بیان قصد ازدواج پسران به والدین

قبول کردن و یا رد کردن یک خواستگار

دختران دم بخت خواستگاران بسیاری را دارند و هرکدام از این خواستگارها تیپ ، موقعیت اجتماعی و وضعیت اقتصادی و ویژگی های خاص خود را دارند که می بایست دختران از بین آنها کسی را انتخاب کنند که بیشترین شباهت را از لحاظ اخلاقی و رفتاری به آنها داشته نا بتوانند بهتر همدیگر را درک کرده و به تفاهم برسند. براساس آماری که مشاوران و کارشناسان مربوطه در این زمینه گرفته اند دخترانی که به انتخاب خود با فردی ازدواج کرده اند به خوشبختی رسیده اند و کسانی که به اجبار والدین با فردی ازدواج کرده اند، متاسفانه به خوشبختی نرسیده و یا از زندگی خود لذت نمی برند البته این موارد استثناء هم دارد.

line-separator

بله درست خواندید بسیاری از والدین حق انتخاب به فرزندان خود نداده و خودشان هستند که با روش های سنتی کسی را انتخاب و به فرزندشان معرفی می کنند و اجبار کرده که با آنان ازدواج کنند. ویا به دلیل کمبود خواستگار از این می ترسند که نتوانند زندگی آینده خوبی داشته باشند. بنابراین با جبار با فردی ازدواج کرده و همواره حسرت این را می خورند که چرا با کسی که مدنظرشان بوده ازدواج نکرده و بنابراین خوشبخت نخواهند شد.

line-separator

پس اگر از خواستگاری خوششان نمی آید، و یا وی با ملاک های آنان سازگار نیست بهتر است درنگ بیشتری داشته و با فکر عمل کنند زیرا اینجا بحث یک عمر زندگی می باشد. البته بعضی افراد هم پا را فراتر گذاشته و دنبال فردی می گردند که اصلاً به آنان نمی خورد و یا وجود خارجی ندارد! پس اجبار در هر کاری نتیجه عکس داشته و قطعاً خوشبختی را به همراه نخواهد داشت.

مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع را در سایت مشاوره قبل ازدواج ببینید

منبع:مرکزمشاوره.com

23 پاسخ
  1. m.m
    m.m گفته:

    سلام من ۲۲سالمه چن ماهی هست یه آقایی بهم پیشنهاد ازدواج داده یجورایی فامیل دور هم حساب میشه ایشون هم سن منه اخلاقو رفتارش خوبه به منم خیلی علاقه داره تنها مشکل من قدشه همین موضوع هم باعث شده دو دل بشم از یه طرفم میگم خیلی خوبیای دیگه داره ومیترسم ازاینکه ازدستش بدم پشیمون شم از طرفی هم حس میکنم نمیتونم چون حدودا هم قد خودمه بااین قضیه کنار بیام

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام مساله اهمیت قد در اولویت چندم شماست و اگر خود شما منصفانه به مساله ازدواج نگاه کنید و واقع بین باشید در ازدواج های اطرافیان دقت کنید ملاک های دوام زندگی و خوشبختی چیست ؟اگر واقعا برای شخصی ظاهر و قد در درجه اول اهمیت باشد خب بهتر است دیگر ادامه ندهید چون بعدا با مقایسه ها ممکنه هم باعث ناراحتی و دلخوری ایشون بشید و هم خودتون رضایت از زندگی نداشته باشید.وقتی نگران هستید که ممکنه از رد کردن ایشون بعدا پشیمان شوید و یا می فرمایید ایشون ویژگی و شرایط خوبی دارند یعنی ۳د صرفا در ذهن شما و ایده ال شما بوده است پس مطمئن باشید اگر این فرد فردی عاطفی و حمایتگر باشد اخلاق خوبی داشته باشید شما به عنوان زن تامین می شوید و قطعا از زندگی رضایت خواهید داشت و اصلا توجهی به این مساله نخواهید داشت همان طور که بسیاری از افرادی که ازدواج کردند و خوشبخت شدند اذعان دارند که یک سری مسائل ا جمله ظاهر بعد از مدتی بی اهمیت تر از قبل شده و بیشتر ویژگی های رفتاری با اهمیت بوده است .در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته و خوشبخت باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

