استفاده بهینه از اختلافات و مشاجره ها

اختلافات مذهبی، شکافی بین زوجین

مذهب و دین وسیله ای برای درست زندگی کردن و رسیدن به خدا می باشد اما همانطور که خداوند نیز ذکر کرده است، دین یک مسئله شخصی است واحترام به عقاید مذهبی باید انجام بگیردو  نباید در انتخاب آن برای افراد اجباری را در نظر گرفت. هر فردی برای ازدواج معیار و ملاکی دارد و دوست دارد همسرش را براساس آن انتخاب کند. چه دختران و چه پسران، باید این را بدانند که کسی را برای زندگی انتخاب کنند که نزدیک ترین ویژگی را به معیار های خودشان داشته باشد. در غیر این صورت تغییرات بنیادی در شخصیت و شیوه زندگی هیچکس پدید نمی آید.

line-separator

یکی از این دسته بندی ها ویژگی های دینی و مذهبی همسر می باشد. بسیاری دوست دارند همسرشان بسیار متدین و دین دار باشد و بسیاری دیگر در این زمینه آزادی های لازم را به همسرشان می دهند و این موضوع برای آنان اهمیت چندانی ندارد. همانطور که در گذشته گفته اند کبوتر با کبوتر، باز با باز! این بدین معنی است که باید کسی را انتخاب کرد که در همه لحاظ ها و همچنین مذهب نزدیک به معیار ما باشد. اما بسیاری از عوامل طلاق وجود این اختلافات مذهبی در ازدواج میباشد. به دلیل انتخابات احساسی، بسیاری از جوانان معیارها و ملاک های خود را فراموش کرده و بعد از گذشت مدتی از ازدواج متوجه اشتباه خود می شوند که دیگر دیر است. بنابراین توصیه مشاوران ازدواج این است که در ابتدا احساسات را کنار گذاشته و سپس با مشورتی دقیق همسر خود را انتخاب کنیم تا دچار مشکل نشویم.

سایت مشاوره قبل ازدواج به شما در رابطه با این موضوع کمک خواهد کرد

منبع:مرکزمشاوره.com

7 پاسخ
  1. مانیا
    مانیا گفته:

    خواستگاری دارم که از هر نظر مورد پسند من قرار گرفته و باهاش هیچ مشکلی ندارم و حتی بهش علاقه مند هستم.تنها مشکلی که بین ما وجود داره اختلاف مذهبیه.من آدم معتقدتریم و اون کمتر از من. خدا ودین رو قبلو داره ولی مثلا نماز نمیخونه .از این بابت نگرانم که بعد ها مشکلی به وجود بیاید هر چند اظهار کرده هیچ وقت در امور مذهبی من دخالت نمیکنه و درانجام هر فریضه دست من رو باز گذاشته ولی من میترسم از این بابت در زندگی دچار مشکل بشیم.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام دوست عزیز اختلاف عقاید گاهی در افرادی مشکل ساز نمی شود چون به عقاید هم احترام می گذارند و می پذیرند که هر کدام بسته به عقاید شاید رفتارهای متفاوتی هم دارند .ولی وقتی فردی به دلیل هم عقیده نبودن در جاهایی همراهی همسرش را ندارد و خودش باعث عدم درک متقابل می شود و نگاه به سایر افراد باعث مقایسه می شود .خب اینها مشکل ساز است .این قضیه کاملا بستگی به خودتون داره که منطقی شرایط رو بررسی کنید اگر جایی به خاطر عقاید مورد تمسخر قرار گرفتید و یا طرف مقابل بعد از زندگی تمایل داشت مثل او باشید چه می شود؟در هر حال احساسی تصمیم نگیرید .خوشبخت باشید

      پاسخ
  2. مهرناز66
    مهرناز66 گفته:

    سلام.۲۶ سالمه و یک ساله با پسری آشنا شدم رابطه معقول و خوبی داشتیم کم کم بهم علاقه مند شدیم و حالا باید یه تصمیم اسااسی بگیرم .من توی خانواده راحتی بزرگ شدم اگر چه نماز و روزه و اعتقاداتم سر جاشه ولی حجاب ندارم و اون خانواده معتقدی داره و خودشم دوست داره همسر آیندش لباس پوشیده روسری داشته باشه.خلاصش اینکه من برای اینکه بخوام با هاش ازدواج کنم باید تغییر کنم.حالا باید بهش جواب نهایی بدم هم واقعا دوسش دارم و تا حالا به کسی اینجوری حس نداشتم و هم میترسم.کمکم کنید چیکار باید بکنم؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      خب وقتی حرف از دوست داشتن میزنید طرح چنین مسایلی بی مورده … چون شرایط زیادی رو باید براساس معیارهای زندگی که داشتید بررسی کنید
      چون همین الان با توضیحاتی که گفتید کاملا نشان دهنده تفاوت فرهنگی دو خانواده است و متاسفانه شما این مسایل و پشت کلمه دوست داشتن میخوایت مخفی کنید
      پس هم شما و ایشون باید همدیگرو همینطور که هستید بپذیرید و هیچ انتظاری برای تغییر طرف مقابلتون نداشته باشید

      گاهی پسران و دختران تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند و این تفاوت ها را دیگران نیز به آن ها گوشزد می کنند اما با وجود همه این ها، دوست دارند چشمان شان را روی تفاوت ها ببندند و ازدواج کنند اما عشق به فرهنگ و دیدگاه های همسر تا ابد باقی نخواهد ماند. این عشق از بروز اختلاف ها جلوگیری نمی کند و باورها، اعتقادها و هیجان های انسان غیرقابل تغییرند.

      این گونه ازدواج‌ها، ناآگاهانه و نابالغانه هستند و ازدواجی که از روی آگاهی نباشد و آشنایی طرفین محدود و عاشقانه باشد و آگاهانه به توافق نرسند، می‌تواند مشکلات زیادی داشته باشد.

      او را همان گونه که هست بپذیر
      متاسفانه در فرهنگ ایرانی پذیرش آموزش داده نمی شود و فرهنگ تحمل را می آموزیم (اگر شبیه تو نیست تحمل کن)، فرهنگ تحمل فرهنگی است که نهایتا به درگیری و مبارزه ختم می شود و بین زن و مرد فاصله ایجاد می کند.

      این که تصور کنید همسرتان به خاطر عشق به شما و نفوذ پذیری تان رفتار و عقایدش را در درازمدت تغییر می دهد، غلط است البته تغییرات اندکی رخ خواهد داد زیرا زن و مرد از یکدیگر تاثیر می گیرند اما مشکل اساسی وقتی است که یکی از طرفین بخواهد به شکل فعال روی دیگری تاثیر گذارد و او را تغییر دهد. آن وقت است که ناخودآگاه مقاومت ایجاد و دردسر شروع می شود.

      ببینیم چه می شود!
      برخی مردان و زنان آگاهی کاملی از تفاوت ها دارند و می دانند در بعضی از حیطه های مهم با هم اختلاف سلیقه دارند اما جرأت پرداختن و موشکافی موضوع را ندارند و فقط با خود این جمله را تکرار می کنند که ان شاءالله آن چه که من دوست دارم، اتفاق می افتد. مثل پسری که به زندگی با مادرش بعد از ازدواج (زیر یک سقف) ادامه خواهد داد، دختر نیز اعتراض کرده و پسر می گوید حال ببینم چه می شود. سعی کنید به همه مسایل و واقعیت های زندگی جدی نگاه کنید و از آن ها به راحتی نگذرید.

      هر کس به کار خود
      دختر و پسری که با اعتقادات دینی و اختلاف در نوع اعتقادات ازدواج می‌کنند، حتی اگر قبل از ازدواج به این توافق رسیده باشند که به مسائل مربوط به مذهب کاری نداشته باشند پس از احساسات پرشور جوانی، در زمینه‌های مختلف اختلاف‌نظر و احتمالا ناسازگاری خواهند داشت.

      برای مثال، ناهماهنگی در انجام فرایض و مراسم دینی می‌تواند زمینه‌ای برای ناسازگاری باشد. نوع تفریحات و سرگرمی‌ها، نحوه حضور در مهمانی‌ها، مسائل مربوط به طهارت و سایر احکام از مسائلی است که زندگی زوج جوان ما را دچار چالش می‌کند. تصور کنید در چنین خانواده‌ای، پای یک کودک هم به میان آید. تربیت و پرورش کودک یکی از زمینه‌های مهم برای ناسازگاری‌های دایمی زن و شوهر خواهد بود.

      چهارچوب اعتقادات تا ۲۰ سالگی و تا پایان دوره نوجوانی در فرد شکل می‌گیرد و در۳۰ تا ۴۰ سالگی به اوج می‌رسد. بنابراین حتی اگر دختر و پسری در حال حاضر از نظر ظاهری تشابهاتی با هم دارند، نمی‌توان مطمئن بود که تفاوت‌های اعتقادی آنها در آینده بروز نکند و موجبات ناسازگاری و اختلافات را فراهم نکند. بنابراین در انتخاب همسر باید به خانواده، فرهنگ و محیطی که فرد در آن پرورش یافته است توجه کرد.

      خودتان را به آن راه نزنید
      گاهی مرد یا زن از پاسخ به بعضی از سوال ها طفره می روند، بحث را به بیراهه می کشانند یا با طنز موضوع را به پایان می رسانند. مثلا نحوه رفت و آمد با خانواده طرف مقابل، نحوه خرج کردن پولی که هر دو درمی آورند یا حق کار کردن زن. با مشاهده چنین جواب هایی از سوی طرف مقابل تان، هرگز به آسانی از آن نگذرید و به طور جدی از او بخواهید در این باره صحبت کند.

      فرهنگ گذراندن اوقات فراغت و تفریح خانواده ها با هم تفاوت دارد. خانواده ای در روز تعطیل و اوقات فراغت در خانه می مانند هر کس به اتاق خودش می رود و مطالعه یا موسیقی گوش می کند و خانواده ای دیگر دوست دارند به کشور دیگری بروند و اوقات بگذرانند و… در تعطیلات زن و مرد بیشتر در کنار هم هستند بنابراین مهم است که سرگرمی ها و تفریح ها به هم شبیه باشند.

      حیطه بحث برانگیز دیگر، داشتن یا نداشتن فرزند است. لازم است دختر و پسر درباره بچه دار شدن یا نشدن، زمان آن و حتی تعداد فرزندان با هم صحبت کنند تا کمتر دچار مشکل شوند.

      وقتی فرهنگ متفاوت است، رفتار اقتصادی هم تفاوت خواهد داشت. برای خانواده ای ممکن است نگهداری و ذخیره پول برای روز مبادا از صرف هزینه های لوکس و سفرهای پرهزینه خیلی مهم تر باشد اما در خانواده ای دیگر پول فقط صرف تفریح و لباس می شود. نباید از بیان نگرش فرهنگی به مسایل مالی هراسی داشت.

      زبان مشترک را جدی بگیرید
      اگر زن و مرد از دو قوم یا دو ملیت مختلف قصد دارند با هم ازدواج کنند، حتما باید هر دو به یک زبان مشترک مسلط باشند زیرا در غیر این صورت احساسات، افکار درونی، ارتباط کلامی و فکری شان قطع خواهد شد و هر دو آسیب خواهند دید.

      رضایت خانواده ها را جلب کنید
      در دنیا، ازدواج دو نفر خیلی راحت تر از ما شرقی ها صورت می گیرد. زن و مرد یکی از استرالیا و دیگری از آمریکا هر کدام یک چمدان می بندند، به فرانسه مهاجرت و با هم ازدواج می کنند و رضایت والدین هم اصلا مطرح نیست ولی در فرهنگ ما این موضوع نباید نادیده گرفته شود. رضایت پدر و مادر اصل بسیار مهمی است به خصوص اگر قرار است دو نفر با فرهنگ های مختلف با هم وصلت کنند. باید تلاش کرد رابطه خوبی بین خانواده ها برقرار شود. راضی نبودن خانواده ها می تواند به راحتی ازدواج را به نابودی بکشد.

      خانواده جدیدی تشکیل دهید
      دختران و پسران جوانی که به شدت به خانواده پدر و مادر وابسته هستند و قصد دارند در دل خانواده های خود خانواده کوچکی تشکیل دهند، در واقع هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده اند و اغلب دیده می شود با بروز کوچک ترین اختلافی، دختر یا پسر با خانواده شان علیه طرف مقابل متحد می شوند تا بتوانند به هدف مطلوب برسند. مهم آن است که زن و شوهر در همه مواقع کنار هم باشند و در سختی ها به کمک یکدیگر بشتابند و از هم حمایت کنند.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      همه چیز بستگی به میزان پذیرش و انعطاف خودتون و خانوادتون داره اگر فکر می کنید در خانواده پذیرای این مساله نیستند و قبول نمی کنند که شما به خاطر این فرد حجاب داشته باشید و اگر بعدا مورد تمسخر قرار بگیرد خودتون حساس هستید و ناراحت می شوید یک مشاله است اگر نه خودتون هم تمایل دارید به خاطر ایشون به باورهای ایشون هم احترام بگذارید و بعدا فکر نمی کنید دچار مشکل شوید یعنی فرد مستقلی هستید و تحت تاثیر حرف ها و احسانا تمسخر دیگران قرار نمی گیرید .خب گاهی اوقات عاطفی تحت تاثیر قرار می گیریم و حرف زدن برایمان راحت است ولی در عمل دچار مشکل می شویم این رو هم در نظر داشته باشید البته بهتره هرفردی طرف مقابل رو همون که هست بپذیره نه اینکه اگر تغییر کنه بهتره .در هر حال شما باید با خودتون این مساله رو حل کنید و ببینید چقدر می تونید شرایط ایشون رو بپذیرید اصلا فکر نکنید فعلا قبول کنید و بعدا حل می شود و شما روال خودتون رو داشته باشید چون توقعات افزایش می یابد و دیگر از شما انتظار نخواهند داشت متفاوت عمل کنید در هر حال امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید .

      پاسخ
  3. نگین
    نگین گفته:

    سلام بنده یه مشکلی برام پیش اومده من در مرحله بعد از بله برون هستم من یه تردیدی که اطرافیان به دلم انداختن رو میخوام بگم و دو دلم کردن داماد رو ما یک ساله میسناسیم پسر پاک و صادق و مهربونیه و یک مورد منفی نداره ولی پدرش آدم بد اخلاقیه و اهل نماز و روزه نیست و علنا میگفت من به خدا اعتقاد ندارم.البته پسر ایشون اینطور نیست.خانوادم تقریبا راضین و میگن پسرشون خوبه و من میخوام با اون زندگی کنم.ولی دایی من که تو بله برون حضور داشت میگه
    وصلت با همچین خانواده ایی به صلاح نیست و هنوز تا عقد نکردین جواب رد بده .میخوام بدونم یعنی اگه یه نفر پدرش هم بد باشه پسر باید بسوزه؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      خیر قطعا این طور نیست که گناه پدر به پای فرزند نوشته شود و چه بسا اون فرزند چون شرایط سخت رو دیده و این تجربیات باعث زندگی بهتر و درست این فرد شود ولی از جهتی که شرایط خانوادگی می تواند موثر باشد خب مساله درستی است .و شاید منظورشون این بوده که ایشونم ممکنه همین طور باشند در صورتی که تحقیق کردید و کاملا با خصوصیات اون اقا اشنا شدید و نقطع منفی وجود نداشته اصلا تردید به دل راه ندهید و بدونید که خب اگر می توانید پدرایشون رو به عنوان پدر همسر ایندتون بپذیرید و در برخورد با ایشون انعطاف داشته باشید خب اقدام کنید و تردید را کنار بگذارید مگراینکه با پدرشون کنار نیاید اون وقت فکر اینکه شما می خواهید با این فرد زندگی کنید اشتباه است چون یا باید بپذیرید و یا اینکه اون فرد تغییر کنه که امکانش نیست در هر صورت پدر این اقاست و رفت و امدی در اینده خواهد بود .بهتره همه جوانب رو در نظر بگیرید و بدونید که بستگی به خودتون داره امیدوارم خوشبخت باشید .

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *