معضلی با نام ازدواج موقت

مشاوره ازدواج مجدد

بسیارند زنانی که در دوران مجردی خود با داشتن انتخابی اشتباه و عدم تحقیق و تامل بیشتر با هزار امید و آرزو به خانه بخت رفته اند اما این ازدواج ثمری جز جدایی و طلاق نداشته است. این دختران گذشته، در زمانی که می بایست مشورت کنند و انتخابی درست داشته باشند، زندگی خود را فدای موارد دیگر کرده و اکنون با اهرم طلاق خود را از آن انتخاب اشتباه جدا نموده اند. اکنون این زنان بنا به هر دلیلی که می تواند اعتیاد همسرشان، خیانت همسرشان  ، تعصب های بیجا و شکاک بودن مرد و یا اخلاق بد و عادت های بد همسرشان  باشد گزینه طلاق را انتخاب کرده و زن مطلقه به حساب می آیند.

بسیارند کسانی که با وجود بچه نیز تن به طلاق داده اند و بدون هیچ پشتوانه و همدمی اقدام یه یزرگ کردن فرزندان خویش می کنند.اما سوال اساسی اینجا می باشد که آیا آنان حق زندگی خوب و خوشبخت شدن را حتی با توجه به یک بار تجربه ازدواج نا موفق ندارند؟

واضح است که این زنان نیز حق زندگی همراه با آسایش را دارند و خوشبختی و رسیدن به آرامش حق همه انسان ها در این کره خاکی است. توصیه ما به این بانوان این است که ابتدا با مراجعه به یک مشاوره ازدواج خوب روحیه از دست داده خود را باز یابند. هستنذ مردانی که بنا به هر دلیلی اکنون ازدواج با یک بانوی مطلقه را خواستارند. پس مشاوره ازدواج مجدد راهی برای مردانی که خواستار ازدواج مجدد  هستند می باشد و راهی است برای بانوان مطلقه تا طمع یک زندگی دوباره را بچشند.

برای خواندن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به سایت ازدواج مراجعه کنید

منبع:مشاورکو

108 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تر
  1. narsis
    narsis گفته:

    سلام من ۳۴ سالمه و یه دختر ۹ ساله دارم دو ساله با یه پسر کوچیکتر از خودم دوستم البته از روز اول بعنوان خواستگار اومد و با خانوادم صحبت کرده و هر دو خانواده در جریان هستم ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی نمیدونم چرا همش به خاطر سنش دو دل میشم البته پدرشم راضی نیست.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام دوست عزیز شما فرزندی ۹ ساله دارید .و دختر وه حساسیت های خاص خودش را مخصوصا در این سن دارد .فردی که شما دو سال با او دوست بودید چگونه ایت ؟رفتارها و شخصیت چق ر مشابه شماست و تفاهم وجود دارد ایشون می توانند مسئولیت شما و دخترتون رو قبول کنند می توانند بپذیرند که شما با فرزندتون زندگی کنید و اصلا این دو سال کوچکتر بودن نشانونمی دهد ایشون دارند عاطفی تصمیم می گیرند و خب شاید پدر ایشون هم حق دارند که مخالفت می کنند چون دیده شده دربسیاری از افراد به دلیل داشتن شرایط مالی اون خانم ازدواجی صورت گرفته و بعد از مدتی هم نتایج این تصمیم هیجانی له جدایی انجامیده ببینید به هر حال احتمالات همیشه وجود دارد پس دقت داشته باشید در انتخابی که دارید و تلاش کنید که با شناخت بیشتر و حتما رضایت خانواده ها تصمیم بگیرید و حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره بگیرید در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

      پاسخ
  2. محمدرضا مسلمی
    محمدرضا مسلمی گفته:

    سلام من ۳۳ سال دارم الان حدود ۲سال جدا شدم
    حقیقت اینکه نمیدونم الان ازدواج کنم یا نه از سنم میترسم ولی هدف خودمم نمیدونم هر جا هم اقدام میکنم فورا مسئله مالی رو در پیش میگرن چون من مهریه هم میدم مشاوره کنید خواهشا

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      بهتره حضوری مراجعه داشته باشید .خب شرایط شما با توه به اینکه مهریه می دهید شاید برای گرفتن مسئولیت جدید در زندگی کم دشوار باشد .و طبیعی است چون مهریه می پردازید طرفین مقابل کمی نگران باشند .اگر فکر می کنید کمی باید زمان بگذردکمی به لحاظ مالی شرایط بهتری پیدا کنید حداقل زمان باشد تا ببینید چه می خواهید و بع از تربه ناخوشایند طلاق مایلید طرف مقابل چه ملاک هایی داشته باشد .این ها همه مسائل مهمی هستند در سته به لحاظ سنی مایل هستید زودنر سر و سامان بگیرید ولی خب کمی به خودتون زمان بدهید ضمن اینکه بهتره سمت فردی بروید که به لحاظ مالی شما را با همین شرایط فعلی بپذیرد و درک کند و بتواند همراه مناسبی برای شما باشد ..افراد بعد از طلاق دید بازتری پیدا می کنند از زندگی و خواسته ها یی که دارند ولی اسیب هایی هم متوجه انها می شود فرضا بدبین شدن به زندگی اینده و شک و تردید در مورد موردهای جدی .در هر حال امیدوارم این با ر با شناخت درست و کافی وارد شوید و موفق و خوشبخت باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

      پاسخ
  3. علیرضا
    علیرضا گفته:

    سلام حدود دو سالی هست از همسرم جدا شدم.در ابتدا اصرار بسیار زیادی برای ازدواج مجدد داشتم اما با خانواده مانع شدند و گفتند که آمادگی ندارم وقت جدا شدن از همسرم معلم بودم و دنبال کار دیگه ای نبودم .اما تو این دو سال ارشد هم قبلو شدم و هم شرکت زدم هم ناظر ساختمان شدم مشکلی مالی ندارم.به نظر شما اگر الان خواستگاری خانمی برن درباهر گذشته من چه تصوری خواهند داشت؟ خانواده مذهبی داریم پدرم استاد معارف هست و مادرم هم علوم تربیتی خونده و در اموزش پرورش کار می کنند.مسجد هم می روم اما آدم خشکی نیستم.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز طلاق به خواست افراد نیست همه دوست داشتند زندگی موفقی داشته باشند و با عشق یک زندگی را شروع کردند .حالا مواردی ایجاد می شود که ادامه زندگی را برای دو طرف سخت می کند .شما هم با شرایط فعلی و خانوادگی قطعا حق زندگی دارید می توانید انتخاب مناسبی داشته باشید و تجربه قبلی می تواند کمک کننده باشد و شاید اکنون متوجه شدید از زندگی چه می خواهید .واین اهمیت ویزه ای دارد .ولی خب دلیل طلاق هم مهم است چون قطعا اگر جایی بروید از شما می پرسند و احتمالا شاید تمایل داشته باشند ان فرد را حتی ببیندو تحقیقی از علت جدایی داشته باشند که خوب اگر واقعا مطمئن هستید دلیل قانع کننده ای برای طلاق داشتید و مقصر نبودید .خوب از این بابت هم نگرانی وجود ندارد .پس به تصور و ..کاری نداشته باشید شما تلاش کنید انتخاب درستی و به دور از احساسات داشته باشید تا دوباره خدای ناکرده دچار خطا نشوید .امیدوارم خوشبخت و موفق باشید .

      پاسخ
  4. خودم!
    خودم! گفته:

    با سلام . و تشکر از مطالب مفیدتون . بنده خانمی۲۵ ساله هستم که در سن ۱۷ سالگی یک ازدواج ناموفق داشتم که سنتی پیش رفت و با خواست من به اتمام رسید . بعد از جداشدن به دنبال ارزو ها و خواسته هام رفتم که ادامه تحصیل بود . الان دانشجوی ارشد یکی از بهترین دانشگاه های تهران هستم و بعد از جدایی خواستگار های زیادی داشتم که اکثرا پسر مجرد هستن. من یکم حساس شدم و انتخاب برام واقعا سخت شده . معیار های زیادی برای ازدواج دارم که هر کسی که پا پیش میزاره لزوما تمام معیارهای منو نداره. از طرفی گاهی به این فکر میکنم که ممکنه کسی که تمام معیار های منو داشته باشه و البته با شرایط من کنار بیاد پیدا نشه.یا اینکه سنم بالا بره. از طرفی هم دلم میخاد کنار کسی زندگی کنم که زندگی ارومی داشته باشم. کسی که معیارهامو داشته باشه و بعد ازدواج پشیمون نشم و تردید به دلم راه ندم که بهتر از این ممکنه موردی پیدا میشد… ازدواج یه مطلقه با یه پسر مجرد، ازدواج با پسری که هم سن خودمه، ازدواج با کسی که از نظر تحصیلات از خودم پایین تره اما شرایط مالی و فرهنگی و .. خوبی داره و ….. هر کدوم از اینا افراد متفاوتی هستن که پا پیش گذاشتن اما شک زیادی توو دلمه. نمیدونم تصمیم درست جیه …. ممنون میشم راهنماییک کنین.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز اینکه شما تجربه ناموفق داشتید و اکنون حساسیت هایی دارید درست است .و قابل درک ولی همون طور که خودتون اشاره کردید هیچ وقت فردی که مطابق با همه معیارهای شما باشد وجود نخواهد داشت .و بهتره بدونید خب با بالارفتن سن شما سخت گیر تر می شوید و افراد ی که شما را باشرایط فعلیتون بپذیرند کمتر می شوند .اینکه شما اکنون فرد موفقی هستید تلاش کردید ادامه تحصیل دادید نکات مثبتی است که نشان می دهد نسبت به ۱۷ سالگی فرد پخته تری شدید و همه جوانب رو در نظر گرفتید .و این خیلی مهم است .و قطعا به شما کمک می کند انتخاب درستی داشته باشید ولی اگر در مورد فردی تردید داشتید که حداقل ملاک های اصلی شما را داشت می توانید به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید و از نظرات انها استفاده کنید که بسیار مفید خواهد بود .ولی فکر نکنید اکنون که موقعیت هایی دارید همیشه همین طور خواهدبود و در ذهنتان شرایط ایده ال تری را مجسم کنید .برای زندگی درست و خوب درصدی شرایط و موقعیت فعلی افراد است بخش مهمی مربوط به درک متقابل است و داشتن انعطاف و اینکه چقدر هر دو نفر بخواهند با هم زندگی را بسارند و لذت ببرند .دنبال یک فرد هم فکر و هم جهت باشید که با شرایط شما سازگار باشد .و اطمینان حاصل کنید که با بحث طلاق شما مسئله ای نداشته باشد که بعدا برایتان مشکلی پیش نیاید .امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید

      پاسخ
  5. شهره
    شهره گفته:

    سلام دختری ۲۰ ساله هستم که در ۱۷ سالگی به اجبار خانواده با پسر عموم ازدواج کردم و پنج ماه بعد به خاطر کتک های شوهرم به خانه ی پدرم رفتم و شوهرم به بهانه قهر من برادرم رو به قتل رسوند حالا بعد از سه سال از طریق فیسبوک با پسری آشنا شدم که ۲۵ سالشه و مجرد و قصدش ازدواجه تمام ایده های من رو هم داره .اما از مخالفت خانوادش میترسه.ضمن اینکه با مادرم در ردباطه با ازدواجمون صحبت کرده راهنماییم کنید.لطفا

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      وقتی شما مادرتون اطلاع دارند بهتره با وجود تجربه ناخوشایند قبلی و شرایط روحی که داشتید با ایشون صحبت کنید که رسمی اقدام کنند .و خب جلساتی داشته باشید و معیارها و ملاک ها رو بررسی کنید و نظرات هم رو بدونید .ضمن اینکه ایشون بهتر خانوادشون رو می شناسند بهتره خودشون هماهنگ کنند و شرایط رو صادقانه توضیح بدهند .اگر پذیرشی نیود که ابتدای کار بدونید بهتره .به هر حال هر احتمالی رو پیش بینی کنید گرچه پاسخ منفی خانواده ایشون برای شما سخت خواهد شد .ولی بهتره از ایشون مطمئن بشید و بعد اگر قرار است ادامه بدهید این اتفاق بیفت .البته اینکه ایا اون اقا پسر از شرایط ازدواج قبلی شما باخبر هستند یا خیر هم مهم است ؟صداقت شرط زندگی است .امیدارم خوشبخت و موفق باشید

      پاسخ
  6. سامان
    سامان گفته:

    سلام.ممنون از سایت خوبتون.
    یه سوالی دارم اینکه من ۲۵ سالمه و تو ۲۰ سالکی و بیشتر به اصرار خانواده ام با دختر عموم که چندین سال به علت مسائل مالی رابطه خانوادگی هم نداشتیم و بعد از اون میانمون خوب شد نامزد کردم و متاسفانه در عرض چند هفته عقد کردیم ولی بعدش فهمیدیم دنیای ما دو تا کاملا از هم جداست.این نامزدی حدود ۵ ماه بیشتر طول نکشید.که البته بیشتر از تصف این مدت ۵ ماه رو هم با هم قهر بودیم و حرف نمیزدیم و حالا با دختری آشنا شدم که قراره با هم صحبت های اولیه رو انجام بدیم ولی نمیدونم در مقابل سوال های اون از گذشته ام باید چکار کنم.خودم دروغ گفتن و پنهان کاری رو دوس ندارم و انسانی نمیدونم و میخوام بدونم بهترین راه واسه گفتن این مسئله چیه که او فرد یکدفعه از من زده نشه؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      تلاش کنید خیلی صادقانه اگر سوالی شد همین مواردی که ایجا بیان کردید در مورد رابطه و نداشتن تفاهم و …را با ایشون در میان بگذارید و بفرمایید کلا این ۵ ماه متوجه شدید هیچ اشتراکی وجود ندارد و علت جدایی هم همین مساله بوده است .هیچ چیز بهتر از شفاف صحبت کردن نیست چون به حل مشائل هم کمک می کند و مشکلات احتمایل اینده را مرتفع می کند .بهتره با حساسیت ان موضوع را مطرح نکنید و تاکید رو ی اون مساله نداشته باشید که طرف مقابل هم حساس تر شود .اگر فردی شما را به خاطر خودتان انتخاب کند شرایط جانبی بر ا موثر نخواهد بود .موفق باشید

      پاسخ
  7. میثم
    میثم گفته:

    سلام من جداشدم اما سرهیچی همدیگرو دوست داشتیم میخوام ازدواج مجدد کنم ام نمیدونم چکار کنم همش اونو میخوام

    پاسخ
  8. مینا
    مینا گفته:

    من ۳۴سالمه ۲تا بچه دارم یه پسر۴ ساله ویک دختر۱۰ ساله ۲سال ونیمه ازهمسرم جداشدم فردی بمن علاقمنده یک پزشکه که ایشون هم ازازدواج اولش یه پسرداره اما من ازازدواج میترسم وگاهی بدبینم بهش چکارکنم مرا راهنمایی کنید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      بهتره در این موارد مشاوره ای حضوری داشته باشید .. باید بتونید با فردی حضورا” صحبت کنید که بتونه شرایط رو برای شما بیان کنه و بتونه راه درست رو به شما نشون بده
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تر

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *