موفقیت و دستیابی به اهداف تعیین شده و عملی ساختن هدف متعالی هر یک موضوعی نیست که یک شبه به دست آید. راه موفقیت طولانی و پر از موانع است و حتی زمانی که فکر می‌کنید به پایان رسیده‌اید، باید به مبارزه ادامه دهید تا در مسیر درست بمانید.

چگونه می توانیم این سفر را بدون خستگی و سرخوردگی طی کنیم؟ برای تعیین مسیر موفقیت، حرفه ای ها مکانیسم های مختلفی بر اساس هوش هیجانی دارند که به ما کمک می کند تا روحیه برنده بودن را حفظ کنیم.

۶ قدم برای پیمودن مسیر موفقیت

1. علاقه خود را دنبال کنید. یکی از ویژگی های مدیران موفق، اشتیاق آنها به کاری است که انجام می دهند. آنها شدیداً به شرکت خود، به محصولات و خدمات خود و تأثیر مثبتی که بر جامعه ایجاد می کنند اعتقاد دارند. انجام هر گونه فعالیتی با این حرفه به حفظ انگیزه در هر زمان کمک می کند، در برابر ناملایمات تسلیم نشویم و دیگران را به نگرش خود آلوده کنیم.
2. بیشتر از آنچه دریافت می کنید، بدهید. اگرچه گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که وقت، تلاش و سرمایه مالی خود را برای دیگران تلف می کنید، اما در نهایت خواهید دید که چگونه این همه سخاوت به نفع شما تبدیل می شود. همانطور که سرمایه داری آگاهانه آشکار می کند، همه گروه های ذینفع به هم مرتبط هستند، به طوری که اقدامات ما منجر به پاسخی هماهنگ خواهد شد. به عنوان مثال، فکر نکنید که می توانید مانند سایر سازمان ها قراردادهای نامطمئن ببندید و این مبلغ را برای جلب رضایت سهامداران اختصاص دهید، اما شرایط خوب کاری باعث رضایت کارکنان و شایستگی و بهره وری بیشتر می شود که به نفع شرکت خواهد بود. در بقیه کارگران بی انگیزه می شوند و به محض اینکه فرصت پیدا کنند به مسابقه می روند.
3. شفاف عمل می کند. صداقت و اصالت ارزش‌های ذاتی رهبر آگاه است که به ایجاد روابط محکم با همه ذینفعان، از نیروی کار گرفته تا سرمایه‌گذاران یا مصرف‌کنندگان اجازه می‌دهد.
4. معطل نکنید روال روزمره، در هر زمینه ای از زندگی، ما را هدایت می کند که با بهانه های پیش پاافتاده ای که فقط ناامنی شروع مسیر موفقیت را پنهان می کند، منطقه راحتی خود را ترک نکنیم. اگر هدفی دارید، شروع به اجرای موثر آن کنید و اقداماتی را انجام دهید که به شما امکان می دهد در مسیر موفقیت پیش بروید. همانطور که رامتین نعیمی جوان، که اولین صندوق تامینی خود را در سن ۱۸ سالگی ایجاد کرد و یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر سیلیکون ولی را در ۲۴ سالگی تاسیس کرد، توضیح می دهد، کلید این است که “کار را انجام دهید، نه درخواست آن”.
5. اهداف خود را متمرکز کنید. چه کاری می خواهید انجام دهید، کی، چگونه و کجا؟ مسیر موفقیت خود را تجزیه و تحلیل کنید و مراحلی که برای رسیدن به آن نیاز دارید را مطالعه کنید. و روی آنچه واقعا می خواهید تمرکز کنید و می دانید چگونه انجام دهید. همانطور که آلبرت انیشتین گفت: “ما همه نابغه هستیم، اما اگر یک ماهی را بر اساس توانایی اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید، آن ماهی تمام عمر خود را با این باور که احمقانه است زندگی می کند.” استعداد خود را پیدا کنید و روی آن تمرکز کنید.
6. پابرجاست . راه موفقیت بدون دست اندازها نیست. همه تاجران بزرگ با مشکلاتی روبرو شده‌اند، اما برتری آنها در این است که در برابر مشکلات تسلیم نشدند یا با صداهای دلسردکننده سرگردان نشدند، بلکه از اشتباهات درس گرفتند و هدف خود را دنبال کردند. به عنوان مثال، والت دیزنی از روزنامه ای که در آن کار می کرد به دلیل نداشتن تخیل اخراج شد.

چه رابطه ای بین موفقیت و شکست وجود دارد؟

شکست یک قدم به عقب نیست، بلکه یک فرصت جدید برای موفقیت است . ما هرگز یاد نمی‌گیریم که از منطقه راحتی خود خارج شویم، اگر ترس از اشتباه پیش نیاید. آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا در مصاحبه های شغلی مردم در مورد هر دو تجربه سوال می پرسند؟ دلیل آن این است که کسی که از شکست جان سالم به در می‌برد، دانش بسیار ارزشمند و پشتکار غیرقابل توقف ناشی از غلبه بر مشکلات را به دست آورده است.

برای موفقیت، ابتدا باید بپذیرید که به احتمال زیاد ابتدا شکست خواهید خورد. این رابطه بین هر دو تجربه است، که برخی از درس‌های مهم را به جای می‌گذارد:

• عزم و اراده سوخت پیشرفت است، زیرا همه ما زمانی سقوط خواهیم کرد، آنچه مهم است داشتن توانایی دوباره بلند شدن، تلاش دوباره تا رسیدن به نتیجه مطلوب است.
• شکست شکل ارزشمندی از بازخورد است که می تواند منجر به بهبود و موفقیت نهایی شود.
• مثبت بودن با خود، پذیرش و مواجهه با ترس از شکست برای غلبه بر موانع و چالش هایی که همیشه بخشی از معادله هستند، مثبت است. تلاش برای نادیده گرفتن آن یا فرار اغلب منجر به نتایجی می شود که در دراز مدت مطلوب یا قابل قبول نیستند.
• اشتباهات فرصت هایی برای یادگیری هستند، زیرا کلید موفقیت این است که یک اشتباه را دوبار تکرار نکنیم.
• موفقیت می تواند نتیجه الهام باشد، اما به احتمال زیاد از تلاش مداوم ناشی می شود.

از این رابطه بین موفقیت و شکست چیزهای بیشتری می توان آموخت. پس از تمرکز بر سطح فردی، ضروری است که به فراتر از خود نگاه کنیم و سعی کنیم روی تصویر بزرگ نیز تمرکز کنیم. موفقیت کل سیستم به این بستگی دارد که تغییر را به عنوان یک فرآیند ببینیم، نه یک رویداد.