احساس گناه در زندگی

احساس گناه در زندگی

گناه و در کل مرتکب یک گناه شدن می تواند عواقب خیلی بدی برای فرد داشته باشد  و احساساتی همچون پشیمانی و عذاب وجدان را به همراه دارد. به خصوص اگر فرد با زندگی دیگران بازی کرده و یا در مباحث و مسائل جنسی مرتکب گناه شده باشد. اینجور افراد زندگی خوبی نداشته و همواره فکر گناهانشان آنان را مورد آزار قرار می دهد. درست است که از یک جایی به بعد ارتکاب گناه برای آنان عادی می شود اما فکر و عذاب وجدان هیچ گاه آنان را آسوده نخواهد گذاشت.

line-separator

این افراد برای مقابله با این افکار یا خود را غرق در گناه می کنند و یا از راه خود بازگشته و پشیمان می شوند. بهترین راه برای آنان مشورت با کارشناسان و روانشناس ها است اما یک نکته حیاتی برای این افراد عدم چشیدن طعم خوشبختی در زندگی اینده خودشان است. آنان ازدواج کرده و حتی بچه دار می شوند اما این فکر که فردی گناه کار هستند و گذشته ای بد دارند آنها را مورد اذیت قرار می دهد. تا جایی که توان مقابله نداشته و دست به کارهای افراطی میزنند.

line-separator

توصیه مشاوران به این افراد این است که از هرکجا که می توانندجلوی گناه خود را بگیرند سپس با مشورت و کارشناسی دقیق ازدواج کرده و گدشته خود را با همسرشان قبل از ازدواج در میان بگذارند در این صورت می توانند از عذاب وجدان راحت شده و بسیاری از مشکلات خود را حل نمایند. اما باید بدانند که وقتی ازدواج کرده اند متعهد هستند و دیگر باید به زندگی خود پایبند بوده و برای خوشبختی همسر و فرزندانشان تلاش نمایند.

منبع:e-teb.com

 

 

173 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام لطفا یکی یه راهی جلو پام بزار بگید باکسی ازطریق دنیای مجازی اشنا شدیم میشه بهش اعتماد کرد؟میشه ازدواج موفقی داشت؟بنظرشما اونکه میگه ازطریق تلفن ویباردیدن عاشق شده راسته؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      رابطه ای که با فشار یک دکمه ایجاد بشه با فشار همان دکمه هم میتونه تموم بشه
      بهتره راه های دیگه ای رو برای انتخاب و شناخت استفاده کنید

      پاسخ
  2. ناشناس
    ناشناس گفته:

    احساس عذاب وجدان چطور میشه پاک کرد؟با اینکه گناه ترک بشه ولی احساس عذاب و یاداوری اون لحظه ها تو ذهن میمونه

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      عذاب وجدان: آیا شما احساس گناه میکنید؟

      احساس گناه و عذاب وجدان حسی است همراه با اضطراب و نگرانی، که در خیالاتمان در مورد کاری که می توانستیم انجام دهیم، ولی در انجام آن کوتاهی کرده ایم یا اینکه به نحو احسن آن را عملی نکرده ایم، شکل می گیرد و در این حالت حس نارضایتی و خودخوری تمام وجود ما را در برمی گیرد.

      ندایی از درون، شما را سرزنش می کند که به نوعی شاید همان حس مسئولیت پذیری است.

      این تصورات منفی ذهن شما و عذاب وجدان در وجودتان باقی می ماند و در کوتاه زمانی روح شما را ناتوان و ضعیف می کند، کسانی که در زندگی بطور دائم از احساس گناه رنج می برند، به افسردگی، دلشوره و استرس ناشی از آن دچار می شوند.
      دلایل احساس گناه و عذاب وجدان

      شما در ضمیر ناخودآگاه خود در مورد موضوعی که در انجام آن کوتاهی کرده اید با خود می گویید که ای کاش تلاش خود را می کردید یا حداقل بیشتر سعی می کردید، همه ی این حالات از احساس ضعف و ناتوانی در شما ایجاد می شود.

      آیا از این که به کسی کمک نکرده اید عذاب وجدان دارید؟

      وقتی که دوست داشتید به کسی کمک کنید اما نتواستید و به نوعی فکر می کنید او را تنها گذاشته اید.

      آیا فکر می کنید که می توانستید بیشتر کمک کنید؟

      در این حالت با خود می گویید “من به قدر کافی سعی نکردم به او کمک کنم”

      آیا از اینکه به دیدار کسی نرفته اید عذاب وجدان دارید؟

      با خود می گویید “ای کاش می توانستم بیشتر به او سر بزنم”

      آیا زمانی که در انجام کاری اشتباه کرده اید احساس گناه می کنید؟

      بعضی افراد دائما” اشتباهاتی راکه اصلاً ربطی هم به آنها ندارد را به گردن خود می اندازند و عذاب وجدان تمام وجودشان را فرا می گیرد.

      اگر کسی به شما بگوید تقصیر شما بوده و می توانستید بهتر این کار را انجام دهید، احساس شرمندگی و گناه می کنید؟

      در این حالت به دلیل عدم مهارت و توانایی در مورد مسئله ای مورد انتقاد قرار می گیرد.

      آیا سر کار خود دائماً فکر می کنید همه ی وظایف به دوش شما است و به دلیل عدم انجام کامل آن، عذاب وجدان دارید؟ این حالت بیشتر وقتی است که شما مسئولیت یک گروه را به عهده دارید.

      در تمامی موارد فوق و مشابه آن، خود را از درون خود آزار می دهد، برای آشنایی بیشتر با علائم وقوع چنین حالاتی و غلبه بر این حس به موارد زیر توجه کنید:

      احساس عدم توانایی

      از زمان کودکی حس عدم توانایی و افسردگی ناشی از آن در انسان شکل می گیرد و به تدریج مغز و ذهن ما مثل یک اسفنج تمامی اتفاقات و داده های زندگی را در خود نگاه می دارد، در نتیجه بدون آنکه متوجه شویم می بینیم که تمام ابعاد زندگی، عادات و باورهای ما تحت این افکار شکل گرفته است.

      به این ترتیب با همان الگو پیش می رویم، در اثر گذشت زمان و تکرار مداوم این عادات و افکار در وجود ما، تغییر پذیری این الگو بسیار مشکل است، درست مثل این است که، اسم خواهر شما مریم است، شما از بچگی این را می دانید و به این اسم او را صدا می زنید، اگر کسی به شما بگوید اسم او مریم نیست، اصلاً برایتان قابل قبول نیست و نمی پذیرید. افکار ما نیز به همین صورت در اعماق ذهن و وجود ما شکل می گیرد.

      ایجاد و پیشرفت این عادات و حس عذاب وجدان از زمان کودکی تا به حال، چنان شما را رنج می دهد که به افسردگی های مزمن و نگرانی های ذهنی دچار می شوید، و به تدریج تأثیرات آن بصورت ناتوانی ها و عدم موفقیت در تمام مراحل زندگی نمایان می شود. شاید باورش سخت باشد ولی پایه و روند زندگی ما در بزرگسالی همان تجربیات، افکار و عادات ذهنی است که در سنین ۲ تا ۵ سالگی در ما شکل گرفته است و منشأ تمامی مشکلات و ناهنجاری های ما از همان سن شروع شده است.

      حتماً همگی، این جملات را از کودکی به خاطر دارید؛ “تو باید همیشه اینچنین باشی…، تو هیچ وقت نباید…، تقصیر تو بود که…،”

      تأثیرات منفی این جملات در حین سادگی، اینقدر از کودکی ذهن ما را تحت فشار قرار داده است که حتی در همان سنین کم درون ما ریشه دوانده است. بطور مثال، والدین شما موقع خرید چیزی برایتان می گفتند: “تو فقط کارت شده خرج کردن، هرچقدر پول داشتیم برای تو خرج کردیم!” و در این حالات است که بدون اینکه متوجه باشید از همان دوران، عذاب وجدان و احساس گناه در شما رشد کرده است.

      در این راه بهتر است از کودکی با بچه ها از طریق بیان دلیل و منطق برخورد کنیم و آنها را از انجام کاری باز داریم نه با سرزنش و توبیخ.

      البته جدای از دوران کودکی، احساس گناه و عذاب وجدان از دوران بزرگسالی نیز ایجاد می شود. شاید برای همه ی شما اتفاق افتاده باشد که در محیط کاری احساس کنید که هیچ کار مفیدی انجام نمی دهید یا در عملکرد خود دچار لغزش شده اید. خود را در نگاه دیگران بی ارزش می دانید، اگر از همین حالا جلوی پیشرفت این ناهنجاری ها را نگیرید مطمئناً افسردگی و ناامیدی تمام ابعاد زندگی شما را تا آخر عمر فرا میگیرد.

      علاج پیش از واقعه!

      قبل از ایجاد احساس گناه و عذاب وجدان، عامل آن را پیدا و مانع از شروع آن شوید.

      به دلیل اینکه بیشتر علل این حالت به خاطر عدم انجام وظایف است، قبل از قبول و تعهد برای انجام کاری، باید کاملا” به نوع و حدود مسئولیت خود واقف باشید تا مطمئن شوید که اگر از عهده ی انجام صحیح آن بر می آیید، این مسئولیت را قبول کنید.

      همه شما در زندگی علائم و آثار عذاب وجدان را در صورت، رفتار و روحیه خود تجربه کرده اید، بنابراین اگر هم در ابتدای کار هستید علت آن را بیابید و بکوشید تا این موضوع را همان موقع حل کنید.

      در هنگام عذاب وجدان فرقی نمی کند، در مورد چه موضوعی و در کجای مسیر قرار دارید، این جملات را ۵ بار تکرار کنید: “من نهایت تلاش خود را کردم، از همه ی مهارتها و توانایی هایم استفاده کردم، دیگر بیشتر از این در توانم نیست”

      با تکرار این جمله، می بینید که چطور به مرور زمان از عذاب وجدان شما کاسته شده و متعاقباً اعتماد و اطمینان به نفس خود را افزایش داده اید.

      پاسخ
  3. سارا
    سارا گفته:

    سلام
    دختری ۲۲ ساله هستم ک یه سال پیش افسردگی شدیدی ب خاطر موقعیت تحصیلی و اجتماعیم داشتم.با یه آقای ۶۰ ساله ک خیلی شبیه روانشناس ها حرف میزد و شادم میکرد تو فضای مجازی حرف میزدم یه روز گفت ک بیا بریم کله پاچه بخوریم منم رفتم و اون ب من تجاوز کرد بعد از ترس اینکه خانوادم منو مقصر کنن و دعوام کنن بگن چرا با مرد غریبه رفتی بیرون هیچی نگفتم و تصمیم گرفتم باهاش بمونم و یه خاستگار داشتم ک خیلی دوسم داشت و من این جریان رو بهش گفتم ک الان اون هم داغون شده.نمیدونم چیکار کنم زندگیم مثل یه ویرانه اس

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      پاسخ
  4. ناشناس
    ناشناس گفته:

    من از گذشتم متنفرم همش میگم کاش مرده بودم و دارد این داستان نمیشدم ۶سال قبل یه نفر به زور و با هزار حقه منو وادار به رابطه جنسی کرد بااینکه چندسال گذشته هنوز هرروز تو ذهنم میاد و داغونم میکنه خودم که دلم میخاد تا ابد مجرد بمونم بنظرم این بهترین راهه

    پاسخ
  5. ی دوست
    ی دوست گفته:

    اگه قبل از ازدواج ب گناه کبیره خود ارضایی مرتکب شدیم و بخواهیم ازدواج کنیم برای زندگی آینده چ عواقبی داره؟آیا اینو باید با خواستگارامون مطرح کنیم؟ اصلن تن ب ازدواج بدیم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      فقط با کم کردن تعداد دفعات خودت رو به مرز ترک کردن برسونید و برای ترک نباید در موقعیت های تحریک قرار بگیرید
      برای ازدواج هم باید شرایط شما مهیا باشه که اصلی ترین اون داشتن شغل و درامدی مناسب هست

      پاسخ
  6. ازاده
    ازاده گفته:

    سلام من دختری هستم که با یه پسرروانی که تهدیدم می کرد رابطه جنسی داشتم الان دوساله ازش جدا شدم خیلی پشیمونم واحساس گناه داردم .الان چندماهه با پسری اشنا شدم بهش گفتم که من قبلا با هیچ پسری دوست نبودم تو اولین نفرهستی ولی بعضی وقتا میخوام واقعیتو بهش بگم ولی ترس ازدست دادنش نمیزاره .اون خیلی راحت بهم گفت که قبلا با یه دختررابطه جنسی داشته منم اول گفتم پس نمیتونیم باهم باشیم ولی بعدش قبول کردم الان من خیلی میترسم قبل ازدواج بهم بگه باید ازمایش سلامت بودن یعنی نداشتن رابطه مقعدی رو بدی ا/ه اینو بخواد چی باید چی کارکنم خیلی میترسم بفهمه خیلی دوسش دارم خیلی

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بهتره اینکارو انجام ندید چون تخم شک و تردید رو برای همیشه در دل ایشون کاشتید … فکر نکنید با این صداقت در حق کسی لطف میکنید چون با این صداقت مسموم زندگی رو به پرتگاه خواهید کشاند … برای رهایی از این افکار باید مشاوره کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      پاسخ
  7. دخترک
    دخترک گفته:

    سلام من دختری هستم ک قبلا بایک پسر روانی ک تهدیدم میکردرابطه جنسی داشتم الان دوساله تمومش کردم توبه کردم ازش متنفرم ولی بازعذاب میکشم چون من پاک بودم ب زور وادار ب گناهم کرد بااحساسم بازی کرد……الان بایک پسری اشناشدم ک تابحال باهیچ دختری نبوده عاشقمه ….چن جلسه خواستگاری اومده خیلی باهم صحبت کردیم….اما نتونسم باهاش روراست نباشم گذشتموگفتم ولی درحد عادی ک با ی نفردوست بودم وکمی رابطم ازمذهبی گذشت…..خیلی منطقیه قبولم کرد…ولی میگه من احساسمو واسه توگذاشتم وازین ک تو قبلا باکس دیگه بودی آزارم میده….البته ففط وقتای ک یادش میفتم…..خیلی دوسم داره منم عاشقشم ….جداشدن یعنی مرگمون…ولی میترسیم بعدازندگیمون بخاطراین مسئله بهم بخوره….ترخداکمکم کنید …بایدچبکارکنم؟؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      متاسفانه تعداد اشتباهات شما بالاست چه در رابطه قبل و چه در این رابطه … دوست عزیز این صداقتی که شمارو مجبور کرده روراست باشید زندگیتون رو برای همیشه مسموم خواهد کرد
      و بی اعتمادی رو در طرف مقابلتون ایجاد کرده … شما با این صداقت خیانت بزرگی به طرف مقابل و خودتون روا داشتید چون حق ارامش فکری رو از ایشون گرفتید
      این ازدواج اگر به نتیجه هم برسه تا اخر عمر هر کاری که انجام بدید رو میتونه برای طرف مقابلتون تداعی کننده رابطه قبلی شما کنه
      این ازدواج با این تفاسیر مردوده ///
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      پاسخ
      • مرجان
        مرجان گفته:

        سلام خسته نباشید من الان ۲۲ ساله هستم وده سال پیش رابطه جنسی داشتم و نه خون آمد ونه درد ودکتر نرفتم الان هم توبه کردم ومیخواهم ازدواج کنم آیا باید به همسرم بگویم ویا نه وا
        واگر نباید بگویم دردوران عقد اگر خونریزی نداشتم چه جوابی باید به او بدهم واو میفهمد ده سال پیش رابطه داشتم خیلی استرس دارم واگر پزشکی قانونی بروم میفهمد قبلا رابطه داشتم ودر دوران عقد با این شرایط باید رابطه برقرار کنم یا نه
        تورو خدا جوابم بدید ممنون ۵

  8. نغمه
    نغمه گفته:

    سلام خسته نباشید
    من با همسرم ۷ماهه که عقد کردیم و تووو این مدت همسرم ناخواسته درمورد ۴مورد از دوست دخترای گذشتش برای من تعریف کرده
    الان به جایی رسیده که من دیگه اعتمادمو بهش از دست دادم و نمیدونم چیکار باید بکنم
    تورو خدا راهنماییم کنید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      متاسفانه همسر شما با چنین کار نسنجیده ای تخم شک و تردید رو در دل شما برای همیشه کاشته و شما دیگه نخواهید توانست به ایشون اعتماد کنید …
      ادامه این زندگی هم فقط به خواست شما بستگی داره و شم تا در دوران عقد هستید باید در موردش تصمیم گیری کنید

      پاسخ
  9. سینا
    سینا گفته:

    من با دختری آشنا شدم که خیلی عاشقانه هم دیگرو دوست داریم خیلی زیاد عاشق هم هستیم ولی از هم دوریم ولی این باعث نمیشه از هم سرد بشیم یا بهم وفادار نمونیم.مشکل کار اینجاست که این سحر قبلا از من با پسر داییش ۵ سال بودن و هم دیگرو میخواستن من و این که رابطه جنسی هم باهم داشتن ولی محرم نبودن(خود سحرم بهم گفت این ماجرارو) ولی باکره است یک شب که باهم داشتیم صحبت میکردیم بهم گفت اگه باکره نباشم بازم باهام ازدواج میکنی من گفتم آره من عاشقانه دوست دارم و حقیقتو گفتم بهش چون خیلی دوسش دارم بعد پرسیدم هستی گفت نه گفت پس چرا اینو گفتی گفت یک بار که با مصطفی داشتیم سکس نیکردیم آلتش بی اختیار رفت تو … کمی خون اومد من هم ترسیدم رفتم دکتر دکتر گفت سالمی فقط پرده بکارتت آسیب یه خراش کوچولو برداشته.من هم بهش اعتماد کردم بهم گفت یه بار باهم میریم دکتر تا تو مطمعن بشی من گفتم نیازی نیست ولی گفت باید بریم من این طوری میخوام من هم قبول کردم.میخواستم بدونم آیا این چیزا برای شما هم انقد مهم هست که بتونید از عشق واقعی تون چشم پوشی کنید.
    زندگی بدون سحر برام خیلی سخته اصلا امکان نداره.لطفا نظر خودتونو بگید مرسی

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      متاسفانه این دختر با بی فکری که داره و در بازگو کردن داستان خودش فقط شمارو به نسبت به خودش بدبین کرده و تخم شک و تردید رو در دل شما کاشته
      دوست عزیز بهتره برای خودتون نقش بازی نکنید اگر واقعا” این موضوع رو نمیتونید هضم کنید بهتره رابطه رو کات کنید در غیر اینصورت باید تمام موضوع گذشته رو فراموش کنید
      تا بتونید از زندگی لذت ببرید و گرنه در آینده با عادی شدن رابطه شک و تردید شما کارو بهتون سخت خواهد کرد

      پاسخ
      • سینا
        سینا گفته:

        من از این مسِئله گذشت کردم روووزای اول برام وحشتناک بوود تا چند هفته نتونستم لب به غذا بزنم ولی رفتم و حضوری باهم صحبت کردیم وقتی دستشو گرفتم بی اختیار همچی رو فراموش کردم.

  10. یلدا
    یلدا گفته:

    به نظر من نیازی نیست که ادم بعد ازدواج این احساس گناه رو به همسرش بگه.همین که توبه کنی و دیگه مرتکب نشی خدا قبولش میکنه

    پاسخ
  11. tina
    tina گفته:

    من چکار کنم؟ یکی کمکم کنه گناه کارم توبه کردم از زندگی قبلم با شوهرم حرفی نزدم الان خیلی ازم میپرسه خیلی استرس و عذاب وجدان دارم واقعیت رو نمیتونم بهش بگم اما نمیتونم به دروغ جوابش بدم بخدا ۳ ساله دیگه کاری نمیکنم فقط و فقط و فقط ترسم از اینه که ادمای قبل ازدواجم واسم مشکل ساز بشن کمکم کنید میخوام خلاص شم ییکی یه ترفندی واسه طلاق جلو پام بزاره نمیخوام ادم به این خوبی و پاک با من شغال صفت باشه چطوری ازش جدا شم؟ چطوری طلاق بگیرم که بهش ضربه نخوره دارم دیوونه میشم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز صداقت خوبه ولی نه هر صداقتی … این صداقت شما از نوع مسمومه و زندگی شمارو نابود خواهد کرد …
      ولی اگر قصد طلاق دارید با ایشون صحبت کنید و راه طلاق رو در پیش بگیرید … با بخشیدن مهریه میتونید طلاق بگیرید …
      و این همه ناراحتی و استرس هم نخواهید داشت
      در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
  12. ...........
    ........... گفته:

    احساس گناه میکنم ..ولی توبه عملی رو نمتونم اعتیاد دارم یعنی حتی شروعشم دست من نبود یهو از کلاس ۵ اومدن اون فکرا ونمیدونستم چین اصن از کجا میان تو فکرم ….حس خوب موقتی بعد از خودم بدم میاد اگه بقیه بدونن….میشه یکی کمکم کنه؟

    پاسخ
    • پاسخگو
      پاسخگو گفته:

      دوست عزیز بهتره در این موردبیشتر توضیح بدید تا مشخص بشه مشکل شما در چه زمینه ای هست
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      پاسخ
  13. سارا
    سارا گفته:

    به نظر من خدا گفته گناهتو فقط واسه خودم اعتراف کن نه کس دیگ اصلا اقرار به گناه به غیر از خدا درس نیست ببین عزیز دلم وقتی یک نفر واقعا توبه کرده باشه وحتی در دلش دیگ یک ذره لذت از گذشتش باقی نمونده باشه و هر وقت فکر گناهش میوفته ناراحت میشه و دیگ گناهشو تکرار نمکنه این یعنی توبه واقعی و مطمعنا بدون خدا این بندشو فرقی نمذاره با کسی ک اون گناه و مرتکب نشده وقتی بااین حالت وارد زندگی کسی میشی دیگ نباید گناهتو اقرار کنی واسش چون تو ادم دیگ ای شدی و اصلا قصد بازگشت ب اون گناه و نداری پس چرا باید اقرار کرد چون اون گناه مال اون ادم قبلی بود وتو حالا یک ادم دیگ هستی عزیز دلم .وبدون وقتی مطمعنی توبت واقعی عزیز دلم بدون تو واسه خدا خیلی ارزش داری وفرقی با کسی ک اصلا اون کارو نکرده نداری تو دراغوش خدا هستی و بدون خدا عاشقته چون تو پیش خدا برگشتی پس چ جوری خدا میتونه تو رو قبول نکنه وقتی خدای ب این مهربونی داری دیگ عذاب وجدان نباید داشته باشی البته بگم توبه واقعی نصیب هرکسی نمشه

    پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *