لزوم تلاش جوانان

لزوم تلاش جوانان

لزوم تلاش جوانان

به نظر ساده می‌آمد، آن‌قدر خبر و ماجرا و اتفاق دوروبر چین وجود داشت و آن‌قدر مارک made in china آشنا به نظر می‌رسید که پیش از نوشتن این مقاله باورم نمی‌شد چنین لحظه‌های سخت و خطیری در انتظارم باشد. بیشتر فکر می‌کردم که باید سرفصل‌ها را درست جمع‌بندی کنم و آن‌وقت با خیال راحت دست به کار نوشتن شوم. اما عجیب اینجا بود که هر چه بیشتر جلو می‌رفتم، هرچه صفحه‌های بیشتری جلوی رویم باز می‌شد و هرچه کتاب‌ها را ورق می‌زدم، انگار که این دریای بزرگ را پایانی نیست و ما، حالا حالاها در دست چین بزرگ گرفتار خواهیم بود. به هر حال، ساده نیست که به تاریخ چند سال پیشش نگاه کنی و ببینی که آدم‌هایی بوده‌اند که خطر تسلط چین بر بازار ایران را این‌قدر واضح و واقعی حدس زده‌اند، اما بازهم ما در چنین بحرانی به سر می‌بریم.

ما و چین و پیشینه‌ای باورنکردنی

بگذارید این خاطره را از یک روز ساده شروع کنم، وقتی که یکی از اهالی فامیل تصمیم گرفت تا صنعت کوچک و جمع‌و‌جور عروسک‌سازی راه بیندازد و تصمیم گرفته بود تا عروسک‌های یک برنامه تلویزیونی کودک را به صورت گسترده وارد بازار کند. تقریبا ۱۰ سال پیش بود که وقتی از او سراغ عروسک‌هایش را گرفتیم، جواب داد فرستاده‌ام چین و ما آن روز فقط به عروسک‌ها فکر می‌کردیم که اگر به بازار وارد شوند، مثل کلاه‌قرمزی و پسرخاله تمام بازار را در دست می‌گیرند. قرار گذاشته بودند که طرح عروسک‌ها را برای کارخانه چینی بفرستند و آنها هم قول داده بودند که در یک زمان مشخص عروسک‌ها را به ایران بازگردانند. دلیلش آن موقع تنها یک ویژگی بود؛ حساب کرده‌ایم که اگر عروسک‌ها را در چین درست کنیم، ارزان‌تر از آب درمی‌آید. اما این خاطره برای من باز هم تکرار شد. آن موقع چینی‌فروشان تصمیم گرفته بود یک‌تنه با باربی مبارزه کند و به همین دلیل می‌خواست از هر امکانی برای معرفی دارا و سارا به‌عنوان عروسک‌های اصیل ایرانی استفاده کند.

همان موقع بود که عروسک‌ها را تازه به بازار فرستاده بودند و هنوز صدایش درنیامده بود که چقدر جنس پلاستیک بدی برای عروسک‌ها استفاده شده و تازه، قیمتشان هم آن‌قدر که باید پایین نیامده که در هر خانه‌ای بشود یکی از مدل‌های عروسک را پیدا کرد. اما آن موقع چینی‌فروشان با جدیت و صراحت و البته افتخار توضیح می‌داد که طرح عروسک‌ها را برای یک کارخانه در چین فرستاده‌اند و قرار است که در مدت زمانی اندک این عروسک‌ها دوباره به کشور بازگردند. هدف چه بود؟ مقابله با پدیده‌ای فرهنگی به نام باربی.

خاطره سوم، یکی از آن خاطره‌های همگانی است و این سال‌ها به دفعات تکرار شده و ربط چندانی هم به من ندارد. این خاطره مربوط به زمانی است که وارد یکی از مغازه‌های ساده می‌شوی، دست می‌گذاری روی یک وسیله ساده، مثل جا عودی مثلا، یا حتی صنایع دستی، یا حتی از آن ساده‌تر، دست می‌گذاری روی یک پیراهن مثلا و به اتیکت لباس که نگاه می‌کنی یا به محل نصب قیمت واقعی و می‌بینی که ای دل غافل، این جنس ساده هم از چین آمده و ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم. ساده‌تر از این؟ داستان این مقاله هم، دقیقا از چنین زمانی آغاز می‌شود، کی بود که چین تمام بازار ایران را تسخیر کرد و ما نفهمیدیم؟

روزی روزگاری همین دور و حوالی

دعوا بر سر این بود که ما چطور با چین وارد مذاکره و قرارداد شدیم که ناگهان تمام درهای بهشت به روی آنها باز شد و بازار ایران را تسخیر کردند. در حالی که هنوز هستند آدم‌هایی که می‌گویند تنها ۳۰ درصد از بازار ایران در اختیار شرکت‌های چینی است و حاضر نیستند این عدد را کمی این طرف و آن طرف ببرند. آمار سه ماهه اول ۲۰۱۱ تجارت ایران و چین نشان می‌دهد که نسبت مبادله تجاری دو کشور ۳۰ به ۷۰ بوده، بدین معنی که ۳۰ درصد واردات صورت گرفته، اما در مقابل ۷۰ درصد صادرات به چین انجام شده است. به دلیل این‌که مراودات تجاری ما با بسیاری از کشورها قطع یا محدود شده، بنابراین باید به دنبال جایگزین برای تامین نیازهای خود باشیم.

احتمالا به همین دلیل است که وقتی سراغ شرکت‌های ارائه‌دهنده مشاوره می‌رویم، یک نکته توجه‌مان را جلب می‌کند؛ «آیا می‌خواهید شروع به واردات و صادرات از کشور چین بنمایید؟» آنها مشاوره‌هایی در این زمینه می‌دهند و نکته جالب اینجاست که حتی آدمی مثل من که یک پاپاسی هم توی جیبش ندارد، احساس می‌کند که می‌تواند همین امروز شرکت واردات و صادرات خود را راه‌اندازی کند. اوضاع آن‌قدر هم آشفته نیست که فکر کنید این سایت‌ها الکی هستند، چون من می‌توانم از سایت توسعه تجارت ایران برایتان مثال بیاورم که زیر نظر سفارت ایران در پکن هم فعالیت می‌کند.

در حال حاضر فهرست صادرات ایران به چین در سال ۲۰۰۹ در دسترس است. در این سال، به جز پسته و زعفران و گلیم که از همان دوران مدرسه می‌دانیم که در صادراتشان به شدت پیشرفت داشته‌ایم، نزدیک به ۲۲۰ مورد صادراتی وجود دارد که برخی از آنها عجیب‌ترین صادرات یک کشور هستند. مثال ماهی‌گیر و ماهی را در ذهن داشته باشید تا برویم سراغ ادامه داستان.

در فهرست پروپیمانی که روی یک سایت رسمی وجود دارد، مثلا ما به چین دولومیت صادر می‌کنیم. یک سنگ سخت که به دو صورت خرد شده یا بریده شده صادر می‌شود و یکی از موارد استفاده آن، تهیه مته است. سیلندرهای گازمایع غیرقابل پرشدن مجدد (یک بار مصرف) از چدن، آهن یا فولاد. پودر تری متو پریم، که یکی از پودرهای شیمیایی پرکاربرد به حساب می‌آید یا حتی چندین و چند مدل از مواد اولیه ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی. به زبان ساده‌تر، ما برای تجهیز کارخانه‌های چینی مواد مورد نیاز آنها را صادر می‌کنیم و به جایش آنها صنعت عروسک‌سازی ما را به بهترین شکل ممکن تعطیل می‌کنند.

چین از کجا وارد زندگی ما شد

بیایید عصبانی به سوژه نگاه نکنیم. مثلا به جای آن‌که یادمان بیفتد که چین، همان کشوری است که در سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار مبادله تجاری با ایران داشته و تقریبا تمام صنعت ما را به رکود کشانده است، به این فکر کنیم که اصلا از چه زمانی چین با ایران مبادلاتی تجاری و این‌قدر قوی پیدا کرد. شاهدان می‌گویند که تا پیش از انقلاب، چین در میان فهرست ۱۰ کشور اولی که رابطه تجاری با ایران دارند، قرار نداشت. اما پس از انقلاب در میان کشورهای مهم قرار گرفت تا دهه ۷۰ که به ناگهان رقم عجیبی از مبادله نفتی و غیرنفتی با ایران آغاز کرد و تا سال ۲۰۰۸ که به عدد ۳۰ میلیارد دلار در سال رسید، دوباره مایه بهت و شادمانی و افسوس توامان شد. واقعیت اینجاست که در همین موقعیتی که شما در حال خواندن این مقاله هستید، کشور چین علاوه بر همکاری‌های اقتصادی که در زمینه‌های مختلف از جمله توسعه نیروگاه‌ها، پروژه‌های معدنی و صنعتی، ساخت مترو و راه‌سازی با ایران دارد، از روابط خوب تجاری با ایران برخوردار است. اما این روابط تجاری خوب، الزاما به صادرات غیرنفتی ایران بازنمی‌گردد و دقیقا یک سال پیش بود که خبر رسید: «ایران با افزایش ۶۲ درصدی صادرات نفت خود به چین در دو ماه نخست ۲۰۱۱ به عنوان دومین تامین‌کننده بزرگ نفت مورد نیاز چین در این مدت شناخته شد.»

اما غیرقابل انکار است که نمی‌شود تا شمال کشور رفت و خوشحال و خندان در گیلان چرخید و ذوق‌زده شد که چقدر اینجا زیباست و با عروسک‌هایی چینی روبه‌رو نشد که لباس محلی زنان گیلان را به تن کرده‌اند. از آن ساده‌تر وقتی است که در همین خیابان ویلای خودمان می‌چرخیم و مثلا مهمانی داریم که می‌خواهیم صنایع دستی‌مان را به او نشان دهیم، باید مراقب باشید که آنها نگاهی به تگ اطلاعات محصول نیندازند که با برچسب جدی made in china روبه‌رو خواهند شد.

اول کمیت، بعدا کیفیت

لابد می‌دانید که کشور چین، با جمعیت یک میلیارد نفری‌اش، یکی از بزرگ‌ترین چرخ‌های اقتصادی جهان به حساب می‌آید و لابد در جریان هستید که سیر کردن یک میلیارد نفر، یکی از سخت‌ترین کارهایی است که مسئولان یک کشور می‌توانند انجام دهند. دقیقا به همین دلیل است که در سال ۲۰۰۵ فیلمی مثل «made in china» به شدت سروصدا به پا کرد و زندگی فقیرانه مردم چین را نشان داد. با این وجود، حتی در آن زمان هم گروهی معتقد بودند که «چینی‌ها برای این‌که بتوانند بازار را به دست بگیرند، کمیت را افزایش می‌دهند و رقبا را از صحنه خارج می‌کنند و پس از آن به مرور زمان بر کیفیت کالاهای خود می‌افزایند؛ سیاستی که ژاپنی‌ها در گذشته آن را دنبال می‌کردند.»

اما از سوی دیگر، نمی‌شود نادیده گرفت که چینی‌ها هم با توجه به یک اصل اساسی در تجارت کالاهایشان را به ایران می‌فرستند؛ «تقاضای بازار». پس بازار ایران آنها را وادار کرده تا برای ما کفش‌تولید کنند. آن هم در شرایطی که ما خودمان صنعتی به نام کفش یا پوشاک داریم و اوضاع و احوال این صنعت هم خوب است و در حال زمین‌خوردن و ورشکستی هم نیست. دلیلش؟ قیمت پایین‌تر محصولات چینی است و صدالبته کمکی که دولت به صنعت داخلی نمی‌کند.

اما در فهرستی که درباره کالاهای وارداتی از چین منتشر شده، آن‌قدر اسم‌های عجیب و غریب دیده می‌شود که تنها باید سر به بیابان گذاشت. برای نمونه فهرستی از کالاهای وارداتی منتشر شده که احتیاجی نیست تا من صحبتی درباره آنها داشته باشم. البته که دوستان ما چندان غلو هم نکرده‌اند و ایران هم در بازار بزرگ یک میلیارد نفری چین برای خودش جایی پیدا کرده است. دعوتتان می‌کنم تا بدون واسطه در جریان این خبر قرار بگیرید: «شرکت زمزم شرق تهران برای اولین بار در بین شرکت‌های گروه زمزم توانست با تلاش و پی‌گیری مدیران و کارکنان خود تعداد ۷۰ هزار بطری محصول شیشه استار یک بار مصرف را به کشور چین صادر کند.»

واردات کالا از سوی شرکت‌های چینی به شکل بی‌رویه‌ای در حال انجام است و درحال پی‌گیری مطالب مربوط به این مقاله هستم که فهرستی از کالاهایی منتشر می‌شود که ورودشان به کشور غیرقانونی است و علتش بی‌کیفیت‌بودن محصولات اعلام شده است. نمونه‌شان مایوهای اسپیدو، مدادرنگی جردن، هم‌زن برقی تفال، کولر برقی الکترولوکس یا نمایشگر بلوری سامسونگ که همه‌شان از کشور چین وارد می‌شوند و از شما چه پنهان یکی دو مورد کارخانه ایرانی هم در میان این فهرست قرار داشتند. دقیقا چند روز پیش از انتشار این خبر است که از یک طرف قرارداد میان اداره استاندارد ایران و شرکت بازرسی چین روی خط خبرگزاری‌ها قرار می‌گیرد و از سوی دیگر سازمان قرنطینه و بازرسی شانگهای پیش‌بینی می‌کند در ماه دسامبر سال جاری میلادی حجم بازرسی کالاهای صادراتی به ایران دو برابر شود و به بیش از ۵۰۰ محموله افزایش یابد. به عبارت ساده‌تر حجم ارتباط تجاری میان دو کشور ایران و چین، به بیش از ۵۰۰ محموله افزایش یافت، تبریک می‌گوییم!

در حال حاضر چین کشوری است که به دلیل تعداد بالای جمعیتش تبدیل به بازار خوشایند برندهای معتبر دنیا شده است و به دلیل بالا رفتن سطح اقتصادی خانواده‌های چینی، آنها به راحتی می‌توانند بازار مهم این برندها باشند. اما همین کشور چین که در حال حاضر تمام بازار ایران را قبضه کرده است و دقیقا صنعت‌های ریز و درشت ایرانی را با بحران روبه‌رو کرده، تا چه زمانی زنده و پابرجا باقی می‌ماند؟ در میان لحظاتی که به کالاهای چینی و حضور پررنگ و پرتعدادشان در بازار ایران فکر می‌کنید و احتمالا عصبانی می‌شوید و شاید کمی حرصتان بگیرد، به این پیش‌بینی اقتصاددان ایرانی‌الاصل متولد استانبول هم فکر کنید که گفت: «خطر یک «فرود دشوار» پس از سال ۲۰۱۳ میلادی اقتصاد چین را تهدید خواهد کرد، چون در آن زمان تلاش برای افزایش رشد اقتصادی از طریق سرمایه‌گذاری موجب ایجاد مازاد ظرفیت‌ خواهد شد.» اگر زمین خوردن اقتصادی چین و بلاهایی را که این فرود دشوار بر سر ایران می‌آورد باور نمی‌کنید، خاطرتان باشد که نوریل روبینی (Nouriel Roubini) اقتصاددان و استاد دانشگاه نیویورک، از معدود اقتصاددانانی است که به درستی رکود اقتصادی سال ۲۰۰۷ را پیش‌بینی کرد. با این توصیفات، به نظرتان بهتر نیست که خودمان از دسترنج خودمان استفاده کنیم؟

میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج مراجعه کنید

در این رابطه بخوانید :

جوانان و مهاجرت

جوانان و سمبل های المپیک

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

مشاوره در برترین مراکز مشاوره مورد تایید کانون مشاوران ایران

مرکز مشاوره ازدواج

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *