بهترین مرکز مشاوره شیراز کجاست؟ شیراز، یکی از بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهرهای ایران است. این شهر با داشتن فرهنگ غنی و جاذبه‌های گردشگری متعدد، همواره پذیرای گردشگران و مهاجران زیادی از سراسر کشور است.

با توجه به افزایش جمعیت و تنوع جمعیتی در شیراز، نیاز به مراکز مشاوره در این شهر نیز افزایش یافته است. مراکز مشاوره می‌توانند به افراد در زمینه‌های مختلف، از جمله مشاوره فردی، مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج و مشاوره تحصیلی، خدمات ارائه دهند.

انواع مراکز مشاوره شیراز

مراکز مشاوره شیراز را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

  • مراکز دولتی: مراکز مشاوره دولتی توسط دولت اداره می‌شوند و خدمات خود را با قیمت‌های دولتی ارائه می‌دهند.
  • مراکز خصوصی: مراکز مشاوره خصوصی توسط افراد خصوصی اداره می‌شوند و خدمات خود را با قیمت‌های آزاد ارائه می‌دهند.

مراکز مشاوره دولتی شیراز

  • مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانشگاه شیراز: این مرکز یکی از بزرگترین مراکز مشاوره شیراز است که خدمات خود را در زمینه‌های مختلف مشاوره فردی، مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج و مشاوره تحصیلی ارائه می‌دهد.
  • مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانشگاه علوم پزشکی شیراز: این مرکز نیز یکی دیگر از مراکز مشاوره شیراز است که خدمات خود را در زمینه‌های مختلف مشاوره فردی، مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج و مشاوره تحصیلی ارائه می‌دهد.
  • مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی سازمان بهزیستی استان فارس: این مرکز خدمات خود را در زمینه‌های مختلف مشاوره فردی، مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج ارائه می‌دهد.

مراکز مشاوره خصوصی شیراز

در شیراز مراکز مشاوره خصوصی زیادی وجود دارد که خدمات خود را در زمینه‌های مختلف مشاوره ارائه می‌دهند. برخی از این مراکز عبارتند از:

نکات مهم در انتخاب مرکز مشاوره

هنگام انتخاب مرکز مشاوره، باید به نکات زیر توجه کنید:

  • اعتبار مرکز مشاوره: قبل از مراجعه به یک مرکز مشاوره، حتماً درباره اعتبار آن تحقیق کنید. می‌توانید از دوستان و خانواده خود سؤال کنید، یا از اینترنت تحقیق کنید.
  • تخصص مشاور: مشاوری را انتخاب کنید که در زمینه‌ای که شما نیاز دارید، تخصص داشته باشد.
  • تجربه مشاور: مشاوری را انتخاب کنید که تجربه کافی در زمینه مشاوره داشته باشد.
  • هزینه مشاوره: هزینه مشاوره در مراکز مختلف متفاوت است. قبل از مراجعه به یک مرکز مشاوره، حتماً از هزینه‌های آن آگاه شوید.

مشکلات در راه ازدواج

در بحث ازدواج ممکن است مشکلات جدی و بزرگی بوجود بیایند که در حل آنها به مشکل بر بخوریم. این  مشکلات میتوانند مشکلات مالی ازدواج ، مخالفت خانواده  و بسیاری مشکلات دیگر باشند. گاهی برای یافتن راه حلی که بتواند به ما کمک کند عاجز و ناتوان میشویم و امید خود را از دست میدهیم اما این مشکلات را میتوانیم به وسیله مشورت با یک فرد با تجربه و کاردان که با گوشی شنوا به حرف عهای ما گوش فرا میدهد و مارا راهنمایی میکند حل کنیم.

مدیریت بحران ها پیش از ازدواج

در کل هر گونه مشکل ، بحران و مسثله ای میتواند شما را در شرایطی قرار دهد که بدون فکر و اندیشه انتخاب کنید و بدون در نظر گرفتن عواقب  ناشی از این تصمیم آن را عملی کنید. بهتر است زمانی که در این شرایط سخت قرار میگیرید دست نگه دارید و بعد از گذراندن آن بحران با ذهنی باز و دور اندیشی لازم تصمیم نهایی خود را بگیرید.

مشاوره ازدواج شیراز به منظور کمک و راهنمایی هموطنان عزیز شیرازی اقدام به جذب مجرب ترین مشاوران ایرانی در مشاوره ازدواج در شیراز کرده است.

مشاوره تلفنی با برترین های ایران

مشاوران ما مستقر در نمایندگی های این مشاوره ازدواج شیراز در مشاوره ازدواج ستارخان ، مشاوره ازدواج چمران، مشاوره ازدواج عفیف آباد، مشاوره ازدواج ملاصدرا ، مشاوره ازدواج زند و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

  • شیراز یکی از شهرهای بزرگ ایران و همچنین مرکز استان فارس محسوب می شود.
  • شیراز در قسمت مرکزی استان فارس در ارتفاع ۱۴۸۶ متری نسبت به سطح دریاست.
  • و در منطقه کوهستانی زاگرس قرار دارد و دارای آب و هوای معتدل می‌باشد.

مشاوره ازدواج در شیراز

موقعت شهر شیراز

این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از قسمت شمال به کوه‌های بمو، منتهی می شود.

شهر شیراز بعد از تبریز و تهران جزو سومین شهر ایران می‌باشد.

که در سال ۱۲۹۶ در سازمان شهرداری در آن ایجاد شد.

شهرداری شهر شیراز به ۱۱ منطقه دارای استقلال تقسیم شده است.

و دارای مساحت ۳۴۰ کیلومتر می باشد.

  • اسم شیراز در کتاب‌ها تحت اسم های متفاوتی مانند:
  •  شیرازیس، تیرازیس و شیراز به ثبت رسیده است.

نتیجه‌گیری

مراکز مشاوره می‌توانند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد ایفا کنند. اگر شما در زندگی شخصی یا کاری خود با مشکلی روبرو هستید، می‌توانید از خدمات یک مرکز مشاوره ستاره ایرانیان استفاده کنید.

در این رابطه بخوانید :

مشاور خوب در شیراز در سایت مشاوره قبل ازدواج به شما در رابطه با این موضوع کمک خواهد کرد

منبع: bard بر اساس منابع کانون مشاوران ایران

242 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. ستايش
    ستايش گفته:

    سلام خوبید؟؟؟میخوام لطف کنید یه مشاور قبل ازدواج خوب و مجرب در شیراز بهم معرفی کنید که تست شخصیت هم بگیره …ممنون منتظرم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      در این مورد اطلاع دقیقی نداریم … میتونید با مراکز دانشگاهی و یا سازمان بهزیستی شیراز تماس بگیرید

      پاسخ
  2. ناشناس
    ناشناس گفته:

    باسلام من پسری سی ساله هستم قصدازواج بایه دختر ۳۳دارم ایا به نظر شما درسته یانه مشکل چیه واخرش چیه که مارو پشیمون میکنه ازاین ازدواج

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      اولا این اختلاف سن بستگی به درک دو طرف داره … وقتی در مسایل مختلف تفاهم باشه میتونید زندگی خوبی رو داشته باشید
      ولی اگر قرار باشه با چنین تردید جلو برید بهتره در این مورد مشاوره ای حضوری انجام بدید

      بیشتر منابع موجود در روانشناسی تفاوت سنی ۴ تا ۵ سال را مناسب دانسته اند و در برخی منابع ۵ تا ۷ سال نیز مناسب شمرده شده است. علاوه بر این، عامل مهم دیگری که در کنار سن و تفاوت سنی زوجین مطرح می شود بلوغ فکری و پختگی اجتماعی هر کدام از زوجین است.

      به طور کلی می توان گفت یک ازدواج مناسب عموماً ازدواجی است که در دهه سوم زندگی شخص صورت بگیرد و آقا از لحاظ سنی بزرگتر از خانم باشد و اختلاف سنی آنها بیش از ۷ سال نباشد، همچنین هر دو نفر به بلوغ جسمی و فکری رسیده باشند و از سلامت لازم برخوردار باشند. اما واقعیتی که وجود دارد این است که ممکن است همه اشخاص نتوانند چنین ازدواجی را داشته باشند و به خصوص ممکن است در روابطی قرار بگیرند که شرایط ازدواج و اختلاف سنی آنها از حالت نرمال و طبیعی خارج باشد.

      روانشناسان معتقدند رابطه زناشویی رابطه بسیار حساسی است و می تواند از مسائل مختلف بسیار تاثیر بپذیرد. یکی از این مسائل اختلاف سنی زیاد در کنار بلوغ فکری و پختگی پایین زوجین، می تواند باعثبه وجود آمدن مشکلات جدی و مهم در رابطه شده، به رابطه زناشویی آسیب وارد کرده و آن را از مسیر اصلی خود دور کند. از جمله مشکلات مهمی که ممکن است در اثر اختلاف سنی زیاد زوجین به وجود آید می توان به موارد زیر اشاره کرد:

      ۱. تغییر نقش: موذیانه ترین، آسیب رسان ترین و مهمترین مشکلی که به صورت تدریجی و ناآگاهانه ممکن است در ازدواج های با اختلاف سنی زیاد به وجود بیاید، تغییر نقش است که به دو صورت خود را نشان می دهد:

      الف. تغییر نقش همسری به نقش معلم شاگردی: این تغییر نقش زمانی صورت می گیرد که در طول مشکلات زندگی، همسر مسن تر به دلیل خامی و بی تجربگی همسر جوان تر، شروع به آموزش وی می کند و از روی عشق و محبت این کار را ادامه می دهد. البته لازم به ذکر است در زندگی، آموزش فردی توسط همسرش هیچ اشکالی ندارد و مشکل زمانی به وجود می آید که این موضوع به دفعات تکرار شود و همسر جوان تر برای حل هر مسئله ای، به همسر خود وابسته شود. عادت شدن این امر و مشاهده این موضوع که همسر جوان تر در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و مسائلی است که همسر مسن تر قبلاً آنها را طی کرده می تواند به خستگی، بی حوصلگی، عصبانیت و کم طاقت شدن همسر مسن تر بینجامد.

      ب. تغییر نقش همسری به نقش والد فرزندی: این تغییر نقش زمانی صورت می گیرد که همسر مسن تر ناخودآگاه و بدون اینکه متوجه باشد. نقش پدر یا مادر را بازی می کند. مشاهده اشتباهات همسر جوان تر و گوشزد کردن، سرزنش کردن و نصیحت کردن وی و بسیاری از رفتارهای والدی دیگر ممکن است به طور اتوماتیک وار در زندگی پیش بیاید. ادامه این رفتارها موجب تغییر نقش از همسر به نقش والد فرزندی می شود که در آن همسر مسن تر ناخودآگاه نقش والد و همسر جوان تر نقش فرزند را ایفا می کنند. حال اگر این فرزند(همسر جوان تر) فردی وابسته و دارای خودباوری پایین باشد این رابطه(والد فرزندی) تحکیم خواهد شد و وی از رشد و بلوغ باز خواهد ماند. اما اگر بالعکس این فرزند شخصیت وابسته نداشته باشد و برای خود حق استقلال را مسلم بداند بالاخره روزی در برابر همسر مسن تر خود عصبان خواهد کرد. در هر دو صورت رابطه آسیب خواهد دید و هر دو نفر رضایتمندی زناشویی خود را به تدریج از دست خواهند داد و ممکن است رابطه نامتعادل و بی ثباتی را تجربه کنند.

      ۲. همسر مسن تر زن بوده و از نظر اقتصادی موفق تر از همسر خود باشد: افزایش سن، حرفه ای شدن در شغل و به تبع آن در آمد بالا و ثبات اقتصادی به خصوص زمانی که زن نسبت به مرد توان اقتصادی بالاتری داشته باشد و مسئولیت های بیشتری از این حیثبر دوش وی باشد می تواند موجب تنش در رابطه گردد. همین امر می تواند به تدریج موجب ناراحتی و عصبانیت زن شده و بر رابطه تاثیر منفی بگذارد.

      ۳. ممکن است همسر مسن تر وسوسه شود تا بر همسر خود تسلط یابد: به دلیل اینکه قدرت رابطه اغلب در دست همسر مسن تر است ممکن است وی به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه بر همسر خود تسلط یابد و قدرت خود را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به رخ وی بکشد.

      ۴. ممکن است یکی از همسران(یا هر دو نفر) مجبور شود خود را بسیار تغییر دهد تا بتواند با دیگری هماهنگ شده تا به تفاهم برسند:

      ممکن است یک یا هر دو زوج برای اینکه با یکدیگر تفاهم داشته باشند و تفاوت ها را به حداقل برسانند تصمیم بگیرند از بسیاری از علایق، دوستان، فعالیت های جانبی و حتی گاهاً از شغل خود بگذرند و این یعنی دور شدن از خود واقعی که به تدریج موجب احساس پوچی شده و رضایت از خود و زندگی را کاهش می دهد.

      لازم به ذکر است هر چه اختلاف سنی بین زوجین بیشتر باشد این مشکلات با شدت بیشتری خود را نشان میدهند و زمانی اوج مشکلات را خواهیم داشت که علاوه بر اختلاف سنی زیاد، دلیل ازدواج دو نفر چیزی غیر از محبت و عشق(مثلاً پول و ثروت، زیبایی و جذابیت و…) باشد. از سویی دیگر خود این مشکلات می تواند زمینه ساز مشکلات دیگر از جمله تجربه نکردن عشق و محبت دلخواه، افتادن در دام روابط خسته کننده و عدم توانایی برای خروج از آن، خیانت های زناشویی و روابط پیچیده و بی سرانجام و… باشد.

      به یاد داشته باشیم که تمامی این مشکلات به تدریج و ناخودآگاه شکل می گیرند و کاملاً روشن است که هیچ کدام از زوجین به صورت ارادی و آگاهانه نمی خواهند که این مشکلات در زندگی آنها اتفاق بیفتند. هدف همه از ازدواج خوشبختی است و هیچ کس برای مواجه شدن با مشکلات و ناکامی ها ازدواج نمی کند. اما اگر بدون آگاهی و صرفاً با تکیه بر دانسته های ناکافی و احساسات و هیجانات خود ازدواج کنیم و در برابر تغییرات ضروری مقاومت کنیم، مشکلات اجتناب ناپذیر خواهد بود.

      در مورد اختلاف سنی زیاد، توجه به نکات زیر می تواند کمک کننده باشد:

      ۱. اختلاف سنی زیاد در ازدواج اول بیشتر اثر منفی خواهد گذاشت تا ازدواج دوم، زیرا در ازدواج اول، آقا و خانم از پختگی چندانی برخوردار نیستند اما در ازدواج دوم به دلیل تجربه یک زندگی و در نتیجه پختگی بیشتر، تا حدودی تاثیر منفی اختلاف سنی زیاد تعدیل می شود.

      ۲. اختلاف سنی زیاد در سنین بالا، زیاد مشکل ساز نیست. به طور مثال ازدواج یک خانم ۲۰ ساله با یک آقای ۳۵ ساله می تواند مشکل ساز باشد اما ازدواج یک خانم ۴۰ ساله با یک آقای ۵۵ ساله زیاد مشکل ساز نخواهد بود.

      حال با توجه به مطالب مذکور ممکن است دو سوال پیش بیاید:

      ۱. اگر شخصی پیشنهاد ازدواج بدهد که شرایط خوبی دارد اما تفاوت سنی زیادی با ما دارد چه کار کنیم؟

      ۲. اگر شخصی چنین ازدواجی داشته باشد و احیاناً دچار مشکلاتی شده باشد، آیا راه حلی دارد یا نه؟

      رد پاسخ به سوال اول باید گفت اگر ازدواج اول شماست، بهتر است قید آن را بزنید و به دنبال شخصی باشید که تناسب سنی بیشتری با وی دارید. ورود به چنین رابطه هایی حتی اگر در ابتدا بسیار هیجان انگیز به نظر برسد و دلایل و توجیهات بسیاری داشته باشد، عاقلانه نیست و به تدریج دچار یک یا چند مشکل از مشکلات فوق خواهید شد. ا ما اگر سن شما بالاست و تجربه یک زندگی مشترک را داشته اید می توانید به این پیشنهاد فکر کنید اما در هر صورت حتماً با یک مشاور یا روانشناس متخصص در این زمینه مشورت کنید.

      در پاسخ به سوال دوم باید گفت که ناامید نشوید، آگاهی داشتن در مورد مشکلات موجود و تحلیل دقیق و صادقانه آنها خود نیمی از راه حل است. برای حل مشکلات خود دست به کار شوید، در مورد آنها و نیز احساسات و خواسته های خود، صادقانه با همسرتان صحبت کنید. اگر هر دو از شرایط موجود راضی نیستید برای حل آن متعهد شوید. خود را برای تغییرات ضروری و اساسی آماده کنید. از نقش ها بیرون بیایید و به نقش همسری خویش برگردید، به یکدیگر احترام بگذارید و حقوق دیگری را رعایت کنید. در این زمینه مطالعه کرده و راهکارها را در زندگی خود اجرا کنید. در صورت احساس نیاز به کمک بیشتر و تخصصی تر(با توجه به اینکه هر رابطه ای منحصر به فرد بوده و با روابط دیگر متفاوت است) از یک مشاور یا روانشناس متخصص در این زمینه کمک بگیرید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  3. نازنین
    نازنین گفته:

    سلام
    نمیدونم اصلا این به بحث شما مربوط میش یا نه. اما واقعا درگیرم باها. من الان مدت دو سال که با پسری در ارتباطم البت این ارتباط مطلقا به مسائل جنسی کشیده نشده یعنی دو طرف تمایلی نداشتیم. خانواده من از بودن اون باخبرن اما اون درباره من به خانوادش چیزی نگفته. رسمی درباره ازدواج با هم صحبت نکرده بودیم تا اینکه مادرش واسش رفت خاستگاری البت جواب منفی دادن بهش. از اونموق علاقم بهش کمتر شده با اینکه ب ازدواج باهاش عمیق فک نکرده بودم اما بهم برخورد شوکه شدم. البت تا حالا واس جلب توجه من و اینکه مطمعن ش دوستش دارم خیلی بازی دراورده و واقعا نمی دونم حتی رفتن خاستگاری یا ن. الان داره میره سربازی. اما از تموم شدن رابطمون حرفی نزده ولی یبار همون موق که رفت بود خاستگاری و یبارم دو شب پیش که وحشتناک باهاش دعوا کردم و گفتم ازش متنفرم گفت نازی من که واس زندگی و ازدواج باهات نیستم. البت ی چن دف سر مسائل جزیی و واس عزیز شدن بهم دروغ گفت ولی دروغاش وحشتناک نبودن. اصن هوسبااز نیست ولی خوش قولم نیست. ولی هیچوقت کوتاهی نمیکن در حقم. اما از وقتی میخواد بره سربازی یکم کمتر واسم وقت میزاره. البت مشغول بکارم هست.
    حالا با این تفاسیر بنظرتون ادامه بدم به این رابطه؟ ایا باهاش اینده ای دارم؟ نمی گم خیلی دلم میخواد باهاش ازدواج کنم اما خوب دو ساله که همه زندگیم بوده خوشال میشم ینی رویایی واسم ک اون مال من باش اخ بجز اینک یکم اینروزا سرد شده دیگ همه چیزش فوق العادس.
    خواهش میکنم ی راهنمایی درست و حسابی بهم بکنین. ایمیلمم گذاشتم اگ اونجا بتونین بهم مشاوره بدین که بیشتر ممنونتون میشم.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      اینو باید یاد بگیرید هر رابطه دوستانی بین پسر و دختر ختم به ازدواج نمیشه پس پیشگویی نکنید
      ولی اگر بهش علاقه دارید با ایشون مطرح کنید هر جوابی داد بعدش این شما هستید که باید تصمیم گیری کنه دوست دارید با یک رابطه دوستانه ساده ادامه بدید یا خیر ؟
      پس بحث ادامه دادن مربوط به معیار شماست … چون ممکنه ایشون شمارو اصلا” برای ازدواج نخواد و خواهان یک رابطه ساده دوستانه باشه
      پس خوب فکر کنید و ببینید در این ارتباط دنبال چی هستید ؟در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      پاسخ
  4. ناشناس
    ناشناس گفته:

    با سلام من دختری ۳۰ساله هستم در سن ۲۶سالگی تجربه نامزدی ناموفق به طول حدودا یکماه داشتم که البته همه فامیلم خبردار شدن و تجربه دوست داشتن ی اقایی در محیط کارم که همزمان با نامزدی من بود که به بهانه مختلف به خواستگاری نیامده و به من میگفت شما اخلاق مردانه داری و لوند و زنانه نیستی که تا الان تاثیر زیادی روی من گذاشته.۴سال پیش رابطمه عاطفی من با این آقا کات شد و در لین مدت هم چند بار پیام فرستاد و حتی پارسال شب یلدا دوباره بحث خواستگاری را پیش کشید که من هم باور کردم و دوباره همان ایرادهای همیشگی را گرفتن و منم باهاش خداحافظی کردم و دیگه بهش جواب ندادم.حدودا دوماه پیش یکی از همکاران بنده که حدود یکسال پیش ازدواج کردن به من پیشنهاد دوستی دادن و من پس از دو هفته اصرار ایشان گفتم شما متاهل و متعهد هستین و جواب ندادم که ایشان دوباره بعد از دوهفته شروع به پیام دادن کردن و گفتن تا عید از همسرشان جدا میشوند و تا کنون دوبار دادگاه رفتن چون با هم نمیسازن و ایشان قبل از ازدواج هم منو خیلی دوست داشتن و تقریبا از رفتارشان در محیط کار هم مشخص بود ولی من دلم برایشان سوخت و صحبت کردیم بعد از چند بار صحبت کردن ایشان همش منو با عشم.زندگیم.دنیام صدام میزدن و به روح مادر و جان پدرشان قسم میخوردن که مرا خیلی دوست دارن ما چند بار همدیگرو بیرون دیدیم که یکروز به من گفتن بیا بیرون ببینمتون وقتی رفتم دیدم منو به خونشون بردن و حتی با مخالفت من گفتن دوسش دارم راحت باهات صحبت کنم و من نتوانستم ایشان را راضی کنم ناگفته نماند که چندین بار ایشان از رابطه تا اخر عمر و البته ازدواج نه مستقیم صحبت کردن .در خانه اتفاق خاصی نیفتاو و کاملا رعایت ادب و احترام را میکردنن و سپس هر بار صحبت کردیم گفت بیا خونمون منم گفتم شاید صمیمی تر شدم بیام بر خلاف تمام اعتقاداتم که اصلا اینجور موردارو نمیپسندم. دفعه بعد که سه شنبه همین هفته بود که بیرون رفتیم من بهشون گفتم من اصلا ادم راحتی نیستم و هیچوقت دیگه خانه شما نمیام که از راحت بودن دخترای این روزا گفتن و دوست دختر سابقشون که راحت مسافرت یا خانه مجردی ایشون رفت و آمد میکردن.ولی من گفتم اخلاق من اینه اگر دوست نداری و نمیتونی ادامه بدی همین جا همه چیزو کات کنیم که همش خندید و در تمام طول مدت منو تماشا میکرد و دستای منو گرفت که من به زور دستامو کشیدم و ی سوال عجیب پرسید که اگر من امشب به خواستگاری شما بیام چکار میکنی من هم گفتم فعلا که طلاق شما تمام نشده گفت فکر کن الان تمام شده منم همش گفتم نمیدونم ایشون هم اصرار داشت که همین الان جوابمو بده که من گفتم نمیدونم.بعدش با خوشحالی و خنده خداحافظی کردیم و جدا شدیم از اون شب نه جواب تلفن منو میده نه جواب پیامم خیلی ناراحتم که فقط به خاطر اینکه خواسته نامعقول رفتن به خونه ایشون را نپذیرفتم به این راحتی من پس زدن .من خیلی بهش عادت کردم کلافه و عصبی هستم حس میکنم گذشتم برام تکرار شده راستی از گذشته فقط گفتم با ی اقایی صحبت میکردم و کات شده من و خانواده منو کامل میشناسن و همش از زیبایی و خوش تیپی و اخلاق من تعریف میکرد و همش میگفت به نظرم ی دردودلی داری که بهم نمیگی شاید فکر میکرد من سکس داشتم اصلا نمیفهمم منظورش چی بود؟چرا آخرین بار از ازدواج حرف زد؟چرا دیگه جواب نداد؟من فقط یکروز اصرار کردم جواب بده دیدم جواب نمیده دیگه چیزی نگفتم چکار کنم؟اون تو گروه همکارام دائم جوک میفرسته و میخنده عصبی میشم.نمیدونم چطوری آروم بشم و چکار کنم.ضمنا ایشون قلیان میکشید هر از گاهی و مشروب میخورد خودش میگفت.از خانواده شناخته شده و خوبی هستن و تو محیط کار کاملا شخصیت ایشون متفاوت از بیرون بود به طوری که من اصلا ایشون رو نمیشناختم انگار.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      موضوع مهم اینه که شما میخوایت چیکار کنید ؟ایا دوست دارید زندگی خودتون رو روی خرابه های یک زندگی دیگه بسازید و ایا این رفتارها جزء معیارها و اخلاق شما بوده ؟
      پس این شما هستید که باید بایستید و گذشته خودتون رو نگاه کنید … ببینید به چه مسیری وارد شدید و چه چیزایی در انتظار شماست /..امیدوارم بدونید در چه راه اشتباهی وارد شدید
      و وجود شما در یک زندگی متاهلی چه آثاری داره

      اگر به فکر این هستید که دوست دختر یک مرد زن دار شوید، شاید بهتر باشد که مفهوم دوست شدن مرد و زن را دوباره برای خود تعریف کنید چون اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، فقط در شرایطی آن مرد واقعاً در رابطه با شماست که بتواند خود را متعهد کند یک دروغ عمدی بگوید که خودش هم کم کم باور کند. آنوقت تلاشی که باید برای بر هم نخوردن و تداخل پیدا نکردن برنامه های زندگیش بکند دوچندان می شود. شاید اول کار مشکلی نباشد اما کم کم متوجه می شوید که آن آزادی که بقیه افراد در دوستی های خود دارند شما ندارید، نمی توانید شب ها با هم بیرون بروید یا هروقت دوست داشتید به او تلفن کنید. از همان ابتدای کار هم این دوستی ارزش هدر کردن وقتتان را ندارد.

      شاید اول کار این رابطه به نظرتان جالب بیاید. این واقعیت که او برنامه های خاصی برای زندگی خود دارد، زمان فراغت بسیار طولانی را در اختیارتان قرار می دهد که می توانید هر طور که دوست داشتید آنرا بگذرانید بدون اینکه شکایتی به شما کند. خیلی وقت ها ممکن است واقعاً با وضعیت موجود مشکلی نداشته باشد و کاملاً راحت باشد اگر بخواهید دوستان پسر دیگری را هم در زندگیتان راه بدهید. البته چاره دیگری هم ندارد. واقعاً نمی تواند شکایتی بکند چون خودش رابطه بسیار جدی دیگری پشت صحنه دارد، رابطه ای که بین شما و او قرار گرفته است. زمان خیلی کمی می برد که متوجه بشوید یک جای کار در همه آن عشقبازی ها و محبت ها می لنگد و اگر خودتان موضوع را کشف نمی کردید شاید اصلاً او به روی خودش هم نمی آورد.

      یک حالت این دوستی ها اینطور است که از همان اول کار نمی خواستید که به طور جدی دوست دخترش شوید، مخصوصاً در مواردی که این رابطه از دوستی خیلی ساده و زیبایی که بین شما دو نفر بوده شکل گرفته باشد. وقتی کنار او هستید همه چیز خوب است اما این فقط در شرایطی است که فقط خودتان و خودش باشید، بدون اینکه کس دیگری از آن خبر داشته باشد. مکالماتی که قبلاً موقع ناهار یا در ایمیل ها داشتید دیگر آن مکالماتی نیست که در ماشین یا خانه تان دارید. کم کم حرفهایتان جنبه های شخصی تر و حتی جنسی تر به خود می گیرند. یا شما یا او سوال می پرسید و هر دو شما درگیر این هستید و نمی دانید که چرا دارید دزدکی این همه با هم وقت می گذرانید. حالت دیگر دوستی می تواند این باشد که او از همان ابتدای کار دل شما را برده است و دوستی از همان ابتدا جنبه جنسی هم داشته است ولی مشکل این است که او همیشه مجبور است زود برود، مدام در حال چک کردن تلفن همراهش است و شما نمی توانید هر کاری که می خواهید را در وقتی که می خواهید بکنید. احساساتتان سرکوب می شوند و کم کم متوجه می شوید که نمی توانید به همان سادگی که وارد این رابطه شدید، از آن خارج شوید. احساس گمگشتگی می کنید، گمگشتگی از این جهت که بین او و مشکلاتی که با همسرش دارد گیر افتاده اید.

      اما چرا او نمی تواند با همسرش هم به همان اندازه که با شما راحت است راحت باشد؟ شما زنش را دیده اید، زشت نیست و خیلی راحت می شود با او کنار آمد. حتی ممکن است خودتان هم با او رابطه داشته باشید و خیلی وقت ها دوست دارید که به او بگویید که چه بین شما و شوهرش می گذرد اما نمی توانید چون او زن خوبی است و حقش نیست که زندگی زناشوییش اینطوری خراب شود. اگر هم قرار باشد کسی اینکار را بکند خود آن مرد است. ممکن است مرد در ابتدای رابطه دیوی از زنش برای شما ساخته باشد اما وقتی خودتان با آن آشنا می شوید می فهمید که اینطور نیست.

      هیچکس نمی تواند به شما بگوید که با یک مرد زن دار رابطه داشته باشید یا نه. متنفر شدن از آن یکی زن کار ساده ای است اما برای خیانت همیشه دو نفر لازم است. خیلی جاها ممکن است فکر کنید که کسی هست که دوستتان دارد اما واقعیت این است که این مرد نمی تواند عشق و احترامی که شایسته شما باشد را در اختیارتان بگذارد. حتی ممکن است یک مرد زن باره باشد و هر چند وقت یکبار یکی مثل شما را بازیچه نفس خود کند. زمان و انرژی که با او هدر کرده اید را می توانستید خیلی جاهای دیگر استفاده کنید، حداقل با مردی که واقعاً لایق شما باشد.

      سوال خیلی ساده ای که می خواهم بپرسم این است که آیا برای خودتان ارزش و احترام قائل هستید و آیا واقعاً می دانید خیلی مردهای مجرد خوبی هم هستند که بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنیدف پس چرا باید وقتتان را با دوست شدن با یک مرد زن دارد تلف کنید.

      آدم ها همیشه از اشتباهاتشان درس می گیرند و می توانند این درس ها را به همدیگر هم منتقل کنند. اما به خاطر یک رابطه کوتاه مدت عاشقانه، بااینکار همه زندگیتان را به خطر می اندازید. پس عاقل باشید و از این رابطه بیرون بیایید و دیگر هیچوقت هم پشت سرتان را نگاه نکنید.

      اگر می خواهید معنا و مفهوم عشق و زندگی را به خودتان یادآور شوید، فقط کافی است بدانید که در همچنین رابطه ای آن را پیدا نخواهید کرد.

      پاسخ
  5. الناز
    الناز گفته:

    سلام
    دوسال پیش پسری به خواستگاری من اومد بصورت سنتی اما بخاطر اختلاف نظرات نتونستیم باهم کنار بیایم یه مدت ۶ ماهه از هم جدا شدیم و هر کدوم رفتیم سراغ کس دیگه ای اما پسره خیلی بهم علاقه داشت و باز اومد سراغم و حالا حدود دو سال هست که باهمیم و خیلی خیلی از مشکلات بینمون حل شد با شناخت تو این مدت. حالا بهم شدیدا علاقه مندیم اما چون تو این دوسال زیاد از هم جدا میشدیم توی دعواهای مختلف و گاها تصمیم میگرفتیم دیگه رابطه رو ادامه ندیم من هم میرفتم سراغ کسای دیگه و انتخابهای دیگه و اون هم میرفت سراغ کسای دیگه .اما بعد از یه مدت دوباره آشتی میکردیم و بازهمه رو کنار میذاشتیم اما این جدایی ها ایقندر زیاد شد که ذهنیت هر دومون نسبت به هم بهم ریخته س حالا دیوونه همیم اما انگار هیچ کدوم اعتماد نداریم که اگه تو زندگی قهری بشه اون یکی نره سراغ کس دیگه که البته بیشتر از لجبازی باهم بود.. من تونستم تقریبا این موضوع رو واسه خودم حل کنم اما اون پسر ذهنیتش خراب شده و بااینکه میدونه حالا بهش کاملا وفادارم اما بی اعتماد شده. حالا که اینقدر همو دوست داریم و تو خیلی زمینه ها به تفاهم رسیدیم نمیتونیم بفهمیم که این ذهنیت برامون دردسر ساز میشه یا نه. خیلی رفیق همیم و رابطه مون عالیه اما سر دوراهی موندیم … نمیدونیم راه درست چیه … نمیتونیم جدا شیم میترسیم ادامه بدیم.. لطفا راهنماییم کنین…ممنونم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      البته هر رابطه فراز و فرودهای بسیاری دارد و بروز هر مشکل می‌تواند فرصتی باشد برای صمیمیت و عشق بیشتر. اما بسیاری از افراد هنگام بروز مشکلات سعی می‌کنند از آنها فرار کنند زیرا می‌ترسند به مشکل دامن زده شده و بیشتر شود؛ حال آنکه این پنهان کردن مشکل است که بر شدت آن دامن می‌زند، نه مطرح کردن و حل صحیح آن.

      ● پنهان کردن احساسات

      یکی از خصوصیات رایج بین اغلب زوج‌ها این است که معمولا احساسات واقعی خود را ابراز نمی‌کنند و همیشه احساس خود را به گونه‌ای دیگر- طوری که طرف مقابل نرنجد- نشان می‌دهند. شاید شما هم احساسات و عواطفتان را پنهان می‌کنید. بسیاری از ما حقیقت را نه تنها از دیگران بلکه از خودمان نیز پنهان می‌کنیم و بعد از مدتی از یاد می‌بریم که واقعاً چه احساسی داشته‌ایم. گاهی هنگام بروز مشکل، وقتی دیگران از ما سؤال می‌کنند که چه احساسی داری و چه مشکلی پیش آمده؟

      می‌گوییم نمی‌دانم! شما آن قدر احساسات خود را پنهان کرده‌اید که از یاد برده‌اید چگونه باید آنها را ابراز کنید؟ در واقع بیشتر مشکلات ارتباطی به این دلیل ایجاد می‌شوند که شما فقط بخشی از حقیقت را بازگو می‌کنید، نه همه آن را.هنگامی که ناراحت هستید و سعی می‌کنید علت‌ آن را به همسر یا دوست خود بگویید، احتمالا فقط درباره احساساتی مانند خشم، ناراحتی و عصبانیت خود سخن می‌گویید. در این گونه موارد به دور از مهربانی و ملاطفت سخن می‌گویید و همین باعث می‌شود گوش دادن به آنها بسیار مشکل و رنج‌آور باشد. اما فراموش نکنید که زیر لایه خشم شما، انگیزه عشق و میل به صمیمیت بیشتر نهفته است.

      بنابر این هنگامی که از همسرتان عصبانی هستید بدانید که در واقع او را دوست دارید و می خواهید نظرش را جلب کنید. هنگامی که از رئیس خود عصبانی هستید که چرا با شما بد رفتار کرده، در زیر این خشم علاقه به شغلتان و حفظ سمت‌تان نهفته است.

      شاید شما از خشم تنها به این دلیل استفاده می‌کنید که با رنجش و ترس خودتان روبه‌رو نشوید. در اینگونه مواقع از خودتان بپرسید آیا عاملی هست که شما از آن ترسیده باشید؟ گاهی اوقات به خودتان اجازه دهید گریه کنید و احساسات واقعی‌تان را بیشتر بروز دهید. هنگامی که اجازه می‌دهید رنجش، ترس و پشیمانی خود را ابراز کنید، رهایی روحی، عاطفی و حتی جسمانی زیادی احساس خواهید کرد و از عصبانیت و تحریک پذیری شما نیز به اندازه قابل ملاحظه‌ای کاسته خواهد شد.

      ● بروز مخالفت

      این بسیار طبیعی است که گاهی در روابط خود با دیگران مخالفت احساس می‌کنیم؛ به خصوص در مورد کسانی که به ما نزدیک هستند. مخالفت هنگامی اتفاق می‌افتد که در مقابل کارها، سخنان یا احساسات دیگران مقاومت می‌کنید و ناراحت می‌شوید و احساس می‌کنید بین شما جدایی افتاده است. اما فراموش نکنید که اگر مخالفت خود را با دیگران نشان ندهید یا اختلاف خود را حل نکنید، این اختلافات روی هم تلنبار می‌شوند و باعث کینه و ناراحتی زیادتر شما می‌شوند و در مرحله بعد نیز احساس طردشدگی می‌کنید. در اینگونه مواقع طرف مقابل شما از اینکه چه میزان و چرا از دست او ناراحت و عصبانی هستید، آگاه نیست زیرا شما انزجار و عصبانیت خود را نشان نمی‌دهید. بنابر این می‌بینید که اگر احساسات واقعی‌تان را نشان ندهید چه عواقب غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت.

      به علاوه اگر در این مرحله باز هم به حل مشکل نپردازید و حقیقت را به طور کامل به همسرتان نگویید به مرحله جدایی می‌رسید. در این زمان معمولا خودتان را گول می‌زنید که رابطه هیچ ایرادی ندارد، در حالی که در آستانه خطر بسیار بزرگی

      قرار دارد و سرکوب احساسات همیشه می‌تواند بسیار مشکل‌آفرین باشد. در واقع یکی از جدی‌ترین مشکلات امروزی این است که بسیاری از انسان‌ها در حالتی شبیه به سرکوبی احساسی و عاطفی دائمی به سر می‌برند و هنگامی که دیگر نتوانند احساسات خود را سرکوب کنند به مواد مخدر، کار بیش از حد و تمامی روش‌های ناسالم دیگر روی می‌آورند تا بیش از پیش منفعل شوند.

      بنابر این اگر متوجه احساس ناخوشایندی در خود شدید حتما آن را با طرف مقابلتان در میان بگذارید زیرا در غیر این صورت امکان دارد رابطه شما حتی به جدایی منجر شود!

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  6. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام..وقتی یکی بهت میگه از زندگیم برو ولی تو دوسش داری بعد مجبوری ک بری چون میگه عاشقه یکی دیگست زمان خوب بعد از اون رابطه ک هنوزم اون طرفو دوسداری چ موقع هست ک بتونی راحت ازدواج کنی ؟؟؟ک اذیت نشی،،،،، دختر هستم و ۱۹سالمه

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بخش اول: تغییر دیدگاهتان
      ۱. بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید. اگر تصور می‌کنید نمی‌توانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوق‌العاده‌ای را با هم گذرانده‌اید و بخش مهمی از قلبتان را به او داده‌اید. حالا که تصمیم گرفته‌اید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعی‌اش را ببینید.

      • اگر به شما دروغ می‌گوید یا فریبتان می‌دهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمی‌آید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگی‌تان را پیش ببرید.

      • همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمی‌توانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز می‌توانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیده‌اش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.

      • به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشق‌های بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست می‌آورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدی‌تان چطور می‌تواند باورتان کند؟
      ۲. درک کنید که آدم‌های دیگری هم هستند–فقط شما نمی‌بینید. احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشته‌اید که شما را به نقطه‌ای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمی‌بینید. فراموش کردن سخت‌ترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.

      • همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامه‌مان پیش می‌رود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگی‌شان با آدم‌های زیادی رابطه عاشقانه برقرار می‌کنند.

      • سعی کنید خوش‌بین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود می‌شناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوش‌بین بودم کمکتان می‌کند زودتر فراموش کنید.
      ۳. بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرف‌مقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشته‌اید. این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمی‌دانسته است که شما چقدر عاشقش بوده‌اید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوست‌داشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.

      • اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشته‌اید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح می‌دهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟

      • درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمی‌خورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که می‌خواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
      ۴. اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفته‌اید و هیچ جوابی دریافت نکرده‌اید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.

      • با یک فرد بی‌طرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بی‌طرف سبک‌ترتان می‌کند و کمک می‌کند زودتر فراموش کنید.

      • با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصه‌ای ندارید. راه‌های فرار خلاقانه‌ای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقت‌ها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش می‌کند.
      ۵. تصمیم بگیرید می‌خواهید همچنان دوست بمانید یا نه. به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازه‌تان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور می‌کنند آسان‌تر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
      بخش دوم: برگرداندن استقلال شخصی
      ۱. به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث می‌شود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.

      • با محلی‌ها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایده‌ای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلی‌ها معاشرت کنید، به داستان‌هایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.

      • زمان‌هایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی‌تان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگی‌تان بیاید می‌تواند با شما شاد شود؟
      ۲. به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانواده‌تان در هر شرایطی در دسترس شما هستند – از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی می‌کنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانواده‌تان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.

      • برای اتفاقاتی که می‌افتد به نزدیک‌ترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را می‌بیند که خودتان نمی‌توانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرف‌های دلتان در اختیار شما قرار می‌دهد و باعث می‌شود فکر کنید ارزشمندید.
      ۳. همه یادگاری‌های رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکس‌ها، یادداشت‌ها، فیلم‌ها، هدیه‌ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می‌شود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحت‌کننده‌ای است اما روحیه‌تان را بهتر خواهد کرد.

      • به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاری‌هایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاری‌ها بیندازید.
      ۴. همانطور که غصه می‌خورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلی‌ها تصمیم می‌گیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصله‌اش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته‌ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده‌اید که توانستید آن را فراموش کنید.

      • چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی می‌بودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.

      • فقط از طریق نوشتن نیست که می‌توانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راه‌های عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوق‌العاده خواهد بود.
      ۵. از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه می‌خورید که تصور می‌کنید به جسمتان آسیب می‌زند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
      ۶. وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماه‌ها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدم‌های زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.

      • خیلی‌ها تصور می‌کنند که اگر وارد رابطه‌های سرسری شوند کمک می‌کند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدم‌های جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطه‌هایی نشوید چون ارزشش را ندارد.

      • از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دل‌شکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.

      • خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعی‌تان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول می‌کند.
      نکات

      • کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگی‌تان تبدیل نکنید.

      • وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمی‌گذراند تلف نکنید.

      • اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.

      • یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او می‌اندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا می‌توانید از آن استفاده کنید.

      • اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهی‌اوقات احساس ناراحتی و گریه باعث می‌شود حالتان بهتر شود.

      • زمان بهترین دارو است.

      • به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگی‌تان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.

      • تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیام‌های قبلی‌تان را چک نکنید.

      • فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترین‌ها هستید!
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  7. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام.یه شماره برای مشاوره در مورد خواستگای تو شیراز میخواستم.اگه ممکنه هم شماره و هم ادرس کاملی از مرکز مشاوره در اختیارم بگذارین.کارم فوریه.ممنون

    پاسخ
  8. پریسا
    پریسا گفته:

    سلام.
    مورد من اینطوریه که با طرف مقابلم با واسطه با هم آشنا شدیم. اما چون نخواستم واسه واسطه درگیری و مشکل ایجاد بشه به خانواده م گفتم اتفاقی با هم آشنا شدیم و دوسه بار با هم ملاقات داشتیم و…حالا مشکل من اینه که طرف اون همه خانوادشون درجریانن اما من هنوز نتونستم این مسئله رو با پدرم دوباره مطرح کنم که اون بنده خدا حداقل بتونه با پدرم صحبت کنه
    چکار کنم؟

    پاسخ
  9. مشاور خانواده
    مشاور خانواده گفته:

    با سلام خدمت شما
    امکان مشاوره تلفنی با بهترین مشاورین از طریق کانون مشاوران ایران وجود دارد ۸۸۴۲۲۴۹۵

    پاسخ
  10. ناشناس
    ناشناس گفته:

    برای کمک گرفتن از یک مشاورخوب و دلسوز در شیراز در مورد حل مشکل مخالفت خانواده کسی که دوسش دارم نیاز به معرفی مشاور دارم
    واقعا مشکلمون فورس هست و تا حالا چندتا مشاور هم مراجعه کردم نتونستن بهم کمک کنن و کسی که ۴ سال دوسش دارم رو دارم جلو چشمام از دست میدم.لطفا کمکم کنید.سپاااس

    پاسخ
  11. حسین
    حسین گفته:

    سلام من یک ماهه نامزد کردم و نامزدم هیچ احساسی بهم نشون نمیده هردفم میگم میگه تودلم عاشقتم نمیتونم به زبون بیارمش چکارباید کنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خب دوره نامزدی رو برای این مواقع گذاشتن که از هم شناخت خوب و کامل پیدا کنن … توصیه میکنم مشاوره ای حضوری داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  12. شادی
    شادی گفته:

    سلام من مطلقه هستم و حدود هشت سال متاهل بودم .شوهرم بهم خیانت کرد الان هر خواستگاری میاد نمیتونم جواب مثبت بدم لطفا یه مرکز مشاوره بهم معرفی کنید که بتونه کمکم کنه

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  13. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام من حدود ۵ ماهه ک با یه دختر اشنا شدم اون قبلا رابطه جنسی با یکی از اقوام دورشون داشته حدود دوسال پیش الانم کاملا پشیمونهو بهش اعتماد دارم خودمم اصلا تاحالا رابطه ای نداشتم یه راهنمایی کلی میخوام مرسی

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خب اگر اعتماد دارید که نیاز به راهنمایی ندارید ..اگر شک و تردید دارید بهتره رابطه رو کات کنید … چون در آینده میتونه ایجاد مشکل کنه

      پاسخ
      • ناشناس
        ناشناس گفته:

        نه اصن شک ندارم بهش کاملا اعتماد دارم خیلی هم همدیگرو دوس داریم پس مشکلی نداره؟

« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *