معضلی با نام ازدواج موقت

مشاور ازدواج آنلاین

مشاوره برای ازدواج سایت مشاوره ازدواج مشاوره برای ازدواج سایت مشاوره ازدواج مشاوره برای ازدواج سایت مشاوره ازدواج مشاوره برای ازدواج سایت مشاوره ازدواج مشاوره برای ازدواج سایت مشاوره ازدواج

یکی از راههای آسان و و کم هزینه تر برای مشاوره گرفتن از بهترین مشاوران ، مشاوره آنلاین میباشد. با توجه به مشغله ها و دغدغه های جامعه امروزی میتوان گفت که برای افراد پر مشغله مشورت با مشاور آنلاین بهترین راه ممکن برای استفاده از خدمات مشاوره ای میباشد.

بهترین مشاوران و روانشناسان در این مرکز آماده خدمت گذاری به مردم عزیزمان هستند و در پی ارائه برترین خدمات مشاوره و رفاه حال هموطنانمان هستند  به همین منظور امکان مشاور ازدواج آنلاین را فراهم نموده به خصوص برای کسانی که امکان مراجعه به این مراکز را به هر دلیلی ندارند ، وقت کافی را ندارند و نمیتوانند به مشاور مراجعه کنند. امکان مشاوره با جدیدترین و بهترین متدها در این مرکز وجود دارد. مشاور ازدواج آنلاین و مشاوره اینترنتی همراه همیشگی شما در تمام لحظات.

برای خواندن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به سایت ازدواج مراجعه کنید

منبع:تریبون آزاد

2343 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. سنجاقک
    سنجاقک گفته:

    دوست عزیزم سلام.مدت ۲ سال و ۳ ماه است که با پسری ارتباط عاطفی عمیق دارم.خودم ۲۰ و ایشان ۲۱ ساله هستند.بسیار عاقلانه تر و مردانه تر از سنش رفتار میکنه.هم درس میخونه هم کار میکنه.از نظر مذهبی در حد معقولی هست.به شدت از نظر عاطفی وابسته من هست.از سرکار برمیگرده و از خستگی وسط صحبت با من خوابش میگیره.هرقدر بهش میگم تو در این سن نیازی به کار کردن نداری مخصوصا اینکه خانواده اش وضع مالی خوبی دارند ولی میگه میخوام زودتر بریم سراغ زندگیمون و مستقل بشیم.مشکل من اینه که با اینکه به شدت عاشقشم گاهی احساس میکنم هیچ حسی بهش ندارم یا حتی ازش بدم میاد مخصوصا وقتی از کار میاد و میخوابه.همش باهاش دعوا میکنم وقتی میگه خانومم مگه من چیکار کردم با اینکه هیچ جوابی از ته دل ندارم همش بهونه میگیرم و با هزار تا دلیل دعوا میکنم.مثلا خوانواده اش رو میبره مسافرت من دعوا راه میندازم.برا تولد مادرش گردنبند میخره در اون لحظه که عصبانیم میگم برا من نمیخری برا مادرت میخری…بماند که بعدش جدی میگیره و میخره.خیلی ازش شرمنده ام.بخاطر من میره سرکار زحمت میکشه و من اینجوری جوابشو میدم.همش با خودم کلنجار میرم اگه واقعا دوسش نداری اجازه بده یه فردی که مثل خودش عاشق باشه بره سر راهش.این جمله رو میگم نیم ساعت بعدش میبینم بارون میباره سریع ازش خبر میگیرم مبادا زیر بارون باشه مریض شه.تقریبا چندهفته یک بار اینجوری میشم و تا ۳ یا ۲ روز زندگیشو جهنم میکنم.اگر مشکلی دارم بگین جوون پاک مردمو بیش از این ازار ندم.درضمن برا کیست قرص ال دی مصرف میکنم.تنها قرص مصرفیم همینه

    پاسخ
  2. الهه
    الهه گفته:

    با سلام دختر ۱۹ ساله ای هستم که خواستگاران زیادی داشتم اما ب دلیل سن کم به همشون جواب رد دادم اما از بین همه اینا بسر عمم که شناخت خوبی از ایشون وخانوادشون دارم ۴ سال با وجود تمام بی محلیا و جواب ردی که دادم هنوزم دیوانه وار عاشقمه که مطمعنم بعد ازدواج بهترین ها رو واسم فراهم میکنه و با عمل عشقشو بهم ثابت کرد و با وجود اصرار زیاد خانوادش ازدواج نکرد اما من حدود ۳ ساله که با یه نفر ارتباط داشتم که البته این رابطه به دلیل برخی مسائل گاهی اوقات قطع میشد اما اون اقا برمیگشت و میگفت که بدون من نمیتونه زندگی کنه اما این اقا به کوچکترین خواسته من که فعالیت نداشتن تو شبکه های اجتماعی و عکس نزاشتن بود توجه نمیکرد ولی هیچوقت نتونست بیشتر از دو ماه دوریمو تحمل کنه البته بگم که من با ایشون فقط صحبت تلفنی اونم گاهی اوقات داشتم (گفتم که فکر نکنید قصد سوء استفاده دارن)تا اینکه این اواخر بدون هیچ دلیلی رفت ومن که خیلی دوسش داشتم خودمو به هر ابو اتیشی زدم ولی حتی با وجود التماس زیاد جواب تلفنمم نمیداد تا اینکه سه ماه بعد دوباره برگشت و گفت که رفتنش فقط بخاطر امتحان من بوده و من که از برگشتن ایشون نا امید بودم ولی همه خواستگارامو تو اون سه ماه بخاطرش رد کردم اما بخاطر ابراز علاقه های بی حدو اندازه بسر عمم و با توجه به موقعیت شغلی و خونوادگی ایشون بهش ج مثبت دادم و قرار شد بعد محرمو صفر عقد کنیم اما تو این حین اون اقا برگشته و میگه بدون من نمیتونه یه لحظه ادامه بده من بهش خیلی علاقه مندم و بهش قضیه رو گفتم و خواستم اگه واقعا منو میخاد کاراشو جفتو جور کنه و بعد صفر بیاد خواستگاری اما اون همش میگه تا عید وضعیت کاریش مشخص میشه(مهندس عمران و ب عنوان کارشناس قرار تو بانک مشغول باشه) و میگه باید با برنامه بیش رفت و عجله نکردولی من نظرم فقط ی صحبت کوچیکه که دلیل دوباره نه گفتنم به بسر عمم منطقی باشه و بگم کسیو دوس دارم در صورتی که قرار بود ایشون زمستون با بدرم صحبت کنه ولی باز چن ماه عقب انداخت<حالا چن تا سوال دارم بنظر شما عشقو علاقه بعد عقد بوجود میاد؟؟؟ یا کسی که بی دلیل منو ول کردو من وضعیت روحی بسیار بدی داشتم و دوبار برگشت ادم قابل اعتمادیه؟؟؟؟؟ اینم بگم از اینکه اون اقا عاشقمه مطمعنم ولی بنظرم ادم تنوع طلبیه وبعضی اخلاقای منفی داره در صورتی که بسرعمم از نظر اخلاقو رفتار هیچ مشکلی نداره عاجزانه خواهش میکنم راهنماییم کنید که انتخاب درست داشته باشم …..ببخشد بر حرفی کردم لازم بود همه جزئیاتو بگم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز اول از همه سن شما برای ازدواج کمه و به همین خاطر بین احساسات خودتون درگیر شدید ولی اگر دقت کرده باشید متوجه شدید که علاقه شما به سمت پسر عموتونه
      پس وقتی ایشون به دلتون نشسته چرا اینقدر بیراهه میرید؟ راه شما کاملا” مشخصه فقط خودتون رو سرگردان کردید …
      وقتی کسی به دلتون نیست دلیلی نداره حتی بهش فکرم کنید

      پاسخ
  3. حمید
    حمید گفته:

    با سلام
    من با یه دختر مدت دوسالو نیم هستش که دوست هستم خانواده هامونم در جریان هستن ما قرار ازدواج گذاشتیم خانوادمم موافقت کردن ولی ناگهان پدر مادر دختر ازهم جدا شدن و طلاق گرفتن حدود ۶ ماه پیش حالا خانوادم که سنتیم هستن میگن نه ولی من واقعا دوسش دارم و اونم منو دوست داره غیر از اون نمیتونم به هیچ دختر دیگه ای فکر کنم ولی خانوادم میگن چون مادرش جدا شده این دخترمم مثل مادرشه در صورتی که دوتا از خواهراش یکی ۱۲ سال و دیگری ۶ ساله که ازدواج کردن و بدون مشکل زندگی مینن شما راهنمایی کنیید من چیکار کنم خانوادم راضی بشن ایا راهی هست؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خب این از تفکرات سنتی و قدیمی خانواده شماست و تغییرش سخت و بهتره گفت غیرممکنه ….
      مگر صبر کنید تا از این حس و حال رها بشن و بعد بتونید از طریق واسطه ای آشنا و قابل اعتماد موضوع رو دوباره مطرح کنید
      این کار نیاز به زمان داره و شما باید صبور باشید

      پاسخ
      • حمید
        حمید گفته:

        از نظر شما این تفکرات صیح هستن یا نه چون برای خود من اصلا همچین تفکراتی قابل قبول نیست ؟

  4. سمیرا
    سمیرا گفته:

    سلام
    من چند سال پیش عقد کردم اما بعد از ۶ ماه بخاطر اعتیاد همسرم جدا شدم
    الان یکی از اقوام خواستگار من هست
    اما جز خانوادم هیچکس نمی دونه که من باکره نیستم
    نمی دونم چطوری باید اینو مطرح کنم

    اصلا نمیدونم ازدواج من با کسی که مجرد بوده درسته یا نه

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      تمام این موراد بستگی به درک دو طرفتون داره … پس بهتره قبل از هر کاری مشاوره ای حضوری و دو نفره مراجعه کنید
      تا این موضوع در اون محل بررسی و روشن بشه
      این مشاوره تاثیر زیادی در زندگی مشترک شما خواهد داشت

      پاسخ
  5. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام من و دختری با هم دوست هستیم و قصدمون ازدواجه اون همیشه میگفت که اهل رابطه نبوده و نیست و پاک مونده و هست ولی من میخوام اطمینان پیدا کنم از این مسئله میخوام مطمئن بشم جز من با کسی دیگه ایی نیست و نبوده اصلا نمیخوام شک کنم ولی باید تحقیق درست انجام بدم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      گذشته ایشون به خودشون مربوط میشه و اگر شما نمیتونید چنین واقعیتی رو در زندگی افراد بپذیرید بهتره وارد چنین روابطی نشید

      پاسخ
    • ناشناس
      ناشناس گفته:

      قشنگ ترین باغچه رو هم اگه زیرو رو کنی ممکنه توش کرم پیدا شه…با گذشته ش کاری نداشته باش…ببین الان چه جوریه…اخلاقش, خانواده ش…بقیه چیزا

      پاسخ
  6. hadese
    hadese گفته:

    سلام دختری ۲۵ساله هستم الان نزدیک یکسال با یه آقا که ۱۵سال از خودم بزرگتر دوست شدم رابطه خیلی عمیقی داشتیم اون همش میگه من نمیتونم باهات ازدواج کنم الان یه خواستگار واسم پیدا شده که شرایط خوبی داره رابطه جنسی هم با اون پسر داشتیم نمیدونم باید با خواستگار م چکار کنم خیلی ناراحتم لطفا راهنمایم کنید خواهشا بگین با این وضعیت که دارم با خواستگار م چکار کنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بهتره خودتون رو مدتی از این شرایط دور نگه دارید تا بتونید بهتر انتخاب کنید … به هر حال مورد اول تمایلی در اون نیست و اختلاف سنی زیاد شما کارو مشکل میکنه پس بهتره قبل از هر چیزی واقع بینانه با موضوعات برخورد کنید

      پاسخ
  7. باران
    باران گفته:

    با سلام
    من دختری ۲۴ ساله هستم، یک سال هستم که مشغول بکار شدم تو محل کارم یکی از همکارها اومده خواستگاریم، یه پسر ۳۰ ساله که دانشجوی دوره کاردانی هست،من اصلا برام وضعیت مالی و داشتن خونه و ماشین مهم نیست ولی احساس میکنم این آقا خیلی از جامعه عقب هست، هنوز گواهینامه رانندگی رو نگرفته ازشون میپرسم چرا میگه وقت نکردم، از طرف دیگه خانواده ام مدام مسخره ام میکنن که ببین کی اوده خواستگاریش چون تو خانواده ما همه تحصیلکرده هستن، و اینکه به چندتا از همکارا گفته که اومده خواستگاری من بنظرم کار درستی نکرده از این کارش خیلی ناراحتم، لطفا راهنماییم کنید.

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      داشتن گواهی نامه و یا نداشتن اون ربطی به عقب ماندگی نداره ولی برای شما مشخص کننده است که به خودتون دروغ نگید که وضعیت مالی و نداشتن خونه مهم نیست … بهتره با خودتون روراست باشید تا بتونید انتخاب درستی رو انجام بدید

      پاسخ
  8. پریا
    پریا گفته:

    با سلام
    من رابطه دوستی خیلی خوبی دارم که به دلیل پذیرش در دانشگاه های خارجی هر دو در حال رفتن از ایران هستیم. نمیخوییم جدا بشیم اما خانواده دوست من بسیار مخالف ازدواج هستند. دلایل مذهبی مهمترین مخالفت هست. نمیدونم باید چی کار کرد. و اینکه آیا این وصلت به صلاح هست؟ ما مشکلاتی با هم داشتیم که اونقدر مهم و عمیق نبوده. اما حالا من خودم بسیار حساس و زود رنج شده م و زود از کوره در میرم. و این باعث شده کمی دوستم هم فکر کنه که من اخلاق و رفتار استیبلی ندارم! چه کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      اگر به هم علاقه دارید و احساس میکنید مناسب زندگی مشترک هستی با مشاوری مجرب در ابتدای کار مشورت کنید تا راهکار شناخت بیشتر رو به شما نشون بده
      ولی اگر هر کدام برای تحصیل راه خودتون رو میخوایت ادامه بدید بهتره رابطه رو همین جا کات کنید و بیشتر از این احساسات همدیگرو به بازی نگیرید

      پاسخ
  9. زهرا
    زهرا گفته:

    سلام ۲۸ سالمه ارشد مدتی است که انجام کارهای پایانامم به فردی که کارهای پایان نامه انجام میداد و شمارشو از روزنامه برداشتم اشنا شدم در ابتدا فقط موضوع کاری بود اما چند وقتی میشه که نسبت به من ابراز علاقه کرده اما وقتی فهمیدم سنی هست ومن شیعه به من گفت اگه مذهبامون به هم میخورد به خوانوادم می گفت اما بعد ازین موضوع هنوز پیام میده ادم خیلی خوبیه شغل مناسب اما من نمیدونم چیکار کنم ازش بدم نمیاد اما موندم چه جوری بفهمم که منو واسه ازدواج میخواد یا دوستی

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      ساده است یا شما باید همرنگ مذهب ایشون بشید یا ایشون باید به مذهب شما دربیاد … به هر حال ادامه دادن این ارتباطات بی نتیجه فقط خودتون رو به زحمت میندازید
      وارمغانی جز افسردگی نخواهد داشت

      پاسخ
  10. شادان
    شادان گفته:

    سلام
    دختری ۲۵ ساله هستم با تحصیلات کارشناسی ارشد وشاغل .حدود ۳ماه پیش به واسطه یکی از دوستانم با پسری که ۶ماه از من کوچکتر است با تحصیلات لیسانس آشنا شدم.ایشون از ابتدا قصد مهاجرت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل داشتند و حتی از کار خود استعفا دادند تا برای گرفتن مدرک زبان درس بخونن…از طرفی حدود ۱ماه پیش گفتند که قصد شناخت بیشتر برای ازدواج دارند.من به ایشون گفتم که مادرم در جریان رابطه شناخت ما هستند و ایشون استقبال هم کرد ولی مشکل اینجاست که من هیچ حرکتی مبنی بر شناخت از طرف ایشون نمیبینم…احساس بلاتکلیفی میکنم و واقعا نمیدونم چجوری رفتار کنم..لطفا راهنمایی کنید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      به هر حال ایشون شدیدا” پیگیر مورد مهاجرتشون هستند وشما باید بپذیرید که در اولویت اول زندگی ایشون قرار ندارید …
      در زمان مناسب با ایشون صحبت کنید تا تکلیفتون رو بهتر بدونید و بهتره در این مورد با مشاوری مجرب مشورت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  11. مهرآسا شریفی
    مهرآسا شریفی گفته:

    باسلام دختر۳۰ساله ای هستم که زمان تحصیلم در مقطع ارشد به یکی از همکلاسیهای ۳۲ساله ام که همشهری خودم هم بود اشنا شدم وحدودا۲سال از این اشنایی میگذره و ما در طی این مدت بشدت با هم صمیمی شدیم اویل این دوستی همکلاسیم بمن جسته گریخته پیشنهاد ازدواج میداد و من هربار موضوع رو بخاطر خجالتی بودن و با خنده عوض میکردم ایشون کارمند یه شرکت معتبر هستش و من اخیرا به عنوان مدرس در دانشگاه پذیرفته شدم و البته ایشون هم در همان دانشگاه در کنار من علاوه بر کارقبلی کار تدریس هم انجام میدن تو این مدت من بشدت علاقمند به ایشون شدم تا حدی ک واقعا زندگیم ازروال عادی خارج شده با وجود این صمیمیت ایشون چندی پیش بمن گفتن که تو هم مثل دوستان دیگر من هستی و من احساسی برای ازدواج با شما ندارم ،و از طرفی دوستی با من رو هم ترک نمیکنه وتنهام نمیگذاره و مدام از حالم باخبر میشه ،شنیدن این حرف ک من هم مثل دیگران یک دوست هستم و ایشون هیچ احساسی در عین این صمیمیت بیش از اندازه با من ندارن من رو شوکه کرده واقعا نمیدونم چه باید بکنم ،از اونجاییکه ایشون حمایت و محبت های من رو همیشه داشته ومن هم از حمایتهای درسی وکاریشون بی نصیب نبودم ،دل کندن از این ماجرا برای من خود مرگ هستش واقعا نمیتونم از ایشون دل بکنم و تو این مدت افراد زیادی رو بخاطر این علاقه رد کردم و خود ایشون هم در جریانن اما در عین خونسردی میگن کاری از دستشون بر نمیاد خواهش میکنم راهنماییم کنیدمن چه بکنم که از دستشون ندم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز واقعیت رو بپذیرید که پسرها با مشکلاتی که در جامعه هست نسبت به ازدواج بسیار سرد هستند … چون تمایلی ندارن زیر بار مسئولیت برن … پس شما باید بدونید ایشون این اخلاق رو دارن و ممکنه تغییری هم نکنه …پس این شما هستید که باید روش خودتون رو در زندگی تغییر بدید

      پاسخ
  12. آرزو
    آرزو گفته:

    سلام من ۳۲ سالمه لیسانس دارم و بیکارم خواستگارای زیادی داشتم ک رد کردم چند وقت پیش یکی از دوستام شخصی رو بهم معرفی کرد ک شرایطش از نظر من ایده آل بود برای ازدواج اما ایشون قبلا ی بار نامزد کرده و جدا شدن من خواستم قبل از اینکه برای خواستگاریه رسمی اقدامی کنن با ایشون آشنا شم چند جلسه تلفنی با هم صحبت کردیم یک بار هم حضوری دیدمشون اما ایشون خیلی دپرس بود به خاطر شکست قبلی در ازدواجش و دایم میگفت ناراحتم و از حرفایی ک بعد از طلاق پشت سرم زده شده زجر میکشم و… حتی میگفت زمانیکه میخندم عذاب وجدان میگیرم!من چندین بار سعی کردم بهش دلداری بدم باهاش صحبت کردم و…اما اصلا گوشش بدهکار نبود ی جورایی بهم بر میخورد ک در صورتی داره برا ازدواج اقدام میکنه ک هنوز فکر و ذکرش درگیر ازدواج و حتی نامزد قبلیش بود.یه خورده هم ب نظرم شکاک بود و من با این تفاسیر به ایشون جواب رد دادم اما باز چند روز بعد باهاش تماس گرفتم و گفتم ک از تصمیمم مطمعن نیستم اگه امکانش هست آشناییمون رو ادامه بدیم و ایشون قبول کردن اما دیگه با من تماس نگرفتن .سوال من از شما اینه ک ب نظرتون تصمیمات من درست بوده یا عجله کردم؟با تشکر

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بهتره ازدواج با چنین شخصی رو کنسل کنید … ایشون تا با گذشته خودش کنا نیاد نمیتونه ازدواج کنه و بهتره اول با مراجعه حضوری به روانشناس مشکلش رو حل کنه بعد برای خواستگاری و ازدواج اقدام کنن

      پاسخ
  13. ریحانه
    ریحانه گفته:

    سلام.
    من دختری ۲۷ ساله هستم. فوق لیسانسمو گرفتم قبلا خواستگارهای خوبی داشتم اما ب خاطر دلایلی ک الان ب نظرم مسخره میاد همو رد کردم…این روزا خواستگارهایی ک واسم میاد سطحشون خیلی پایینتر از من هس و خیلی پایینتره از خواستگارای قبلیم. خانوادم منو اجبار کردن ک باید ب زودی ازدواج کنم چون میگن هر چی بالاتر میری سخت گیر تر میشی منم واقعا تصمیم دارم هر چه سریعتر ازدواج کنم حتی با کسی ک از خودم پایینتر باشه. الان خواستگاری دارم ک اصلا ظاهر ایشون ب دلم نیس از طرفی ما شمال شهر میشینیم و ایشون پایین شهر. ایشون لیسانس دارن و من فوق…خلاصه از هر نظر میسنجم من و خانواده مون از اونا بالاتر هستیم اما راستش خانواده من میگن قیافه تکراری میشه. پول ب دست میاد. مدرک مهم نیس و جای زندگی رو میشه عوض کرد و…و خلاصه میگن همین ک پسر پاکی هست کافیه(چون قبلا خواستگاری با ظاهر بسیار مناسب داشتم ک بعد متوجه شدیم اهل دوستی با خانومها بوده و خانواده من کلی ترسیدن )…اما من از چن نفر شنیدم ک با کنایه میگفتن حیف تو نیس ک همسر ایشون شی…واقعا گیج شدم. با ایشون حرف ک زدم بازم ب دلم نیس اما میگن عشق بعد از ازدواج میاد…میترسم این عشق ب دست نیاد.از طرفی مشخصه ک ایشون همین الان هم کلی ب من وابسته شده ک من با ایشون جلسات خواستگاری رو ادامه بدم ک ببینم ایا این عشق حاصل میشه یا نه…از نظر شما ممکن است عشق با ازدواج ما ب دست بیاد؟ ایا پاسخ رد ب چنین فردی عاقلانه هست؟ (فقط خوش رفتار هستن اما هیچ کدوم از معیارهای منو ندارن)راستش من ظاهر برام زیاد مهم نیس اما حرفای بقیه خیلی روی من تاثیر میذاره…از طرفی چون این آقا بسیار مهربون هستن و مومن میترسم پاسخ رد ب ایشون باعث ایجاد عذاب وجدان من شه…خواهش میکنم راهنماییم کنید واقعا شرایط سختی دارم هیچ حسی بهشون ندارم با همه محبتهاشون و خوبیهاشون نمیدونم تا کی ادامه بدم ک حسی ب وجود بیاد…بالا رفتم سنم هم از نظر خانواده ام خیلی ناخوشاینده دیگه از اومدن کسی ک ب دلم بشینه ناامید شدم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز یک کلام …. اگر از کسی خوشتون نمیاد پس دلیلی برای ازدواج ندارید .. پس خواهشا” تفکرات پوسیده قدیمی رو دور بریزید … و گرنه چند سال دیگه با دو بچه باید زندگی رو که دوست نداشتیدو ترک کنید

      پاسخ
  14. sevin
    sevin گفته:

    سلام من کلا یک پست تو این صفحه اون آخرا با نام sevin گذاشتم که ازتون خواهش میکنم حذفش کنید.ممنون… این پیام رو هم حذف کنید لطفا!

    پاسخ
  15. ناشناس
    ناشناس گفته:

    با سلام من ی خاستگار دارم که بیماری هیستری داره البته خودش بهم گفت ومیگه ده سال دارو مصرف می کنه ولی وقتی با من حرف می زنه عادی ولی میگه هر از گاهی دچار لرزش وبی حسی می شه زود عصبی می شه .حالا من موندم چه تصمیمی بگیرم .لطفا منو راهنمایی فرمایید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      در کاربرد روان‌پزشکی منظور از هیستری، حالتی در فرد است که اضطراب را به نشانه‌های بیماری تبدیل کند که آن نشانه‌ها بعدا کم و بیش از بقیه شخصیت فرد هیستریک منتقل می‌شوند.برای مثال سربازی که اضطراب او در جنگ غیرقابل تحمل می‌شود، ممکن است ناگهان بینایی خود را از دست بدهد.آزمایش‌ها نقصی از نظر ارگانیکی در چشمان او نمی‌یابند؛ با این همه سرباز هیستریک اصرار دارد که نابیناست و تا زمانی که او را از خط مقدم جبهه دور نکرده‌اند، بینایی او باز نمی‌گردد.

      هیستری دو نوع عمده تبدیلی و انتزاعی دارد، در هیستری تبدیلی، مهم‌ترین و مشخص‌ترین علامت، تظاهرات جسمانی است؛ بدون آن‌که علل فیزیولوژی و جسمی در میان باشد. این تظاهرات به اشکال مختلف جلوه می‌کند؛ گاهی به صورت فلج اعضا و اندام‌ها، کوری و کری ظاهر می‌گردد. در اکثر موارد علائم هیچگونه تغییرات جسمانی از نظر ساختمان اندام‌ها یا فیزیولوژی ندارند.واکنش هیستری انتزاعی بدین صورت است که بیمار قسمتی از زندگی خود را به کلی فراموش می‌کند. گاهی اوقات فراموشی کامل بوده و سراسر زندگی گذشته بیمار را شامل می‌شود. مدت فراموشی نیز در افراد مختلف متفاوت است؛ گاه طولانی و زمانی بسیار کوتاه،در این حالت به‌رغم فراموش کردن خاطرات گذشته، مهارت‌ها و عادات خود را به دست فراموشی نمی‌سپارد.

      پیدایش بیماری هیستری به دلیل سرکوب جنسی

      از قدیم اعتقاد دانشمندان و محققین بر این بوده است که عدم ارضای نیاز جنسی و یا افراط در ارضای آن مشکلات زیادی را برای شخص بوجود می آورد، ، بقراط علائم هیستری را منسوب به اشکالات جنسی می دانست و ازدواج را بهترین درمان آن می شمرد و این نظریه- ارتباط بین اشکالات جنسی و هیستری-بعداً به صورت دیگری بوسیله فروید تجدید و بیان شد. فروید در این باره لغت بدل” تغییر شکل یافته” را بکار برد تا نشان دهد که علائم هیستر یک تظاهر انرژی جنسی سرکوفته و منحرف شده می باشد، بدین معنی که کشمکش های روانی جنسی تبدیل به اختلالات بدنی میگردد.

      علایم هیستری

      حدود یک سوم مردم جهان در طول عمر خود دچار برخی از علائم این اختلال می شوند اما لزوما بیمار هیستریک نیستند.علائم این بیماری بی حسی ، مورمور شدن در اندام ها ، کری، کوری و حرف نزدن و فلج عمومی بدن دیده می شود. علائم حرکتی آن شامل حرکات غیر طبیعی ، اختلال در راه رفتن، ضعف عمومی، فلج ، لرزش ، تیک و حرکات پرتابی استهیجان زدگی ، توجه طلبی ، رفتار اغواگرانه ، هیجان در مبالغه کردن ، نمایشی بودن ، خودنمایی و روابط و هیجانات سطحی ، همه از خصوصیات افراد هیستریک است.

      آیاهیستری همان تمارض است؟

      مفهوم هیستری با مفهوم تمارض(تظاهر به بیماری کردن) به کلی متفاوت است، چرا که شخص هیستریک واقعا و بدون آن که خود بخواهد، علائم بیماری ها را تقلید می کند، اما شخص تمارض کننده، خود به خوبی می داند که بیمار نیست، اما به دلایلی تظاهر به بیماری می کند.

      هیستری خانم های جوان رابیشتررادوست دارد!

      هیستری نوعی اختلالی عصبی است که علایم فیزیکی و روانی بسیاری دارد زنان حداقل دو برابر و گاهی تا ۱۰ برابر مردان مبتلا می‌شوند و علایمی که نشان می‌دهند سمت چپ بیشتر از سمت راست بدن است.. آغاز این بیماری در دوره نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است و بروز آن در زنان شایع تر از مردان است.این اختلال در تمام سنین یعنی از کودکی تا کهنسالی دیده می‌شود ولی شروع آن قبل از ۱۰ سالگی و پس از ۳۵ سالگی نادر است.همچنین این اختلال در افراد کم‌سواد و طبقات اقتصادی پایین و روستاییان و همچنین افراد نظامی که موقعیت‌های جنگی را تجربه کرده‌اند بیشتر دیده می‌شود. این بیماری در افراد خانواده بیماران مبتلا بیشتر دیده می‌شود که تا حدودی ناشی از یادگیری فرزندان از والدین است. زنان مبتلا به هیستری معمولا برونگرا و خودنما هستند مردان مبتلا به هیستری درونگرا و غیر اجتماعی هستند.

      خوردن زیاد شکلات خطر ابتلا به بیماری عصبی هیستری را در زنان افزایش می دهد

      تحقیقات نشان می دهدکه خوردن بیش از اندازه شکلات برای زنان خطرناک بوده و خطر بیماری هیستری را افزایش می دهد. پیش از این نیز در قرن ۱۸ میلادی، پزشکان از تاثیر کاکائو بر این بیماری در زنان خبر داده بودند و نتایج بدست آمده از این تحقیق صحت اطلاعات پزشکان را در دو قرن پیش تایید می کند.این ماده یکی از محبوب ترین خوراکی های حال حاضر دنیا است و به دو صورت سرد و گرم خورده می شود. همچنین می توان از این ماده در مصارف دارویی استفاده کرد. همان طور که خوردن بیش از اندازه شکلات خطرناک است، نخوردن آن نیز می تواند به بروز علائم این بیماری منجر شود.

      درموقعیت های استرس زاهیستری جمعی می شود!

      هیستری عمومی زمانی اتفاق می افتد که تعداد زیادی از مردم در کنار هم در یک مکان تسلط بر رفتار خود از دست می دهند. چنین وضعیتی اغلب در کنسرتهای موسیقی اتفاق می افتد ولی می تواند در مراسم سیاسی یا مذهبی نیز واقع شود اما دقیقا چه چیز باعث شیوع این رفتار می شود ؟ آیا ارتباط روحی بین آدمها باعث انتقال این حالت می شود ؟ این توضیح بخصوص وقتی وقتی قابل تامل است که توجه کنیم کلمه هیستری عمومی گسترش علائم بیماری روانی از شخصی به شخص دیگر را نیز معنا میدهد. گاهی اوقات گروهی از مردم به بیماری خاصی مبتلا می شوند و بتدریج بهبود می یابند.نخستین کسی که علائم را بروز می دهد الگویی تعیین می کند. دیگری از آن تقلید می کند.

      راههای درمان هیستری

      -روان درمانی :اختلال شخصیت هیستریک نیز مانند سایر اختلالات روانی قبل از هر نوع تجویز دارویی باید از طریق روان درمانی بررسی و درمان شود.بهترین تکنیک روان درمانی برای این قبیل افراد استفاده از فن روان تحلیلی است که از آن طریق در موقعیت ها و زوایای مختلف از بیمار و رفتارهای او فیلم گرفته میشود سپس بیمار به همراه روانشناس خود به تماشای فیلم مینشیند و روانشناس به آنالیز رفتارها و علایم هشداردهنده ی بیمار میپردازد.بیمار نسبت به وضعیت خویش بینش پیدا کرده و سپس به مقایسه اوضاع روانی و رفتاری خود با افراد عادی جامعه میپردازد.

      -دارو درمانی:درمان دارویی زمانی قابل پیگیری است که در مرحله اول درمان روان شناختی جواب گوی مشکل فرد نباشد و دوم این که اختلال فرد با سایر اختلالات روانی هم چون اضطراب ،شیدایی،افسردگی و…همراه باشد که در این حالت از قرص های ضداضطراب و افسردگی برای مهار رفتارهای تنشی فرد استفاده میشود.

      به همین خاطر باید مشاوره ای حضوری رو انجام بدید تا بهتر بتونید انتخاب کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *