به خانواده همسرمان احترام بگذاریم

عروسمان را همانند دخترمان دوست بداریم

امروزه با توجه به تغییر نسل ها و همچنین با تغییری که در شیوه انتخاب همسر ایجاد شده است مادران نسبت به پسران خود حساس تر شده و دیرتر دختران را به عنوان عروس خود می پذیرند در صورتی که این امر بسیار نا به جا و غلط می باشد.

اصطلاح مادر شوهر و مادر شوهر بازی، اصطلاحی است که خود باعث به وجود آمدن التهاباتی بین دو طرف می شود.

بیایید به این قضیه اینگونه نگاه کنیم، روی صحبتمان با مادرانی است که نگرانی های بی مورد نسبت به پسران خود دارند، فارغ از هرگونه بحث و موضوعی، فرزند شما یک انتخاب برای آینده خود کرده است. البته از این نکته نمی توان به سادگی عبور کرد که این انتخاب باید با مشورت با والدین و سپس با یک مشاور خوب ازدواج صورت گرفته است. حال باید به آن انتخاب احترام گذاشته و از پیله کردن های بی مورد پرهیز کنیم. بیایید با هم صادق باشیم  و به این موضوع اینگونه فکر کنیم که شما مادران عزیز، خودتان هم عروس یک خانواده دیگر بوده و در واقع مادر شوهر داشته اید پس باور کنید که همان حسی که شما دارید و همان خواسته ای که شما از مادر همسر خود دارید، آنها هم از شما دارند. با عروس خود به مانند دختر خود رفتار کنید. البته باید این نکته را بیان کنیم که آن عروس هم باید به خوبی با مادر همسر خود رفتار کرده و احترام او را به جا بیاورد. مشکلاتی از این دست باعث می شود که زندگی پسر خودتان دچار مشکل شده و به نوعی زندگی او را مختل کرده اید. بیایید این بدبینی را کنار گذاشته، عروس خود را همانند دختر خود دوست داشته و در این زندگی های سخت امروزی کمی از مشکلات زندگی زوجین بکاهیم.

برای خواندن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به سایت ازدواج مراجعه کنید

منبع:کانون مشاوران ایران

10 پاسخ
  1. mina
    mina گفته:

    مادر شوهرم گفت هیچ وقت دختر و عروس مثل هم برای من نیستن منم خیلی ناراحت شدم تازه فهمیدم چقدر احمق بودم که مثل مادرم دوستش داشتم و اجازه دادم مهریه را ایشون مشخص کنند خیلی کم گرفتن ۱۴ سکه و گفتن از دختر خودمم همین مقدار میگیرم من شوهرم دوست داشتم وخانواده را راضی کردم دل مادر و پدرم شکسته شد، یک سال بعد از من دخترش ازدواج کرد مهریه دخترش را ۲۰۰۰ سکه گرفت حتی ۱ سکه هم حاضر نشد کم کنه ۲تا خونه هم مهرش کرد و یه جشن خیلی مجلل همه به دستور مادر شوهرم بود که انجام دادند.
    اینجا بود که فهمیدم چه کلاه گشادی سر من گذاشته به شوهرم گفته بود اگه از این مقدار بیشتر بگیرن من نه خودم تو جشنتون میام و نه اجازه میدم کسی بیاد جشن عروسی برای ما نگرفتن شوهرم یه جشن خیلی مختصر گرفت.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *