:

        بعله استاد
        اما ما طی سفری که به شیراز داشتیم به صورت خانوادگی با هم اشنا شدیم و حدود ۳ روز مهمانشون بودیم ..
        پدر خانواده و مادر و خود دختر بسیار خوب بودند ..
        اما متاسفانه من چند روز پیش با دختر صحبت کردم گفت می خواد درشو ادامه بده و سر کار ( که مهمان دار هواپیمایی) هست بره ..
        و منم متاسفانه شدیدا با این شغل و کلا اشتغال همسر مخالفم..
        قبول نکرد که از خواستش بگذره..
        حالا به نظر شما برم خواستگاری و ادامه بدم تا به نتیجه برسیم یا از همینجا تمومش کنم!!
        اگه نظرتون دومی هست بی زحمت راه های کنترل ذهن و.. را در شکست عشقی هم بگید..
        چون واقا داغونم…

        گفتمش دل میخری؟
        پرسید چند؟
        گفتمش دل مال تو تنها بخند..
        خنده کرد و دل زدستانم ربود
        تا به خود باز امدم او رفته بود.
        دل ز دستانش زمین افتاده بود..
        رد پایش روی دل جا مانده بود..

  4. ناشناس
    ناشناس گفته:

    ای بابا کدوم عشق هر پسری میاد میگه من دوستت دارم من با بقیه فرق دارم قصدم خیره بعد کلی درخواست ادمو دعوت میکنه ب خونه خالی بعدم کات میکنیم میگه تو عاشق نیستی فکرت قدیمیه

    پاسخ
  5. فرزانه
    فرزانه گفته:

    من با یه پسری رابطه دارم و از اول هم قصدمون ازدواج بوده والان دوساله که عاشق همیم اما خانوادم به عشق قبل از ازدواج اعتقادی ندارن و اونو هوس بشمار میارن. نمیدونم چیکارکنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خب دوست عزیز اگر واقعا” با هم تفاهم دارید و پسر موقعیت شغلی مناسبی داره و میتونه از پس زندگی مشترک بربیاد میتونید از طریق .واسطه ای با اعتماد این موضوع رو پیش ببرید و دلیلی مثل آشنایی در دانشگاه و یا کتابخونه و یا واز طریق وساطه ای دوست و آشنا رو معرفی کنید

      پاسخ
  6. fatima hastam
    fatima hastam گفته:

    Man ashegh yeki digeh bodam vali az sar laj bazi bahash aros shodam vahala pashimonam chon aslan nemitonam faramoshesh konam va hanoz baham dar ertabatim hardao vase ashk mirizim vase in kar ahmaghane maghane .shoharam mano khiyli dost dare vali man aslan dosesh nadaram va delam mikhad zodtar bemiram .tirokhoda komakam konid halam khiyli bade

    پاسخ
  7. محیا
    محیا گفته:

    ی جمله ی معروف هس ک میگ اگ عشق و عاشقی رو توی خونه یاد نگیری هیچ جای دیگ ای نمیتونی یاد بگیری و من واقعا ب این جمله ایمان دارم…نمیدونم چ ربطی داش ب این موضوع ولی یهو دلم خواس بگم اینو… ^_^

    پاسخ
  8. لیدا
    لیدا گفته:

    سلام دوستان من ۲۸ سالمه یه خواستگار دارم خیلی منو دوس داره فوق لیسانس حقوق وبه زودی دانشجوی دکتری وکیل پایه یک متولد۶۵ وضع مال خوب .قیافشم خوبه ولی به دلم نیس تا حالا باش حرف نزدم .خیلی عصبیم میترسم باش ازدواج کنم پشیمون شم ده ماه ازم بزرگتره
    قیافه و تیپ خودم همه میگن خیلی خوبه ولی اهل دوست واین حرفا نیستم ولی دلم میخواد با یه آدم خوشگل ازدواج کنم خواستگار هم زیاد دارم ولی نمیدونم چرا کسی به دلم نیس

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز قدم اول در ازدواج همیشه گفتم به دل هم نشستنه … بهتره در این مورد با خودتون فکر کنید و نتیجه گیری کنید … شاید اگر بتونید معیارهای خودتون رو تغییر بدید بتونید در انتخاب تاثیر گذار باشید
      ولی با شک و تردید وارد روابط عاطفی و ازدواج که یک عمر زندگی شمارو میسازه نشید

      پاسخ
      • ناشناس
        ناشناس گفته:

        سلام من با ی پسری دوساله اشنا شدم ک خودش میگه خیلی عاشقمه منم بدجور دلبستم بهش اما بعضی از رفتاراش منو میترسونه موندم چطور بهش عتماد کنم

      • ►Responder◄
        ►Responder◄ گفته:

        اگر به هم علاقه دارید وارد مرحله خواستگاری بشید و در دوره نامزدی ازش شناخت کامل بدست بیارید
        ولی شما دو سال ایشون رو میشناسید و بهتر از هر کسی میدونید ایا قابل اعتماد هست یا خیر ؟ پس با خودتون روراست باشید

  9. مریم
    مریم گفته:

    سلام
    من یک خواستگار دارم که باهاش مدتی صحبت کردم و تقریبا از نظر منطقی می تونه منو خوشبخت کنه.
    اما نمی دونم چرا دلم نمی گه دوسش داره!
    من آدم منطقی هستمو احساسات رو وارد تصمیم نکردم ولی همیشه دلم میخواست همسر آیندمو دوست داشته باشم.
    وقتی ازم می پرسن دوسش داری یا نه، نمی تونم بگم دوسش دارم. و دلمم نمی خواد بگم دوسش ندارم. ولی تو دلمم نیست
    البته مدت زیادی نیست می شناسمش.
    شاید مربوط به قیافش می شه که با اون چیزی که من همیشه تصور می کردم فرق داره.
    اون خیلی وابسته شده تو همین مدت کم ولی من هیچ وابستگی ندارم بهش هنوز، هیچ احساسی نیست.
    بهش حسودیم می شه، که اون اینقدر راحت تصمیمشو گرفته و منو دوست داره و خیلی راحت ابرازش می کنه ولی من نمی تونم.
    چون اخلاق خوبی داره نمی تونم بگم نه، و از طرفی می خوام دوسش داشته باشم به صورتی که دیگه قیافش برام مهم نباشه و نگم زشته.
    دیگه دارم دیوونه می شم.
    اونم داره اذیت می شه.

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز بهتره خودتون رو گول نزنید … شما برای خرید یک شلوار که بهش احتیاج دارید عاقلانه برخورد میکنید ولی باید اون جنس به دل شما بشینه تا بتونید دوستش داشته باشید و ازش استفاده کنید … پس چطور در مورد یک عمر زندگی خودتون اینقدر بی توجه هستید …؟ پله اول در ازدواج به دل نشستنه پس بهتره همزمان با عقلتون با دلتون هم کنار بیایت

      پاسخ
    • عاشق مریم
      عاشق مریم گفته:

      باور کن اونم به این سادگی که تو میگی، تصمیمش رو نگرفته
      بین چندین و چند مورد، فقط تو رو انتخاب کرده
      مطمئن باش ابرازش هم به این سادگی که تو میگی نیست
      به هر حال نظر من اینه که با زندگی خودت و اون بازی نکن، یا باهاش همدل شو و خوشبخت، یا اگه نمی تونی اونو یه عمر با این کابوس که از اول دوستش نداشتی، نسوزون…

      پاسخ
  10. صادق
    صادق گفته:

    سلام من مدت چهار سال از ی دختری خوشم میومد اما چون برا کنکور میخوند بهش نگفتم اما اطرافیانش کامل میدونستن و بعد کنکور ش من رفتم سربازی و دو سال طول کشید حالا باهاش مطرح کردم بهم گفت که قبل از شما شیش ماه با ی پسره که خواستگارم بود ارتباط تلفنی داشتم و دو بار هم همدیگر دیدیم .اما خانواده مخالفت کردن.حالا من موندم چیکار کنم دو دل شدم رابطه قبلیش اذیتم میکنه از طرفی دل کندن ازش برام سخته .لطفا راهنماییم کنید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز وقتی نمیتونید با چنین مسایل ساده ای کنار بیایت بهتره خودتون رو از این روابط بیرون بکشید و سد راه ایشون برای ادامه دادن نشید … و این موضوع بسیار ساده است
      چون هر دختری خواستگاران زیادی داره که در نهایت به یکی از اونا جواب میده پس وقتی تعصبات کور فردی اجازه منطقی فکر کردن نمیده بهتره اصلا” وارد چنین جریاناتی نشه چون با این اخلاق زندگی شما در آینده هم دچار تنش و سقوط خواهد شد .. موضوع کامل فراموش کنید

      پاسخ
  11. Fateme
    Fateme گفته:

    سلام به همه
    من دو ساله با یه پسری دوستم همو دوس داریم ولی خانواده ها راضی نیستن بهم میگن تو کور شدی تو نمیبینی چیزایی که ما میبینیم،اصلا عشق قبل ازدواج خوب نیست رو هوا میمونین،عشق فقط بعد از ازدواج قبلش میتونین درست دربارش فک کنین تو رو دربایستی با احساستون نمیمونین

    پاسخ
    • پیام
      پیام گفته:

      من با یه نفر حدود ۷ سال همو خواستیمو نذاشتن ازدواج کنیم بعد ۷ سال موفق شدیم الانم خدارو هزاران بار شکر بهترین زندگیو دارم که حاضرم واس خوب بودن زندگیمون جونمم بدم.هم شوق دارم هم ذوق حسش وصف ناشدنیه

      پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالات متداول عاشق شدن قبل از ازدواج

۱ - صمیمیت و دوست داشتن همسر آینده تحت چه شرایطی ممکن است کم رنگ شود؟

معمولا افراد بعد از چند سال زندگی مشترک از کم شدن علاقه و هیجان در زندگی خود ابراز ناراحتی می کنند. عوامل زیادی در کم رنگ شدن عشق و علاقه ابتدای زندگی و یا دوره دوستی تاثیر گذار است. از جمله این عوامل می توان به موارد زیر اشاره نمود:  سوء تفاهم و مسائل حل نشده ای که باید با صحبت کردن آن ها را برطرف ساخت.  مقایسه همسرمان با اقوام یا افراد جدیدی که با آن ها رو به رو می شویم ( و یا مقایسه او با افرادی که زندگی خود را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند).  دل مشغولی زیاد نسبت به کار، مسائل اقتصادی و تربیت فرزندان و دور شدن از یکدیگر.  تعبیر و تفسیر محبت همسرمان به وظیفه  فاصله جسمی و جنسی ( به آغوش نگرفتن یکدیگر یا دست در دست هم ندان و...)  مشکلات روانشناختی ( افسردگی، مشکلات جنسی و..)

۲ - چگونه می توان علاقه و دوست داشتن نسبت به همسرمان را زنده کنیم؟

اگر دچار رخوت یا کسالت و احساس تکراری بودن رابطه و فاصله عاطفی نسبت به همسر خود هستید با رعایت نکات زیر می توانید به تجره عشق مجدد دست یابید:  زنده نگه داشتن خاطرات مشترک: به عنوان مثال با رفتن به همان سینمایی که اولین بار با همسرتان آشنا شده اید، نگاه کردن به عکس های یادگاری و صحبت کردن از خاطرات شیرین تان می توانید همان احساس و هیجان شدید گذشته را در ذهن خود تداعی کنید.  تجربیان هیجان انگیز: داشتن تجربیات مشترک و هیجان انگیز و ترشح هورمون های خاصی در مغزتان می تواند باعث سرزندگی بیشتر و رهایی از دام رخوت در رابطه گردد.  دلتنگی: به خود و همسرتان فرصت دلتنگ شدن بدهید با این کار بیشتر قدر لحظه های با هم بودن را خواهید دانست.  کمک های تخصصی روانشناسی: با کمک روانشناسان و مشاوران می توانید در درک علت و ریشه ی عدم بی علاقگی نسبت به همسرتان و یافتن راه حل برای این مشکل، بهتر عمل کنید.

۳ - بی علاقگی نسبت به همسر آینده معمولا به چه هیجانات و احساساتی منجر می شود؟

مسلما زندگی با کسی که به او عشق و علاقه نداریم علارغم تمام خوبی ها و صفات پسندیده اش باعث احساسات ناخوشایندی در ما خواهد شد. از جمله این احساسات می توان به عذاب وجدان، حس گناه و سرزنش خود و یا افسردگی و ناامیدی از وضع موجود اشاره نمود. واکنش افراد نیز از تسلیم شدن و مقصر دانستن تقدیر و سرنوشت تا تلاش کردن برای تغییر اوضاع متفاوت است.

۴ - راز علاقه و عشق پایدار همسر آینده در چیست؟

بر اساسا تحقیقات مختلف عوامل زیر در پایداری علاقه و دوست داشتن همسر آینده و نیز رضایت از زندگی مشترک نقش بسزایی دارند:  کشش جنسی و روحی  احترام و توجه مودبانه نسبت به همسر  لذت بردن و تنظیم برنامه های زندگی بر اساس باهم بودن  پذیرش و شناخت همسر  اعتماد  هم دلی