      پاسخ
  2. زهرا
    زهرا گفته:

    سلام من ۲۳ سالمه عکس یکی ازخواستگارمو دیدم که قراره بیاد وقتی عکسشو دیدم نه ازش بدم اومد نه خوشم اومد حسی که خودمم نمیدونم خوشم اومده یا بدم اومده به نظرتون چیکارکنم؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      پس اجازه بدید به خواستگاری شما بیاد و از نزدیک همدیگرو ببینید … با دیدن عکس نمیتونید نظر بدید از ایشون خوشتون اومده یا خیر ؟
      تردید در تمام مراحل بزرگترین تصمیم زندگی شما، همراهتان است. از وقتی تصمیم می گیرید ازدواج کنید و با خودتان فکر می کنید «آیا الان وقتش است؟» بگیرید تا وقتی که عقد می کنید و با خودتان می گویید: «این همان آدمی است که باید با او ازدواج می کردم؟».

      همه این تردیدها طبیعی هستند اما چیزی که طبیعی نیست، نادیده گرفتن آنها است. اگر سعی کنید تردیدهایتان را پس بزنید یا آنها را توجیه کنید، بزرگترین ضربه را به خودتان زده اید. شما وقتی وارد زندگی مشترک می شوید، باید همه سوال هایتان را پاسخ داده باشید و با کمترین ابهامی (نمی گوییم هیچ ابهامی) وارد زندگی مشترک شوید. هرچند برخی از افرادی که تمایلات وسواسی دارند، پی در پی دچار تردید می شوند. ما اینجا درباره آنها صحبت نمی کنیم. از کسانی می گوییم که به احساسات درونی خود بی توجهی می کنند و با کله توی یک ماجرای مبهم می پرند. آن هم ماجرای مهمی مثل ازدواج.

      وقتی نسبت به یک نفر شک و تردید داریم لازم است با شناخت بیشتر و با زمان بیشتر و با زمان بیشتر و پرس وجو بیشتر بر تردیدها غلبه کنیم و گرنه تردیدها مشکلی را حل نمی کند. برخی اوقات ما به تردیدهای خود توجه نمی کنیم چون اعتماد به نفس ما پایین است.

      توصیه می کنیم هر گاه نسبت به ازدواج با یک نفر دچار تردید بودید به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید. گاهی اوقات این تردیدها با مسائل جدی مرتبط است که مستقیما بر ازدواج تاثیر گذار است. حتی ممکن است دقیق ندانید نسبت به چه چیزی شک دارید. طبیعی است چون شما تجربه کمی دارید و قبلا هیچ وقت ازدواج نکرده اید یا در یک رابطه جدی و واقعی مثل همسری نبوده اید. بنابراین دلیل خیلی از تردیدهایتان را نمی فهمید و فقط می دانید یک چیزی درست نیست، قلبتان رضا نمی دهد یا به قدر کافی آرام و مطمئن و خوشحال نیستید. در این جور مواقع یک مشاور خبره می تواند شما را یاری دهد تا سرمنشا این احساستان را پیدا کنید.

      در این جا نمونه ای از تردیدها را برایتان می گوییم که بی توجهی به آنها جدا خطرناک است و می تواند فاتحه زندگی مشترک شما را بخواند.

      برخی از افراد به نظر می رسد که تفاهم بسیار زیادی با هم دارند و به دلیل همین تفاهم به آنها پیشنهاد می شود که با هم ازدواج کنند. اما با وجود تفاهم زیادی که با هم دارن، علاقه ای میانشان نیست یا بهتر است بگوییم برای یکدیگر جذاب نیستند و به هم کشش ندارند. معمولا به این افراد توصیه می شود که ازدواج کنند تا پس از ازدواج علاقه و محبت بین آنها ایجاد شود. اما واقعیت این است که اگر علاقه و محبتی بین دو نفر به طور خاص وجود نداشته باشد، با ازدواج هم آن علاقه ایجاد نخواهد شد.

      اگر کشش جنسی وجود نداشته باشد، اگر تمایل هیجانی برای با هم بودن نداشته باشید و اگر دلتان برای هم نتپد، یک جای کار می لنگد و حتی اگر درست عین در و تخته هم با یکدیگر جور شوید، باز بعد از مدتی همدیگر را دلزده می کنید چون عشق و جذابیت چسب های رابطه زوج ها هستند و در صورت نبودنشان رابطه از هم می پاشد. در بسیاری از ازدواج های بین خویشاوندان یا ازدواج هایی که توسط پدر و مادر ترتیب داده می شود می توانیم این اشتباه را مشاهده کنیم. درست است که تفاهم در ازدواج لازم است. اما کافی نیست. ازدواج زمانی به سامانی موفق خواهد رسید که سه عنصر علاقه، تعهد و تفاهم همزمان با هم وجود داشته باشد.

      ما نمی توانیم با عشق، توجه و تلاش همسر خود را تغییر دهیم

      یکی از باورهای بسیار رایج و غلط در اکثر فرهنگ ها این است که ما می توانیم با عشق، توجه و تلاش همسر خود را تغییر دهیم! به خصوص خانم ها مستعد پذیرش این باور غلط در زمان اشنایی و ازدواج هستند. خیلی ها فکر می کنند آدم ها به مرور زمان، مثلا بعد از ازدواج یا بچه دار شدن تغییر می کنند و به اصطلاح خودشان درست می شوند. اما هیچ کس قابل تغییر نیست. آدم ها حتی وقتی خودشان ضرورت تغییر را هم حس می کنند، باز به سختی تغییر می کنند چه رسد به این که ضرورتی به تغییر نبینند و بخواهند به زور کسی دیگر عوض شوند!

      بسیاری از ما امیدواریم که با ازدواج همه چیز به خیر و خوشی خواهد گذشت. حتی اگر قبل از ازدواج مسایل و مشکلات وجود داشته باشد و رابطه دو طرف غیر صمیمانه باشد باز فکر می کنیم که با ازدواج همه چیز حل خواهد شد. اما لازم است که به این نکته توجه کنیم که آنچه در خلال آشنایی از فرد می بینیم به احتمال بسیار زیاد بعد از ازدواج نیز تداوم خواهد یافت.

      خیلی ها می گویند من می خواهم با خودش زندگی کنم، نه خانواده اش. این اشتباه ترین حرفی است که ممکن است بزنید. اگر دارید به رغم مخالفت خانواده ها با هم ازدواج می کنید یا اگر خانواده هایتان در یک سطح نیستند و این دل چرکین تان می کند، به هشدار قلبتان گوش دهید و برای ازدواج دست نگه دارید. تفاوت فرهنگی خانواده ها یا نارضایتی آنها می تواند زندگی شما را خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنید تهدید کند. مطمئن باشید که قوی ترین عشق ها هم زیر فشار خانواده ها سرد می شود چون ما در ایران در یک نظام سنتی ازدواج می کنیم و ازدواج مان پیوند دو خانواده است نه دو فرد.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام عکس با خود فرد خیلی تفا وت دارد شاید این اشتباهه که افراد ابتدا عکس رو می بینند و تصویر سازی ذهنی می کنند و بعد از مدتی که ذهن کار قضاوت را انجام داد خود فرد رو می بینتد و این طور ذهن دیگه قضاوت ها رو شروع کرده و مشکل پیش می اید .بهتره با خودش صحبت کنید زنان به لحاظ شنوایی حساس هستند .و باید توجه داشته باشید که اگر ایشون فرد مناسبی باشند در دیدارها و صحبت ها شما را مجذوب می کنند و ممکنه فرد بسیار زیبایی رو بعد از صحبت کنسل کنید به هر حال امیدوارم فعلا قضاوت و ذهنیتی نسازید تا صحبت کنید وملاک ها مورد ارزیابی قرار بگیرد .امیدوارم تصمیم منطقی گرفته شود و خوشبخت باشید

      پاسخ
  3. بهسا
    بهسا گفته:

    سلام یه خواستگار دارم لیسانس عمران و همراه پدرش در شغل آزاد مشغول به کاره.سی سال به بالاست و میگه کار عمرانی رو کنار گذاشته چون قبلا حقشونو تو این کار خوردن الان با پدرش مشغول کار آزاده میگه هیچ قرارداری با پدرش نداره یعنی معلوم نیست درآمدشون رو چطور تقسیم می کنند.میگه جیب من و پدرم نداره و یک نکته اینکه بابت این طور سوالات که مربوط به کار و درآمد میشه خیلی مبهم جواب میده و حالت تدافعی داره انگار خوشش نمیاد دربارش جوابگو باشه.به نظر شما یک پسر با این سن که خودش میگه از دبیرستان پیش پدرش کار میکنه باید تا حالا مستقل باشه یا درآمدش مشخص باشه توانایی اداره زندگی مستقل رو داره؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام .سوالی که براتون پیش اومده منطقیه و درست و قابل قبول است .خب ایشون باید ابهامات شما را برطرف کنند اگر استقلال مالی نداشته باشند با مشکل مواجه خواهید شید و بهتره اگر خودشون پاسخگو نیستند تحقیق کنید قطعا افرادی که شناخت دارند راجب ایشون اطلاعاتی خواهند داد .و در تصمیم گیری شما کمک کننده خواهند بود .خودتون باید ببینید این شراکت رو در کار و تقسیم حقوق براتون قابل هضمه و می پذیرید یا دوست دارید استقلال مالی وجود داشته باشد امیدوارم تصنیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد که هیچ کسی کامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.

      هر اندازه دو نفر از نظر ویژگی های گوناگون نزدیکتر باشند ترکیب آن دو در ازدواج استوارتر و عمیق تر خواهد بود. این مجموعه ویژگی ها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی چون: سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است.

      به طور خلاصه ملاک های ازدواج که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :
      ۱ – ایمان و دینداری
      پایبندی به ارزش های دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی در ازدوا ج است.

      ۲ – اصالت خانوادگی:
      شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی فرهنگی آینده، در ایجاد تفاهم بین افراد در ازدواج نقش اساسی ایفا می کند. این مساله باعث می شود بتوانید سازگاری بهتری با همدیگر پیدا کنید

      ۳ – سن
      تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، حدود ۲ تا ۶ سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه می نمایند.

      ۴ – تحصیلات
      تشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است. و کسب علم و دانش به خودی خود یک مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.

      ۵ – وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده
      تشابه های خانواده های از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهم های بعدی بین زن و مرد است. به این ترتیب هیچ کس نسبت به دیگری احساس برتری نمی کند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.

      ۶- زمینه های فرهنگی
      ارزش های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می تواند زمینه های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیت های ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
      نکته ای که یادآوری آن در این قسمت ضروری به نظر می رسد اینکه ملاک های فوق هیچ یک به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت در ازدواج
      باشد. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد که هیچ کسی کامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.

      رمز ازدواج موفق
      ازدواج یک پدیده اجتماعی است. بدون تردید ازدوا یکی از مهمترین تصمیم ها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولید مثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تامین نیازها و چالش های آینده زندگی ما به آن بستگی دارد.
      زن و مرد به عنوان مکمل یکدیگر بسیاری از نیازهای روانی- اجتماعی هم را برآورده می کنند. و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نکته که هر اندازه انتظارات و توقعات در ازدواج واقع بینانه تر باشد، ازدواج موفقیت آمیزتر خواهد بود.

      ملاک های ازدواج های موفق یا خوشبخت را می توان چنین خلاصه کرد :
      ۱ – برخورداری از علاقه های مشترک

      ۲ – داشتن فعالیت های مشترک یا سرگرمی های مشترک

      ۳ – اظهار محبت نسبت به همدیگر

      ۴ – اعتماد داشتن به یکدیگر

      ۵ – رد نکردن یا کمتر رد کردن انتخاب همدیگر

      ۶ – موفقیت در روابط جنسی

      ۷ – داشتن زمینه های خانوادگی همسان

      ۸ – احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر

      یک نکته مهم :
      هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند که بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یکدیگر جلب و جذب می کند، بلکه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراک فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات کمتری مواجه می شود.
      هر چقدر در ازدواج با مشابهات بیشتر ذاتی و اکتسابی تلاش کنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوت های بسیار چشمگیری با یکدیگر خواهند داشت که باید یاد بگیرند با این تفاوت ها زندگی کنند و ثمره این زندگی یک ازدواج شاد و رضایت بخش باشد.
      همچنین پژوهش ها نشان می دهد که تا حدود زیادی خوشبختی و بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی کرد و به بیان دیگر بسیاری از مشکلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یک ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه در ازدواج اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاک های عقول تری را برای ازدئاج در نظر بگیرند، در ازدواج ناسازگاری های کمتری مواجه خواهند بود.
      موفق باشید

      پاسخ
  4. فائزه
    فائزه گفته:

    باسلام من ۲۲سال سن دارم چندسال گذشته علاقه ی زیادی ب پسردایی م داشتم اما نمیدونست واونم دراون مدت خیلی کوتاه از شخص دیگری خوشش اومد منم بعد ی مدتی بهش دلسرد شدم اما الان دو سه سالی هست زنداییم ازم خواستگاری کرده و میگه توروخدا دلشو نشکون من میدونم خیلی وقته دوست داره و خوده پسرداییم هم واقعا دوستم داره دراین باره اصلا شک ندارم اما هرکاری میکنم دلم راضی نیس همه میگن خوبه قبولش کن بعد از عقد علاقه ب وجود میاد اما من نمیتونم واقعا م پسره خوبیه اما همه و خودش جوری رفتار میکنن که من عذاب وجدان گرفتم که اگه قبولش نکنم یه وقت اتفاق بدی توزندگیم نیفته

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      دوست عزیز بهتره با خودتون صادق و صریح باشید
      اگر واقعا به ایشون علاقه ای ندارید پس دلیلی هم وجود نداره به خاطر دل نشکستن یک نفر وارد رابطه ای بشید که علاقه در اون نیست
      آیا شما بخاطر دل یک فروشنده لباسی رو خریدید ؟ این که بحث یک عمر زندگیه
      جواب و خودتون میدونید پس در بیانش تردید نکنید و قاطع و روشن بیانش کنید

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      در ازدواج اصلا بحث عذاب وجدان و ..مطرح نیست .چون یک عمر زندگی مشترک است که اشتباه و رسیک نمی شود کرد .اینکه به خاطر نشکستن دل فردی پاسخ مثبت بدید خب اشتباه است ولی فکر می کنید ایشون شرایط مناسبی دارند شما شناخت خوبی از ایشون دارید به معیارها و ملاک های شما نزدیک هستند بهتره چند جلسه ای صحبت کنید در هر حال خانم ها شنیداری هستند و راحت تر شرایط را می پذیرند .و حتی رابطه عاطفی هم شکل می گیرد و اگر علاقه ایجاد نشود افراد دلیل برای ادامه ندارند هر چند شرایط طرف مقابل مناسب باشد .امیدوارم بتوانید تصمیم درستی بگیرید اگر واقعا قبلا علاقه ای بوده مطمئن باشید باز هم ایجاد خواهد شد ولی همه شرایط را بسنجید و شاید اینکه علاقه بعد از ازدواج شکل بگیرد امروزه صحبت عقلانی نیست هر چند با منطق تصمیم گرفتن قطعا شرایط عاطفی را هم هموار خواهد کرد ولی دو طرف باید کشش اولیه ای نسبت به هم داشته باشند .امیدوارم موفق باشید

      پاسخ
  5. ساناز
    ساناز گفته:

    با سلام دو خواستگار دارم که از لحاظ اخلاقی و ظاهری متفاوت هستند یکی اخلاق بسیار خوبی دارد و با درک قوی و دیگری ظاهر خیلی خوبی و وضع مادی و خانوادگی بهتری دارد ولی در مکالمه با هم بعضی مواقع اختلافات شدیدی داریم که من باید خیلی کوتاه بیایم و ایشون اصلا درک نمی کنند.در انتخاب شخص اول هم بسیار نگران هستم چرا که از لحاظ جسم ظاهری با من خیلی متفاوت هستند و این مرا نگران می کند لطفا در انتخاب یک همسر ایده ال کمکم کنید.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام باید اولویت های خودتون رو در نظر بگیرید ضمن اینکه باید توجه داشته باشید که ظاهر در درجه اول باید به دل بنشیند و مورد تایید باشد در غیر این صورت ادامه دادن بی فایده است .و ممکنه بعدا مدام در زندگیتون مقایسه کنید و دچار تعارض هایی بشوید .در مورد ملاک ها خودتون تلاش کنید به قطعیتی برسید .هیچ فردی نخواهد بود که همه ملاک های شما را داشته باشد پس به دنبال فردی باشید که تا ۶۰ درصد ملاک های شما را تامین می کند و می توانید درقبال سایر رفتارها ی او منعطف باشید .برای تصمیم درست می توانید از نشاوره قبل از ازدواج هم بهره ببرید مو فق و خوشبخت باشید .

      پاسخ
  6. aytay
    aytay گفته:

    سلام خسته نباشید.
    خواستگار من از طرف یکی از دوستانم معرفی شده است.از لحاظ خانواده و تحصیلات خانواده خوبی می باشد.اما من دچار دو دلی شده ام اینکه از طرف دوستم معرفی شده است.خانواده پسر یک ماه میشه خواستگار اومدن و رفتن.الان تقریبا جدی شده اما دوستم میگه اصلا ندونن من اطلاع دارم دوستم معرفی کرده موندم چیکار کنم؟ راهنمایی کنید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      به سوالات زیر توجه کنید میتونه در برطرف کردن تردید شما موثر باشه
      ازدواج اگرچه به تناسب و کفویت منطقی نیاز دارد اما همه چیز این پیوند، بر اساس منطق ریاضیات جلو نمی‌رود. اگر فهرست ویژگی‌های طرف مقابل را جلویتان گذاشته‌اید و به هر کدام نمره خوبی داده‌اید، باز این دلیل نمی‌شود که او همسر ایده آل شما باشد. چیزی که ازدواج را از یک رابطه ریاضی یا همزیستی اجتماعی به یک رابطه انسانی تبدیل می‌کند، کشش و تمایل است. تمایلی که می‌تواند شما دو نفر را مثل قطعه‌های پازل با هم چفت کند و عاطفه می‌انتان را قوی‌تر سازد.
      اگر درباره همسر آینده‌تان مردد هستید یا حس خنثایی به گزینه ازدواجتان دارید، یا حتی اگر خیلی داغید و فکر می‌کنید همسرتان را یافته‌اید و با وجود همه مشکلات، عاشقش هستید، این سوال‌ها را از خود بپرسید و به آن‌ها جواب دهید. جواب شما به این سوال‌ها نشان می‌دهد که عاطفه‌تان کجای این قصه است.
      ۱- به اینکه پدر و مادر فرزندتان باشد افتخار می‌کنید؟
      فکر کنید اگر قرار باشد مادر یا پدر بچه‌ای باشید، دوست دارید فرزندتان خصوصیات همسرتان را داشته باشد؟ چهره‌اش شبیه او باشد و مثل او رفتار کند؟ دوست دارید انسانی را به این دنیا بیاورید که با او مشترکا در به دنیا آمدنش سهیم هستید؟ بخشی از وجود ما با تولد فرزندمان تکثیر می‌شود. اگر دوست ندارید فرزندتان، این میراث به جا مانده از شما شبیه به همسرتان باشد شک نکنید که ازدواج موفقی نخواهید داشت. حتی اگر تصمیم داشته باشید هیچ وقت بچه دار نشوید، باز باید این سوال‌ها را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ دهید. اینجا بچه موضوعیت ندارد، بلکه مهم این است که شما چقدر عمیقا به رفتار و ظاهر همسرتان احترام می‌گذارید و آن را می‌پسندید.

      ۲-دوست دارید عضو خانواده او محسوب شوید؟
      با ازدواج، شما عضو یک خانواده جدید می‌شوید و حکم دختر یا پسر آن‌ها را پیدا می‌کنید. آیا ورود به این خانواده جدید برای شما خوشایند است یا نسبت به آن احساس بدی دارید؟ اگر فکر می‌کنیدشان و شخصیت شما به گونه‌ای است که با ورود به این خانواده جدید، هم خودتان و هم خانواده‌تان احساس بدی پیدا می‌کنند، قدری تامل کنید. فکر نکنید حساب همسرتان از خانواده‌اش جدا است و اگر خانواده‌اش مطلوبتان نیستند اهمیت ندارد. هر فرد نماینده خانواده خود است و حتی اگر توانسته باشد رفتار و ظاهر خود را از آن‌ها متمایز کند، باز هم در ریشه،‌‌ همان خواهد بود. از آن مهم‌تر، جدا کردن یک فرد از خانواده‌اش غیر ممکن است. سعی نکنید بعد از ازدواج همسرتان را از آن خود کنید و رابطه‌تان را با خانواده او از بین ببرید. ازدواج‌ها هر قدر هم خوب و موفق باشند، وقتی مخالفت یا اختلاف با خانواده‌ها در میان باشد خیلی زود سست شده و از هم می‌پاشند.

      ۳- از اینکه او را به دیگران معرفی کنید چه حسی دارید؟
      این سوال هم ظاهر همسر شما را شامل می‌شود و هم باطنش را. آیا از اینکه با او دیده شوید، او را به همکاران و دوستان و فامیل معرفی کنید یا با او قدم بزنید خوشحال می‌شوید یا خجالت می‌کشید؟ در اماکن عمومی رفتارش باعث مباهات شما است یا مایه سرافکندگیتان؟ اگر همین ابتدای کار احساس می‌کنید از بودن در کنار او خجالت می‌کشید یا با ظاهر و رفتارش راحت نیستید، قید این ازدواج را بزنید. معمولا چیزهایی که ما از آن‌ها دلزده می‌شویم هیچ وقت برایمان خوشایند نخواهند شد. در واقع زیبایی‌ها شاید عادی شوند، اما زشتی‌ها هیچ وقت عادی نمی‌شوند.

      ۴-از تنها بودن با او کسل نمی‌شوید؟
      ابتدای آشنایی خیلی‌ها فکر می‌کنند تحت هر شرایطی می‌توانند کنار هم دوام آورند. زیر سقف آسمان و روی فرش زمین، باز هم عاشقانه زندگی خواهند کرد. این رویاهای عاشقانه خیلی وقت‌ها غلط از آب در می‌آید. اگر می‌خواهید بدانید همسر مناسبتان را یافته‌اید یا نه، تصور کنید در یک جزیره خالی از سکنه با او حبس شده‌اید. فکر می‌کنید زندگی ماجراجویانه و جالبی خواهید داشت یا پر از کسالت و سکوت و تلخی؟ حاضرید همه عمر در یک جزیره با او باشید؟ به اندازه کافی حرف برای زدن دارید؟ می‌توانید با هم از پس زندگی برآیید؟ اگر جوابتان به این سوال‌ها مثبت است (و البته تحت تاثیر تب عاشقی قرار ندارید و می‌توانید منطقی فکر کنید) می‌توانید از این مرحله هم به سلامتی عبور کنید

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام اینکه خانواده اومدن خواستگاری صورت گرفته و ایشون شرایط مناسبی هم دارند خب این خود شما و خانوادتون هستید که باید تحقیق کنید و تصمیم نهایی را بگیرید .مهم واسطه شدن یک فرد است حالا هر فردی و قرار نیست شما توضیح بدهید که چه کسی واسطه شده .مهم این است که اقدامی صورت گرفته و از اینجا به لعد خود شما هستید که باید جوانب امر را مورد سنجش قرار دهید تا تصمیم اشتباهی نگیرید .امیدوارم موفق و خوشبخت باشید

      پاسخ
  7. maryam
    maryam گفته:

    سلام.جدیدا با آقایی به قسد ازدواج آشنا شدم ایشون یک اخلاقی داره که برای من عجیب.میگه که براشون مهم نیست خانمی که قراره همسرش بشه قبلا رابطه حنسی داشته. و حتی ترجیح میده اون خانم رابطه جنسی رو تجربه کرده باشه.میخاستم بدونم همچین تفکری سالم هست یا ممکنه بعد از ازدواج مشکل ساز یاشه؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      نظر خود شما چیست ؟وقتی در نورم جامعه حتی مردی که با افراد دیگر رابطه دارد دوست دارد همسرش فرد سالمی باشد و اولین ارتباط را با او تجربه کند ایشون حرف معقولی زده است ؟اینکه حرف ایشون معانی زیادی دارد یعنی دوست دارند همسرشون با داشتن تجربه قبلی اگاهی کاملی به ارضا مردان داشته باشد و قطعا ایشون توقعات خاصی در رابطه جنسی دارند .و البته اثر دیدن فیلم های مختلف هم می تواند باشد که این مسائل خودش باعث ایجاد مشکل در زندگی زناشویی خیلی از افراد شده است مخصوصا وقتی مرد برای زن خواهان قید و بندی نیست و خودش هم چنین شرایطی را در مورد خودش بعدا نخواهد پذیرفت و خواهان ازادی عمل حتی بعد از ازدواج خواهد شد .و اصولا این مردا ن تعهدی به زندگی زناشویی خود ندارند و به دنبال کسب لذت در رابطه با طرف مقابل هستند و گاها نیازهای طرف مقابل نادیده انگاشته می شود .باز هم اگر علاقه ای شکل گرفته می توانید حضوری مراجعه و شرایط را بررسی و از انتخاب خود مطمئن شوید چون بعدا پشیمانی سودی نخواهد داشت وامیدوارم بهترین تصمیم را بگیرید و موفق باشید.

      پاسخ
  8. پریا
    پریا گفته:

    سلام. من دختری ۲۵ ساله هستم. چندساله که به پسری ۲۸ ساله علاقمندم که در دوران اشناییمون بخاطر من ادامه تحصیل داده و لیسانس حقوقه و اما از لحاظ مالی چون شغلی نداره شرایط ازدواج رو نداریم. من هم دانشجوی فوق لیسانس هستم.خواستگارهای زیادی با موقعیت های شغلی و مالی خوبی داشتم که ندیده رد کردم .از لحاظ فکریو عقاید مشابهت زیادی داریم اما من بخاطر شرایط اقتصادیش مرددم.و الان خواستگارجدیدی دارم که خانوادم اصرار به ملاقات من با اون دارند چه کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خب دوست عزیز شما شرایط ایشون رو میدونید … پس موندن شما کارو برای خودتون و طرف مقابل سخت تر خواهد کرد … با یک صحبت کوتاه و منطقی رابطه رو کات کنید

      پاسخ
  9. Mari
    Mari گفته:

    سلام من دختری ۱۹ساله هستم
    خواستگارای زیادی داشتم ک بدون دیدن ردشون کردم الان حس میکنم ب کسی نیازدارم ک بهش تکیه کنم و بتونه خلاهاموپرڪنه،ی اقاپسره۲۵ساله هس ک من همه خواسته هاموگفتم قبول ڪـــــرده و ازمن میخواد ک بله بدم بهش ی کارداعمی داره،سالمه،اهل خونوادس،خونوادش خوبن;ولی ب دل من هنوزنشسته اطرافیان ازجمله خانوادم ک بسیارسختن بآیشون موافقت کردن ک میتونه خوشبختم کنه و….،ولی تو دوهفته هیچ کاریاحرکتی نکرده ک من یکم بهش علاقمندشم.بایدچیکارڪنم؟؟
    مچــــــــــ♡ـــــرم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      اولا ” سنتون برای ازدواج کمه … دوما” از این تصورات تنهایی و دیر شدن ازدواج بیرون بیایت تا بتونید شریک خوبی رو انتخاب کنید
      شما تازه در سن ۲۵ سالگی به بلوغ عاطفی خواهید رسید و تصورات شما در اون سالها با امروزتون بسیار فرق خواهد کرد
      و در آخر قدم اول در ازدواج به دل هم نشستنه پس وقتی به دل شما نتونسته بشینه و نظر شما رو جلب کنه دلیلی برای ادامه رابطه وجود نداره

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *