مرکز مشاوره خانواده
یکی از مزیت هایی که مرکز مشاوره خانواده برای مراجعین خود دارد، حضور به موقع و مداوم مشاورینی با تجربه و ماهر است که بتوانند در سریع ترین زمان ممکن پاسخ گوی آنان باشند. این مرکز با استفاده از برترین روانشناسان به عنوان مشاور خانواده در مرکز مشاوره خانواده بهترین خدمات برای کسب رضایت مردم عزیز ارائه خواهند کرد.
مرکز مشاوره خانواده با بررسی مشکلات مردم در زمینه مشکلات خانوادگی، اختلافات زناشویی، مشکلات فرزندان و همچنین شیوه ازدواج به بهترین شکل ممکن حل نماید. مشاوره خانواده به مجموعه ای از دستور العمل ها گویند که به شیوه ای بهتر به اداره مسائل زندگی کمک می کند.
یک مشاور خانواده خوب و بهترین مشاور خانواده باید یکسری ویژگی ها داشته باشد تا بتواند یک مرکز مشاوره را به صورت بسیار عالی اداره کرده و بتواند بهترین مشاوره ها را ارائه کند. این مشاوران باید صبور و با تجربه بوده و ارتباط متقابل خوبی داشته باشد. بنابراین شما می توانید با مراجعه حضوری و یا به صورت آنلاین و یا تلفنی سوالات خود را با مشاوران ما در میان بگذارند تا در بهترین مرکز مشاوره، مشاوره شوند.
سایت مشاوره قبل ازدواج به شما در رابطه با این موضوع کمک خواهد کرد
منبع:تریبون آزاد
سلام خانمی هستم٣٠ساله قبلاازدواج ناموفق داشتم الان حدودیکساله بامردی آشناشدم متاهل اماتوزندگیش پرازمشکلات زناشویی وچیزای دیگه هست که خودم خبردارم ازشون این آقاازروزاول به نیت ازدواج قدم برداشتن وتااونجایی که مطمئن هستم باوجودزن ودوتابچه خیلی تنهاست ازلحاظ اخلاقی آقای بسیارمتشخصی هستن من تودوراهی گیرکردم میشه منوراهنمایی کنیدکه آیااین کارم درسته یاغلط؟
با سلام دوست گرامی مساله اصلی قبل از اینکه بدانیم ایشون به نیت ازدواج قدم برداشتند یا خیر این است که ایشون هر چند دررزندگی مشکلات و اختلافات بسیاری دارند ولی هنوز طلاق نگرفته باید به همسرشون و یا مادر دو فرزتدسون متعهد باشند .
اختلافات هر چند زیاد باشد باید دید که مساله از نظر خانم ایشون چطوره
یعنی اینکه ایشونم تمایل به جدایی دارند اصلا مشکل ایشون هستند نمی ت انید یک طرفه قضاوت کنید ایشون مسائل زندگی روبیرون گفته هر چند تحت فشار باشد
خودتون رو جای اون خانم بگذارید سخت نیست که زن قانونی فردی باشید و شاید به جای تلاش برای حل اختلافات و حتی طلاق حرف زندگی شما جای دیگر گفته شود تحت فشاربودن برای پدر دو فرزند حرف منطقی نیست
در هر صورت اگر همسرشون رو طلاق دادند با زندگی با دو فرزند ایشون مشکلی ندارید و حتی اگر حضانت به مادر داده شود رفت و امدی خواهدبود انها را پذیرفتید و از ایشون شناخت کافی داربد
می دونید در مسائل و مشکلات قطعا همسرشون مقصر عستند
و مسائل در زندگی با شما تکرار نمی شود اقدام کنید در عین حال امیدوارم خوشبخت باشید و البته تصمیم درستی بگیرید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید
سلام من ۵ یا شیش سال پیش رابطه جسی داشتم رابطه هم نبود فقط لب گرفتن باش کاری نکردم خواستم باش بکنم گفت درد داره همین ممکن مشکل واسه ازمایش پیش بیاد
سلام من می خوام با یه دختر ازدواج کنم هم دیگرو خیلی میخواییم ولی میترسم داخل ازمایش بهم نخوریم باهم غریبه هستیم اون اهل تهران من شیراز یه دوسالیه باهم دوست بودیم بیماری ژنتیکی هم نداریم نه من نه اون دوتامون هم ورزش میکنیم فقد من مادرم بچه اولش که دنیا امد فوت کرد الان هم مشکل ژنتیکی نداریم پسر خاله اون اووتیسم عصبی داره منم دایی مامانم دختر پاهاش مشکل داره ممکن مشکلی پیش بیاره چ ازمیشی ازت میگیرن ممکن جواب ما دوتا غریبه منفی باشه نتونیم ازدواج کنیم
با سلام .این مسائلی که شما مطرح می کنید نشاندهنده وسواس زیاد و حساسیت در این مساله است اینکه پاسخ ازمایش چه شود فعلا بحث احتمال است ک نمی توان پیشگویی داشت منتهی با توجه به بحث نداشتن مشکل ژنتیکی خاص فکر نمی کنم مشکلی در پاسخ ازپایس وجود داشته باشد چون غریبه هم هستید و خب درمورد این مساله که پسر خاله ایشون با یکی از اقوام شما فلان مساله را دارند خب ممکنه در هر خانواده ای فرد دچار مشکل وجود داشته باشو و دلیلی نمی شود در مورد شما دو نفر که فامیل نیستید صدق کند و جای نگرانی وجود ندارد .امیدوارم خوشبخت باشید
با سلام خدمت شما مشاور گرامی من ۱۵ سالمه و مرد هستم. بدن باشگاهی اونجوری که همه جا میرم میگن حتما بری باشگاه یادمه برای تایین سطح زبان رفته بودم طرف باشگاهی بود بیشتر میگفت برو باشگاخ واقعا در اینده شاد قهرمانی چیزی شدی از طرفی با این که هیکل گنده ای دارم زوری ندارم و از پچه های قلدر مدرسه مان عقبم پدرم مخالف است چون میگوید جای ادمای لات انجاست مادرم هم مخالف است ولی بعدا متوجه شد پدرم چرا با من مخالف است موافقت کرد هر وقت خواستی پول میدم برو پدرم شغلش خرازی است همه اجناس. اون فک میکنه کل زندگی فقط این شغل است چون من را مسخره میکند و میگوید تو در اینده قهرمان بشوی و رویش را اونور میکند پدرم همیشه نصیحتم میکند جوری که سرم در میگرد ما ۴ تا برادریم که به ما میگوید باید همه ما مغازه اش را در بزرگیمان بچرخانیم راستش را بخواهید. از این شغل بدم می یاد بدهکاری طلبکاری هزارتا نگرانی که هرروز پدرم دارد و به بدهکاران میگویند بیایند پولشان را بدهند ولی اونا میگن پول نداریم یا میگن میریزیم و فلان این شغل پر از نگرانی و سختی است من دوست دارم یا دکتر بشوم یا یک بسکتبال از یه طرفی مادرم میگوید برو ارایشگاه یاد بگیر پدرت هم بفهمد که میتونی رو پات بایستی اما از طرفی دلم میخواهد برم باشگاه چون اون مردی که من توی تایین سطح زبانم دیدم با شک تردید نمیگفت که قهرمان میشوی با زبان جدی میگفت اصلا بیش تر تایین سطح بگیره فقط میگفت برو باشگاه حالا چکار کنم برم باشگاه؟برم ارایشگاه کار کنم؟یا برم کار پدرم را ادامه بدم؟لطفت کمکم کنید!ببخشید زیاد حرف زدم سرتونو درد اووردم.
تنها توصیه به شما اینه که ببینید به چه کار و حرفه ای علاقه دارید ؟
تا اول در اون رشته مهارت پیدا کنید و بعد شروع بکار کنید … چون اگر علاقه باشه حتما موفق خواهید شد
از رشته های فن و حرفه ای هم میتونید استفاده کنید ولی باشگاه رو کسی به نتیجه نرسیده و شما میتونید در کنار کارتون ادامه بدید نه اینکه تمام هدف و زندگیتون باشگاه باشه
سلام من با یه دختر خانمی آشنا شدم که از همه نظر به من میخوره. تنها مشکلش اینه که به خاطره کاهش وزن زیاد (۵۰ کیلو) نیاز به عمل جراحی روی شکمش داره. از یک طرف میدونم که خانمها به خاطره حاملگی ممکنه دچار این مشکل بشن. از طرفی هم این مشکل رو میشه با عمل جراحی برطرف کرد. خودش هم حتا حاضر که این کارو انجام بده ولی بد از این که بچه دار بشه. من الان سر دو راهی موندم. الان حدود ۱ ساله با همیم. از یه طرف ظاهرش رو نمیپسندم. از طرفی هم به خاطره اخلاق خوبش نمیتونم ازش جدا بشم. ممنون میشم اگه راهنمایئم کنین.
معیار شما زیباییه و نه اخلاق و گرنه با ایشون ازدواج کرده بودید … چون این مشکل به هر حال قابل حل هست و نیاز هست طرف مقابل این دختر مشکلشو درک کنه
شما هم اگر واقعا علاقه ای به ایشون ندارید بهتره در مورد ادامه دادن به این رابطه کمی فکر کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
باسلام من ی خانم ۲۵ ساله هستم حدود ۱۱ سال با ی اقا در ارتباط هستیم و علاقه زیادی هم به یکدیگر داریم ولی ایشون برای ازدواج هیچ تلاشی نمیکنن و میگویند از وضعیت الان راضی هستم و موقعیتش ندارم از طرف دیگر هم من از طرف خانواده تحت فشارم و خودمم از این وضعیت خسته شدم.و البته ی خواستگار هم دارم که علاقه زیادی به ازدواج کردن با من دارند
لطفا منو راهنمایی کنید
ممنونم
پس حساب شمارو کامل روشن کرده … اگر قراره فرصت های زندگیتون رو بسوزونید بازم میتونید به این رابطه ادامه بدید
پس بهتره خوب فکر کنید و رابطه ای که واقعا ۱۱ سال بیهوده ادامه دادید رو کات کنید
در حال حاضر، در جامعه بین افراد روابطی وجود دارد که به قول دکتر شریعتی با جرقه ای آغاز و اکنون به صاعقه تبدیل شده است. طرفین به این نتیجه رسیده اند که اصلا با هم وجه مشترکی ندارند و مدت هاست روزمرگی را تجربه می کنند. اکنون مانده اند چگونه این رابطه بی ارزش را تمام کنند.
این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد
قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.
متاسفانه اکثر ما روش درست قطع رابطه را بلد نیستیم: به همین خاطر نه فقط نمی تونیم ناراحتی قطع رابطه رو به حداقل برسانیم، بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهایمان را نقد کنیم.
برخورد عاقلانه و اخلاقی با کسی که زمانی نگرانمان بوده و دوستمان داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت همه ماجرا نیست، ما باید بتونیم برای خودمان احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند دوباره به زندگی برگردند.
رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟
البته نمی شود برای قطع رابطه دستورالعملی ساده و کم هزینه توصیه کرد اما مجله «روانشناسی امروز» »Psychology Today» منتشر شده در کانادا، هفته گذشته، نکته هایی را پیشنهاد داده است تا به کمک آنها درد و رنج اجتناب ناپذیر قطع رابطه به حداقل برسد و هر دو طرف به لحاظ احساسی صدمه مادام العمر نبینند.
البته فراموش نکنید تلخ تر از همه تلخی های یک رابطه، تن دادن به تداوم رابطه نه به خاطر عشق که به خاطر نگرانی، ترس و دلسوزی است.
۱- مسئولیت کامل شروع روند قطع رابطه را برعهده بگیرید
اگر احساسات یا نیازهایتان تغییر کرده است، اگر رویاهاتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح اعلام کنید، نه اینکه طوری با شریک زندگی تان برخورد کنید تا مجبور شود اینها را به زبان بیاورد.
پال فالزون، مدیر یک شرکت خدمات آنلاین یافتن شریک زندگی می گوید: «وقتی احساس می کنید یک رابطه باید تمام شود نباید مسئولیت گریز شوید و کاری کنید که طرف مقابل خودش به زبان بیاید و بگوید که دیگر نمی تواند ادامه دهد. این باعث نابودی عزت نتفس شما می شود، این خاطره هیچ وقت از ذهنتان پاک نمی شود و هیچ وقت فراموش نمی کنید که شجاعانه عمل نکردید.»
راسل فریدمن مدیر مرکز مشاوره ای «بهبودی از غم» در کالیفرنیا هم می گوید: «شما دوست دارید این بار را از دوشتان بردارید و جوری رفتار می کنید که بالاخره طرف مقابل بگوید که دیگر بس است و از این رابطه خسته شده اما این رفتار شما تمام تلقی آن آدم از زندگی را به هم می ریزد. طرف مقابل در ابتدا متوجه نمی شود که شما قصد دارید رابطه را قطع کنید و شروع می کند به پرسیدن این سوالات از خودش: آیا آدم ارزشمندی نیستم؟ آیا غیرجذابم؟ شما آرام آرام این احساس را در طرف مقابل به وجود می آورید که مقصر خودش است. شما به درک او ضربه می زنید و او به آنچه احساس می کند، می بیند یا می شنود اطمینان نخواهد کرد.» این نوع بلاتکلیفی می تواند آن را در رابطه های بعدی هم فلج کند. دیگر نمی تواند به از خودگذشتگی یا شایستگی نفر بعدی اطمینان کند.
۲- قطع رابطه را رو در رو انجام دهید
یک نکته علمی: آدم ها در روند تکامل به مراوده رو در رو روی آورده اند و این باعث نزدیکی و آرامشی می شود که در رابطه از راه دور ممکن نیست.
در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشاره های غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان می دهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. هر چیزی جز قطع رو در روی رابطه، این پیام اضطراب آور را در خودش دارد: «تو اهمیت نداری».
عده ای ممکن است فکر کنند با ایمیل زدن، پیامک فرستادن یا اعلام در فیس بوک می توانند از تلخی اعلام قطع رابطه کم کنند اما این روش های از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده چنان ضربه ای وارد می کند که در رابطه های بعدی اثراتش را خواهیم دید. فالزون می گوید: «وقتی شما هیچ توضیحی د رباره دلیل قطع رابطه نمی دهید، طرف مقابل زمانی خیلی طولانی را صرف این مسئله می کند که چه مشکلی داشته و چه اشتباهی کرده است. این آدم بعد از شما به سختی وارد رابطه عاطفی دیگری می شود.»
جان کاکیبو، عصب شناس دانشگاه شیکاگو می گوید: «اگر با ما از راه دور قطع رابطه کنند به احتمال زیاد در یک برزخ احساسی گرفتار می شویم. رو در رو نبودن قطع رابطه، درد ناشی از دست دادن یک رابطه پر ارزش را چند برابر می کند.» بدون یک پایان قطعی، وارد فکرهای بی پایانی می شویم که در اکثر اوقات به افسردگی منجر می شود.
سوزان نولن – هوکسما استاد روانشناسی دانشگاه ییل هم معتقد است: «در مواقعی که شخص تصویر ناقصی از وقایع اطراف دارد به احتمال زیاد در تفکر غرق می شود. این می تواند باعث سقوط احساسی شخص شود. عده زیادی از کسانی که از این سقوط جان سالم به در می برند به شدت به دیگران بدگمان می شوند و به سختی می توانند به کسی نزدیک شوند.»
رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟
برناردو کاردوچی، استاد روانشناسی در دانشگاه ایندیانا هم می گوید: «وقتی به دیگران اعتماد نداری روی آنها سرمایه گذاری کمتری می کنی. پس آدمی که بعدا باهاش رابطه برقرار می کنی از گناه های یک غریبه – شخص قبلی در رابطه – رنج خواهد کشید.»
جالب است وقتی ما از راه دور قطع رابطه می کنیم دیر یا زود دچار عذاب وجدان می شویم چون بالاخره می فهمیم که چطور به طرف ضربه زدیم و چقدر کم نگرانش بودیم. جان پورتمن، استاد درس فلسفه اخلاق در دانشگاه ویرجینیا می گوید: «ممکن است پنج سال بگذرد و بالاخره از کار خودتان خجالت بکشید. این احساس گناه و خجالت بر روابط بعدی شما هم تاثیر می گذارد.»
۳- با وقار رفتار کنید
از آنجا که قطع رابطه یک سناریوی بالقوه انفجاری هست سعی کنید پیش از انجام آن به تک تک توهین هایی که خواهید شنید و تک تک فحش هایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقول تر حرف می زنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث می شود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.
۴- صادق باشید
اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید.اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتعون نگه دارید. جان پورتمن، استاد دانشگاه ویرجینیا می گوید: «مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. طوری بلا سرش نیاورید که نتواند هیچ رابطه موفق دیگری داشته باشد. نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است.»
روی بامیستر استاد روانشاسی دانشگاه دولتی فلوریدا هم معتقد است: شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من می خواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.
۵- بی خیال کلیشه های بد مثل «مشکل تو نیستی، منم» شوید
این جمله های تکراری و بی ربط فقط طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که ذره ای احترام برایش قائل نیستید و با دم دستی ترین تکه های فیلم ها و سریال ها با آن برخورد کرده اید. شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که می خواستید پیش نرفته است، ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحث هایی عموما به خشونت منجر می شود.
۶- شروع نکنید به تحلیل جزء به جزء ماجرا
به اعتقاد راسل فریدمن «این ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. شما می گویید ماجرا اینگونه رخ داده است و طرف مقابل می گوید نه! نه! ماجرا را اشتباه دیدی … جور دیگری بود.» این رفت و برگشت های مداوم اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر می شود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطه ای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید.
۷- کامل قطع کنید
برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. روی بامیستر می گوید: «اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد فقط با هم دوست باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست.» این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.
۸- موقع خداحافظی قدرشناس باشید
به اعتقاد فریدمن روزنامه نگار آمریکایی خیلی خوب است که هنگام خداحافظی یا رد و بدل کردن آخرین ایمیل ها دوران خوب مشترک را مورد قدردانی قرار دهید و این خوب است که حس ناراحتی تان را (از اینکه امیدهای مشترکتان به رابطه به ناامیدی تبدیل شد) بروز دهید. چنین کارهایی به طرف مقابل ثابت می کند که شخص ارزشمندی بوده است.
۹- به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید
التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. وقتی یکدفعه با شما قطع رابطه می کنند بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریع تر می شود. دکتر هلن فیشر، انسانه شناس کانادایی – آمریکایی در تحقیقات خودش متوجه شده است که آدم بعد از قطع رابطه، از همه کناره می گیرد اما با گذشت زمان، این کناره گیری اجتماعی کمتر و کمتر می شود و این یعنی شخص در پروسه بهبود قرار گرفته است اما به گفته فیشر، این پروسه به شدت حساس هست و هر ارتباط یا تلاش برای بازگشت طرف مقابل به او ضربه می زند. «اگر به طور ناگهانی یک ایمیل از طرف مقابل به شما برسد ناگهان به او تمایل پیدا می کنید و دلتان می خواهد رابطه دوباره آغاز شود.» فیشر یه توصیه ساده دارد: «هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. نامه ها و کارت پستال هایش را دور بریزید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که باهاش دوست بمانید.»
رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟
۱۰- از عشق سابق، شیطان نسازید
این فقط انرژی خودتان را تلف می کند و باعث می شود متوجه نشوید که به بن بست رسیدن یک رابطه دو نفره، تقصیر هر دو نفر بوده است و بی خیال نقشه انتقام شوید؛ چون این باعث می شود که طرف مقابل بیشتر از قبل در تفکرات شما حضور داشته باشد و این یعنی عقب افتادن روند بهبود.
۱۱- درد را به زور از بین نبرید
بعد از مرگ یک عزیز، پایان یک رابطه بلندمدت یکی از بزرگترین ضربه های احساسی است که شخص می تواند تجربه کند پس کاملا طبیعی و در واقع ضروری است که شخص برای این فقدان سوگواری کند. پورتمن می گوید: «عشق شما را به شدت آسیب پذیر می کند. اگر اجازه دهید که عاشق شوید می توانید خیلی بد ضربه بخورید.» پس درد طبیعی است. هر چه زودتر با این درد روبرو شوید، زودتر می گذرد.
۱۲- فکر نکنید که بزرگترین عشق روی زمین را از دست دادید
به خودتان نگویید کلا یک آدم برای شما روی زمین وجود داشته است و حالا او را از دست دادید. روی بامیستر می گوید: «عشق باعث می شود که فکر کنید فقط همین آدم است که با شما هماهنگ است. در فیلم ها و کتاب ها هم به این اسطوره دامن می زنند اما مسئله اینجاست هیچ چیز جادویی در مورد یک شخص خاص وود ندارد.» در واقع در روی زمین تعداد زیادی آدم وجود دارند که می توانیم با آنها رابطه خوبی داشته باشیم. البته درست بعد از به پایان رسیدن یک رابطه عاطفی، نمی توانیم اینجوری فکر کنیم اما باید بپذیرید که به احتمال خیلی خیلی زیاد شما کس دیگری را پیدا می کنید و کمی بعد فکر می کنید که او هم تنها کسی روی زمین هست که به شما می آید.
ممنون از راهنماییتون ولی مشکل من این است که این اقا به هیچ عنوان نمیگن که این رابطه را نمیخوان.فقط برخی اوقات که من خیلی ابراز نگرانی میکنم بهم میگن نگران نباش ولی بازم هیچ حرکتی نمیکنن.من واقعن نمیدونم چکار کنم نمیخوام بعدها به این فکرکنم که شاید به فرصت بیشتری احتیاج داشت ولی من بهش فرصت ندادم.حتی در این مورد با من حرف هم نمیزنن.
خب دوست عزیز شما الان بهتر از هر کسی میدونید ایشون اصلا” علاقه ای به ازدواج داره یا خیر؟
و ایشون هم در این مدت زمان اونقدر وقت داشته تا بتونه در این مورد تصمیم گیری کنه
پس بهتره خودتون رو سرگردان نکنید و با یک صحبت قاطع و محکم تکلیف رو مشخص کنید چون هر روز وابستگی شما بیشتر خواهد شد