عشق باید یک خیابان دو طرفه باشد

فاصله بین عشق و نفرت یک مرز کوچک بوده و تفاوت آن در یک اتفاق کوچک نمایان می شود.

کسی که فردی را عاشقانه دوست دارد لزومی ندارد که آن فرد هم او را دوست داشته باشد و این امر به همین دلیل باعث به وجود آمدن این داستان شده که جستجو برای یافتن فردی که همتیپ ما بوده و در همه موارد با ما اشتراک داشته باشد و در واقع ما را هم دوست داشته باشد ادامه دارد.

عشق یک طرفه سرگردانی میان بیم و امید

”  تقریبا سه ماه میشه عاشق یکی از پسرای کلاسمون شدم، بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم بلاخره موضوع رو بهش گفتم. اما اون گفت که هیچ حسی بهم نداره…

از وقتی همچین جوابی بهم داد خیلی دلشکسته و غمگین شدم، با این وجود بازم دوستش دارم و نمی تونم ازش دل بکنم.

از طرفی دنبال یه راهی ام که ازم خوشش بیاد و از طرف دیگه با خودم می گم اون پسره و جواب ردی که بهم داده حرف دلش بوده نه از روی ناز کردن و..”

سخنان نفری درگیر عشق یکطرفه

عشق ایده آل یا عشق دو طرفه در نظر همه ما رابطه ای است که در آن بده بستان عاطفی و صمیمیت و علاقه دوطرفه وجود داشته باشد.

با این وجود، عده ای از افراد علارغم میل یا خواست قلبی خود، درگیر عشق یک طرفه می شوند.

عشق یک طرفه را می توان رابطه ای توصیف نمود که در آن فرد با تمام وجود در دنیای ذهنی خود شیفته کسی است که به او چنین حسی ندارد.

در عشق یک طرفه بده بستان عاطفی صورت نمی گیرد به نحوی که یک طرف رابطه دائم در حال از خود گذشتگی بوده، بدون اینکه حتی انتظار از خودگذشتگی متقابل را داشته باشد.

عشق یک طرفه - عکس عاشقانه

عشق یک طرفه ممکن است به صورت مختلف تجربه شود :

  • عشق و علاقه زیادی که سال ها با صبوری و سکوت در دل پنهان می ماند.
  • عشق و علاقه یک طرفه در رابطه ای که در آن بی توجهی معشوق را تحمل می کند.
  • عشق یک طرفه در جریان رابطه ای که طرف مقابل به صورت تصنعی یا از روی ترحم به آن پاسخ می دهد.

عشق یک طرفه: از شناخت تا رهایی

شاید همه افراد در زندگی انقدر خوش شانس نباشند که عشقی متقابل از کسی که دوستش دارند را دریافت کنند. آیا تا به حال شده است در زندگی خود به شخصی علاقه داشته باشید که او اصلا از آن با خبر نبوده است یا حس متقابلی به شما نداشته است؟

در این قسمت در مورد عشق یک طرفه، نشانه های آن و دلیلی که باید از یک عشق یک طرفه دست بکشید را بیان خواهیم کرد.

معنی عشق یک طرفه

عشق یک طرفه در واقع زمانی اتفاق می افتد که فردی به دیگری علاقه دارد و در خیالات خود تصور می کند که طرف مقابل نیز حسی مشابه به او دارد، اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد.

عشق و علاقه به فردی که شما و احساسات شما را نمی بیند و یا آن را نادیده می گیرد؛ این احساسات می تواند بسیار ناامید کننده و دردناک باشد. گاهی اوقات این عدم علاقه طرف مقابل می تواند به خاطر شناخت کم و ناکافی از شما باشد و گاهی نیز علیرغم شناخت کافی، این حس متقابل وجود ندارد.

در ادبیات ایرانی نیز داستان هایی زیادی در مورد عشق یک طرفه وجود دارد، یکی از آن ها داستان شیرین و فرهاد است. فرهاد با تمام وجود برای معشوق خود جانفشانی می کند در حالی که این عشق را از طرف مقابل دریافت نمی کند.

 عشق یک طرفه حتی در بین زوج هایی که قصد ازدواج دارند هم دیده می شود، یکی از طرفین تمام مدت از خودگذشتگی و ابزار محبت می کند اما طرف مقابل به ندرت علاقه ای از خودت نشان می دهد.

انواع مختلف عشق یک طرفه

هر شخص ممکن است در مقطعی از زمان عشق یک طرفه را تجربه کرده باشد، به این صورت که به فردی علاقه مند شده باشد که او چنین احساسی به شما نداشته است. عشق یک طرفه یک تجربه فراگیر است، اما فقط در این نوع خلاصه نمی شود، عشق یک طرفه می تواند به روش های زیر ظاهر شود:

  • علاقه داشتن به شخصی که از احساس شما بی خبر است و یا احساسات مشابهی به شما ندارد.
  • علاقه به شخصی که درگیر رابطه عاطفی دیگری است. برای مثال علاقه به همکار یا همکلاسیتان زمانی که می دانید او به شخص دیگری علاقه دارد.
  • علاقه به کسی که اصلا در دسترس نیست، برای مثال عاشق یک بازیگر یا خواننده معروف شدن.
  • علاقه به کسی که با او دوست یا همکار هستید و رابطه ی دوستانه نزدیکی دارید، اما نشانه هایی از علاقه خاص در او وجود ندارد.
  • علاقه ماندگار شما به فردی که از او جدا شده اید.

گاهی اوقات احساس وابستگی و یا برانگیختگی نسبت به یک فرد به عشق تعبیر می شود و با عشق واقعی اشتباه گرفته می شود.

انواع مختلف عشق یک طرفه

علائم تشخیص عشق یکطرفه

نشانه هایی که می گویند شما درگیر عشق یک طرفه هستید.

به گفته کیم ایگل، مشاور ازدواج و زوج درمانگر « برای تشخیص عشق یک طرفه لازم است که با خود در مورد واقعیت هایی که وجود دارد، صادق باشید». این اتفاق زمانی می افتد که شما به سیگنال های طرف مقابل خود توجه کنید و آن ها را هر چقدر هم که سخت باشد، بپذیرید.

در ادامه علائمی را بیان می کنیم که نشان می دهد احتمالا عشق شما دو طرفه نیست.

تلاش شما برای ایجاد رابطه نزدیک تر بی نتیجه است.

زمانی شما به شخصی علاقه مندید، دوست دارید ارتباط عمیق و نزدیک تری با او داشته باشید؛ بنابراین از او به مناسبت های مختلف دعوت می کنید تا با او زمان بیش تری بگذارنید. اگر هر وقت شما او را دعوت می کنید و سعی میکیند به او نزدیک شوید، او از شما فاصل می گیرد و یا پیشنهاد می کند تا دوستان دیگرتان را نیز دعوت کنید و یک قرار دسته جمعی داشته باشید؛ احتمالا درگیر عشقی یک طرفه هستید.

گاهی نیز عدم علاقه طرف مقابل در رفتار او نیز نمایان است، برای مثال او علاقه ای به صحبت کردن در مورد باورها، عقاید و مسائل شخصی خود با شما ندارد و زمانی که شما در مورد این مسائل از او سوالی می پرسید، پاسخ کوتاه می دهند و علاقه ای به ادامه بحث نشان نمی دهند، برای مثال از شما سوالات مشابه و یا شخصی نمی پرسد.

پاسخ تماس و پیام های شما را دیر می دهند.

اگر الگوهای زیر را در ارتباط با طرف مقابل خود به طور مکرر مشاهده می کنید، احتمالا درگیر یک عشق و رابطه یک طرفه هستید.

فقط شما هستید که برای صحبت و ارتباط پیش قدم می شوید و فرد مقابل با شما تماس نمی‌گیرد و برای وقت گذراندن با شما تمایلی نشان نمی دهد و یا او جواب پیام های شما را خیلی دیر می دهد و دعوت شما را تا آخرین لحظه تایید نمی کند، مثلا می گوید «بهت خبر میدم».

شما روی نشانه های کوچک تمرکز کرده اید.

گاهی اوقات برای اینکه خود را قانع کنید که طرف مقابل هم عاشق شماست، فقط روی نشانه های ضعیف تمرکز می کنید و سیگنال های مهم تر را نادیده می گیرید. برای مثال موارد زیر را علامت دوست داشتن تلقی می کنید:

  • شما را در آغوش گرفته است.
  • از شما تعریف می کند.
  • به شما اعتماد دارد و از شما مشورت می گیرد.

اما باید دقت کنید که بعضی از افراد کلا گشاده رو هستند و رفتاری محبت آمیز دارند و این می تواند باعث سو تفاهم شما شود و یا اینکه باعث شود، شما قادر به فهمیدن میزان علاقه او به خودتان نباشید.

همان طور که گفته شد، زمانی می توانید تشخیص دهید که عشق شما یک طرفه است که با خود روراست باشید. مهم نیست چه قدر تلاش می کنید، عشق یک طرفه به شما صدمه خواهد زد؛ بنابراین برای اینکه خود را از این درد نجات دهید باید از مرحله انکار عبور کنید.

برای جذب کردن او هر کاری می کنید.

ممکن است شما برای جذب طرف مقابل تلاش کنید و به روش هایی که می توانید خود را در نظر او جذاب کنید فکر می کنید؛ این روش کاملا طبیعی است و گاهی نیز ممکن است کارآمد باشد؛ اما زمانی که شما بیش از حد وقت و انرژی خود را صرف این کار کرده اید یا از هر روشی برای این کار استفاده کنید و نتیجه بخش هم نبوده است، احتمالا شما درگیر عشقی یک طرفه هستید. حتی ممکن است شما از طریق اطلاعاتی که از او دارید این کار را انجام دهید، برای مثال اگر او عاشق اسکی است، شما به طور کاملا ناگهانی اسکی را شروع می کنید تا او را تحت تاثیر قرار دهید، در حالی که خودتان از سرما و حتی این ورزش متنفر هستید.

احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنید.

به گفته استرینگر، عشق یک طرفه اغلب شامل چرخه ای از احساسات است؛ او توضیح می‌دهد:« این الگو معمولاً با امیدواری شروع می‌شود، زیرا شما ترفند‌هایی را برای ایجاد یک رابطه عاشقانه استفاده می کنید، اما هنگامی که این تلاش ها با شکست مواجه می شوند، با حس طرد شدن و احساسات همراه آن مثل غم، خشم، رنجش، اضطراب و شرم مواجه می شوید».

همیشه و مدام پیگیر هستید که کجا می رود و چه می کند.

به گفته ایگل، عشق یک طرفه معمولاً با احساس اشتیاق همراه است که می تواند احساسات و رفتار شما را تحت تأثیر قرار دهد؛ این احساسات می تواند در طول روز بخش های مختلف ندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد، برای مثال ممکن است:

  • شبکه های اجتماعی او را مدام چک کنید، تا بفهمید آیا پست جدید گذاشته است، پست شما را پسندیده است؟ چه کسی را دنبال کرده است و …
  • برای اعتراف به احساسات خود نامه ها یا متن هایی بنویسید، بدون این که آن را ارسال کنید.
  • برای دیدن او از هر فرصتی استفاده کنید، مدام از دوستان مشترکتان سراغش را بگیرید و اگر اطلاعات جدیدی به دست نیاورید، ناراحت می شوید و احساس ناامیدی می کنید.
  • اغلب در مورد آن ها صحبت کنید.
  • مدام در حال تصور سناریوهایی باشید که در آن احساستان را به او اعتراف می کنید.
نشانه های عشق یکطرفه

دلایلی که باید از عشق یک طرفه دست بکشید.

عشق یک طرفه می تواند به شدت آسیب زا و دردناک باشد، خصوصا اگر فرد تمایلی به پذیرش و ترک آن نداشته باشد. در ادامه دلایلی که باید عشق یک طرفه خود را کنار بگذارید را بیان خواهیم کرد.

عشق یک طرفه شکنجه است.

شما منتظر چیزی هستید که ممکن است هرگز اتفاق نیفتد؛ نگاه کردن به کسی که شما را نمی بیند، فکر کردن شبانه روزی به کسی که حتی ممکن است لحظه ای هم به ذهن او نیایید، مدام منتظر تماس یا پیامی از طرف او هستید، هرچقدر با اشتیاق به سمت او می روید باز پاسخی نمی گیرید و با بی تفاوتی بیش تری روبرو می شوید، این عشق نیست بلکه شکنجه ای روحی است که هر چه زودتر باید از آن رها شوید.

مشاورانه

عشق یک طرفه میدان جنگ است.

در عشق یک طرفه شما با احساسات خود و با واقعیت در حال جنگ هستید. با همه واقعیت هایی که دوستان و اطرافیان شما در این باره می گویند مخالفت می کنید و فقط خیالات خود را باور دارید. همه وجودتان در حال جنگیدن در نبردی است که نمی توانید در آن برنده باشید. جنگی که بارها و بارها در آن شکست می خورید و در نهایت شما را نابود می کند.

عشق یک طرفه، دل شکستگی دارد.

در این رابطه تنها کسی که محبت و عشق خود را ابراز می کند شما هستید، بدون این که طرف مقابل پاسخی دهد و حرکت مثبتی انجام دهد. شما همیشه امیدوارنه در تلاش هستید که عشقی دو طرفه بسازید در حالی که طرف مقابل از آن فرار می کند. شما برای طرف مقابل هر کاری می کنید اما او حتی به شما فکر هم نمی کند و در نهایت این شما هستید که همیشه در حال گریه هستید در حالی که او می خندد. بنابراین سراسر این عشق فقط دل شکستگی خواهد بود.

عشق یک طرفه نوعی خود ویرانگری است.

شخصی که دچار عشق یک طرفه است، مدام در حال زیر سوال بردن خودش است، به این فکر می کند که چرا کافی نیست، چرا انتخاب نمی شود، نقاط ضعف خود را بزرگ می کند.

مدام به خودتان نگاه می کنید و دنبال دلیل و ایرادی هستید که ممکن است باعث شده باشد که او شما را انتخاب نکند. این احساس به شما دست می دهد که هرگز دوست داشته نخواهید شد، هیچ کس نمی تواند شما را دوست داشته باشد، چون کسی که تو به او علاقه داری تو را نمی خواهد.

عشق یک طرفه فرد را به هم می ریزد.

عشق واقعی، یک عشق دو طرفه، واقعی و متقابل است که در آن وفاداری، اعتماد، تعهد و صمیمیت وجود دارد. عشق واقعی با درک و صبر همراه است. عشق واقعی این است که دو نفر که یکدیگر را به کمال میل پذیرفته اند و همه قسمت های بد و خوب یکدیگر را دوست دارند، مسیر زندگی را با انگیزه با هم طی کنند.

در حالی که یک عشق واقعی درمان می کند، اما عشق یک طرفه رنج آور و دردناک است و فرد را می شکند.

دلایل رهایی از عشق یک طرفه
دلایل رهایی از عشق یک طرفه

آسیب های روانی عشق یک طرفه

عشق یک طرفه می تواند زندگی شما تحت تاثیر قرار دهد و در بلندمدت سلامت روان شما به خطر بیاندازد و منجر به آسیب های جبران ناپذیری در زندگی شما شود. از جمله آسیب‌های عشق یک طرفه باید به موارد زیر اشاره کرد:

 کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس

زمانی که شما برای جلب توجه و محبت شخصی که به او علاقه دارید، حاضر به انجام هر کاری باشید و در نهایت نیز با بی تفاوتی روبرو شوید، اولین و مهم ترین آسیبی که در این مسیر به خود وارد می کنید، کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس شما است که برای از بین بردن اثرات آن باید زمان زیادی را تحت درمان با درمانگر قرار بگیرید.

احساس تنفر و خشم

احساس خشم و تنفر نسبت به کسی که یک طرفه به او علاقه داشته اید، یکی از آسیب هایی که است که به خاطر نرسیدن به خواسته هایتان تجربه خواهید کرد. این احساس می تواند به مرور زمان گسترش پیدا کرده و در ابعاد مختلف زندگی شما تاثیرگذار شود و حتی آنقدر این خشم بزرگ شود که شما را به فردی دیگری تبدیل نماید.

افسردگی و احساس سرخوردگی

نرسیدن به خواسته ها و رویاهایی عاشقانه ای که در سر می پروراندید و بی تفاوتی طرف مقابل به شما باعث ایجاد حس غم، رنجش، سرخوردگی خواهد شد و در نهایت این تجربه می تواند منجر به افسردگی در شما شود و شما را از لذت های زندی محروم نماید.

بدبینی در عشق یک طرفه

شما یک عشق یک طرفه را تجربه کرده اید، این اتفاق تلخی است که می تواند شما را نسبت به عشق و همه افرادی که به شما ابراز علاقه می کنند نیز، بدبین کند. بدبینی می تواند در تمام ابعاد زندگی شما تاثیر زیادی داشته باشد.

آسیب های روانی عشق یک طرفه

راه کارهای فراموشی عشق یک طرفه

همانطور که گفته شد، عشق یک طرفه می تواند آسیب های زیادی به شما وارد کند، پس بهتر است باید هر چه زودتر از آن دور شوید. افراد زیادی در زندگی خود، تجربه یک عشق یک طرفه را دارند، بدون اینکه راه های مدیریت و کنترل احساسات خود را بدانند. راهکارهایی که به شما در فراموش کردن کمک می کند در زیر بیان شده است.  

آگاهی نسبت به احساساتتان

مهم ترین قدم این است از احساسات خود آگاه باشید و دلایل و ابعاد احساسی خود را بشناسید. بهتر است در مورد نوع احساس خود بازنگری کنید و بفهمید این احساس واقعی بوده است یا بخاطر فرار از تنهایی، وابستگی، جبران کمبودها. زمانی که احساسات خود و دلیل به وجود آمدن آن را بشناسید، بهتر می توانید با آن کنار بیایید.

سرگرم کردن خودتان

زمانی که وقت زیادی برای فکر و خیال و رویا پردازی داشته باشید، به عشق خود پر و بال می دهید و احساسات خود را بیشتر بر می انگیزید. بنابراین بهتر است خود را سرگرم کنید و فعالیت های مورد علاقه خود را شروع کنید. بدین ترتیب وقت کم تری برای خیال پردازی دارید و کنترل بیش تری رو افکار خود خواهید داشت.

 خودتان را دوست داشته باشید.

گاهی اوقات کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس و دوست نداشتن خود، شما را به سمت عشق یک طرفه سوق می دهد و جرات بیرون آمدن از آن را از شما می گیرد. دوست داشتن خود را تمرین کنید و حس ارزشمندی را در خود تقویت نمایید.

برای خود اهدافی تعیین کنید.

احتمالا در طول تلاش برای جلب توجه و محبت طرف مقابل، خودتان را فراموش کرده اید و اهداف خود را کنار گذاشته اید. بهتر است به اهداف خود برگردید و برای رسیدن به آن ها تلاش کنید. با این کار حس ارزشمندی نیز در شما تقویت شده و اعتماد به نفس شما نیز بهبود می یابد.

صحبت کردن با دیگران

صحبت کردن در مورد احساساتتان می تواند بسیار کمک کننده و تسکین دهنده باشد. با دوستان و نزدیکان امن خود در مورد این تجربه و احساسات خود صحبت کنید و اجازه دهید عشقتان را از دریچه نگاه دیگران ببینید. این کار می تواند به رها شدن شما از این عشق یک طرفه کمک کند. 

کمک گرفتن از متخصص

یکی از راه کارهای موثر برای حل مشکلات کمک گرفتن از متخصص آن حوزه است. شما می توانید برای کنار گذاشتن عشق یک طرفه خود نیز از روانشناس و درمانگر کمک بگیرید.

درمانگر به شما راه کارهای علمی و منطقی ارائه می دهد که بتوانید مشکل خود را حل کنید. بنابراین کمک گرفتن از متخصص، زمانی که به خاطر عشق یک طرفه آسیب دیده اید می تواند بسیار مفید باشد.

راهکار فراموشی عشق یکطرفه

مراحل فراموش کردن طرف مقابل

زمانی که کسی را دوست داشته اید ولی احساس مشابه ای از طرف مقابل خود دریافت نکرده اید و با این واقعیت روبرو شده اید که او شما را دوست ندارد، پنج مرحله زیر برای شما اتفاق خواهد افتاد:

انکار کردن

ممکن است فراموش کردن کسی که دوست دارید غیر ممکن به نظر برسد. زمانی که با این واقعیت روبرو می شوید که طرف مقابل شما را دوست ندارد، تجربه کردن احساساتی مثل کرختی، بی حسی و شوکه شدن کاملا طبیعی است. به مرور زمان میزان این احساسات کاهش پیدا خواهد کرد.


عصبانیت

زمانی که از مرحله انکار می گذرید و واقعیت را می پذیرید، احساس عصبانیت به سراغ شما خواهد آمد. کنترل و مدیریت خودتان در این مرحله بسیار سخت خواهد بود. در این مرحله شما هر گونه کمکی را رد می کنید و به کسی اجازه نمی دهید از شما حمایت کند. در این مرحله هر چیزی و هر کسی را سرزنش خواهید کرد و به دنبال پاسخی برای سوالاتی مثل «چرا من؟» و «چرا من را رها کرد؟» می گردید.

چانه زدن

مرحله ی چانه زدن که پس از مرحله عصبانیت است، زمانی است که شما تمام تلاش خود را برای برگرداندن شخص مقابل خود انجام می دهید و می خواهید به هر نحوی و به هر وسیله ای از رفتن او جلوگیری کنید.

افسرده شدن

وقتی شما نبودن طرف مقابل خود را می پذیرید و کاملا ناامید می شوید در مرحله چهارم قرار گرفته اید. در این مرحله فراموش کردن شخص مقابل برای شما کاملا غیرممکن بنظر می رسد و این شما را دچار یک فقدان ناتوان کننده خواهد کرد.

احساساتی مثل غم، پوچی، ناامیدی، کناره گیری از دیگران در این مرحله طبیعی هستند. در این مرحله باید بین غمگین بودن که احساسی طبیعی ناشی از فقدان است با افسردگی بالینی که نیاز به درمان دارد تفاوت قائل شد.

پذیرفتن واقعیت

آخرین مرحله ی فراموش کردن، مرحله پذیرش می باشد. در این مرحله شما کم کم به خودتان می آید، با خود آشتی می کنید و برای گذشتن از این فقدان خود را آماده می کنید. در حالی که قبلا از محبوب خود عصبانی بودید، اکنون با او در صلح هستید و به مرور رفتن او را پذیرفته و به زندگی عادی بر می گردید.

چرا درگیر رابطه یا عشق یک طرفه می شویم؟

عشق یک طرفه به عنوان جاده ای نامشخص است که از یک سو با سرگردانی و نا امیدی و از سویی دیگر با  خیال بافی و امید به دست آوردن معشوق همراه است.

ورود به این مسیر ناخوشایند مسلما با تصمیمی خود خواسته یا برنامه قبلی همراه نیست. اما قبل از پرسیدن سوال هایی نظیر “چرا اون منو دوست نداره؟” به دلایل بروز عشق یک طرفه نگاهی بیاندازیم.

از جمله علل احتمالی شکل گیری عشق یک طرفه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

بروز ندادن احساس درونی خود

گاهی فرد به دلیل خجالتی بودن یا ضعف اعتماد به نفس از ابراز عشق و علاقه و پیش گرفتن رابطه خود داری می کند.

ترس از شنیدن جواب منفی، ویژگی های شخصیتی مانند درون گرایی، از جمله دلایل پنهان نمودن احساس و خود داری از ابراز علاقه است.

سوء تفاهم و یا برداشت اشتباه از رفتارهای فرد

برخلاف مورد قبلی ( که در آن فرد احساس می کند از سوی معشوق خود پذیرفته نمی شود) در مواردی نیز افراد دچار سوء تفاهم شده و  با بت سازی یا ایده آل نگری، رفتارهای بی منظور شخص مقابل را بر عشق و تمایل او تعبیر می کنند.

به عنوان مثال دانشجویی که کمک های دلسوزانه استاد خود را حمل بر علاقه او می داند و به مرور با چنین تصور و تخیلاتی درگیر یک عشق یک طرفه می شود.

شخصیت وابسته

افرادی که دارای شخصیت وابسته هستند، معمولا بیشتر مستعد قرار گرفتن در یک رابطه مجنون وار و تعلق خاطر افراطی به دیگران هستند.

خیال بافی، اعتماد به نفس و محرومیت عاطفی

یکی دیگر از دلایل تجربه عشق یک طرفه بخصوص در نوجوانی، نسبت به سلیبریتی ها و ستارگان ورزشی و سینمایی، خیال بافی، عدم اعتماد به نفس و نبود حمایت عاطفی در خانواده است.

عشق یک طرفه - عکس عاشقانه

عشق یک طرفه و راهکارهای پیشنهادی مقابل آن ( از آرزو تا اراده )

اما  در مقابل تجربه عشق یک طرفه چه کنیم؟

واقعیت را بپذیریم و سعی کنیم احساسات مان را سرکوب و فراموش کنیم ؟

یا اینکه منتظر و عاشق بمانیم  و به امید تغییر دادن نظر او همچنان تلاش کرده و سایر موقعیت ها را از دست دهیم؟

  • قبل از هر چیز به دلیل انتخاب و احساس خود دقت کنید: درصورتی که علاقه شما یک حس زودگذر نبوده و فرد مورد نظرتان ملاک ها و تفاهم لازم با شما را دارد برای به دست آوردنش تلاش کنید.

برای اینکه معشوق تان احساس متقابلی به شما داشته باشد به جای سرزنش یا ناقص دیدن خود، صبور باشید و از جذابیت های خود استفاده کنید.

نشان دادن اشتیاق بیش از حد یا سوال هایی از این قبیل که چرا منو دوست نداری و انجام کارهای عجیب و غریب برای تحت تاثیر قرار دادن او بیشتر باعث فاصله تان می شود.

  • از کمک های تخصصی روان شناسان و مشاوران و درد و دل کردن برای تسکین یا راه کار گرفتن برای تصمیم، غافل نشوید.
  • مراقبت از خود:

اگر عشق یک طرفه ای که درگیر آن شده اید باعث بی توجهی و غفلت از خودتان گشته وقت آن است که مروری دوباره بر اهداف خود داشته باشید، به تغذیه و ظاهر خود رسیدگی کنید، ورزش کنید و  در جمع اجتماعی حضور بیشتری داشته باشید تا از تنهایی یا خیال بافی نجات یابید.

line-separator

عشق دو طرفه درست است؟

عشق باید همانند یک خیابان دو طرفه باشد همان مقدار که شما فردی را دوست دارید او هم باید شما را دوست داشته باشد در غیر اینصورت، این دوست داشتن نبوده و عواقب بدی را در پی دارد. عشق یکطرفه می تواند زندگی فرد را نابود کرده و او را از عرش به فرش بکشاند.

بسیاری از افرادی که به مراکز مشاوره ازدواج مراجعه کرده و خواهان بازسازی زندگی خود هستند آنان از عشقی نافرجام که به طرف مقابل داشته گفته اند و اینکه وی اصلاً علاقه ای به او نداشته و این عشق یکطرفه بوده است. توصیه اکید مشاوران این است که در این مواقع، تصمیم گیری از روی منطق بوده و احساسات را کنار بگذارند. یه خوشبختی خود و به زندگی خوشی که در آینده دارند فکر کنند.

در رابطه با این موضوع می توانید در سایت ازدواج مقاله های بیشتر را مطالعه کنید

منبع:۱-مرکزمشاوره ستاره ایرانیان ۲-جستارهایی در باب عشق، آلن دوباتن، ترجمه گلی امامی، ۱۳۹۴٫ ۳-از «عشق واقعی» به «دوست داشتن منطقی»: یک مطالعه‌ی‌ پدیدارشناسانه ( تجربه‌ زیسته کنشگران متأهل شهر اصفهان)، زهرا مختاری، مسعود کیانپور، احسان آقا بابایی، ۱۳۹۷٫

 

سوالات متداول

۱ - علت تجربه عشق یک طرفه چیست ؟

عشق یک طرفه معمولا تجربه ای ناخواسته است که افراد به دلایل مختلفی ممکن است آن را تجربه کنند. سوء تفاهم و تعبیر عاشقانه از اعمال طرف مقابل، خیال پردازی زیاد یا داشتن تجربیات تلخ و عدم حمایت عاطفی و شخصیت های خود دار که در ابراز عواطف و ایجاد رابطه پیش قدم نمی شوند را می توان عوامل آسیب پذیری در مقابل تجربه عشق یک طرفه نام برد.

۲ - دنیای عشق یک طرفه چه رنگی است؟

مسلما تجربه ی دوست داشتن کسی که تمایل و احساسی به ما ندارد سخت و رنج آور است. ممکن است در پی چنین تجربه ای شور و نشاط قبلی خود را از دست دهیم و افسرده و ناامید شویم. یا تمرکز لازم روی انجام سایر کارها و اهداف مان مشکل شود و دل و دماغ انجام هیچ کاری جز خیال بافی و تصور وصال به معشوق مان را نداشته باشیم. مطمئنا در چنین شرایطی پناه بردن به یک رابطه جدید یا ازدواج از روی دلشکستگی، یک تسکین موقتی است که در درازمدت می تواند به ضرر مان تمام شود.

۳ - نشانه های درگیری در یک عشق طرفه چیست؟

علائم زیر نشان دهنده درگیری در یک رابطه عاشقانه است:  فقط شما هستید که دائم به او فکر می کنید و در مورد وصال به یکدیدگر خیال پردازی می کنید.  اکثر مواقع یا همیشه شما، از خود یا دوستانش حال او را جویا می شوید.  حاضرید برای به دست آوردنش فداکاری و از خودگذشتگی نشان دهید و چنین انتظار متقابلی در شما کمرنگ است.  خودتان را دست کم می گیرید و او را بسیار کامل و بی نقص می بینید.  او اهمیت کافی به شما و تلاش تان برای صمیمیت نمی دهد و بیشتر اوقات درگیر دوستان یا اهداف شخصی خود است.  این شما هستید که همیشه کوتاه می آید حتی بخاطر اشتباهاتی که او مقصر است و شما آن کسی هستید که برای خوشحال کردن او تلاش می کنید.

۴ - راهکارهای پیشنهادی مقابل عشق یک طرفه چیست؟

داشتن اجبار برای رابطه با کسی که تمایلی به شما ندارد ممکن است در آینده باعث تجربه رابطه ای توام با کم محلی، بی توجهی، فرسودگی، پشیمانی و حتی خیانت گردد. در عین حال سکوت کردن یا عدم تلاش و سرکوب روی احساسات واقعی مان نیز راه کار مناسبی نیست. مشورت گرفتن با یک مشاور یا روانشناس و بررسی علت احساساتان به شما در تسکین یافتن و انتخاب تصمیم درست کمک می کند. همچنین سرگرم نگه داشتن خود و مطالعه کتاب های خودیاری نقش موثری در بهبود این شرایط خواهد داشت.

182 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. Farzad
    Farzad گفته:

    سلام . من نزدیک ۲ ساله که یه دخترو میخام . از نجابتش خوشم اومده ولی نمیدونم چطور بهش بگم که دوسش دارم . اگه بخوام باهاش دوست بشم ، شاید خوشش نیاد و وقتی رفتم خواستگاریش قبول نکنه و ابرومو ببره . لطفا کمکم کنید تا بدونم چطور بهش نزدیک بشم . ممنون

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز وقتی می فرمایید دختر با نجابتی هستند و اگر به شکل دوستی پیش بروید ممکنه خوششون نیاد پس فرد قانونمند و چهارچوب مداری هستند خوب از طریق خانواده اقدام کنید .به هر حال باید پیش بینی هر پاسخی را داشته باشید ممکنه خوششون بیاد و نسبت به شما تمایل داشته باشند و ممکنه برعکس اصلا تمایلی نداشته باشند .و خب چه از طریق خانواده چه شکل دیگر پاسخشون منفی خواهد بود .اگر فکر می کنید تمایل ندارید از طریق خانواده فعلا اقدام کنید و شنیدن پاسخ منفی رو برای ابروی خودتون مشکل ساز می دونید بهتره از یک واسطه استفاده کنید خواهر و یا حتی فردی مطمئن که شرایط شما رو براشون توضیح بدهند و نظرشون رو بخواهند خوب اگر فرد متمایل باشد می توانید برای اشنایی رسمی تر اقدام کنید و در غیر این صورت نیازی نیست که بخواهید به ایشون فکر کنید البته که شرایط روحی شما قابل درک است ولی گاهی باید واقع بین بود . .امیدوارم موفق و خوشبخت باشید .

      پاسخ
  2. عسل
    عسل گفته:

    سلام من مدتهاست ک کسیو دوست دارمو اونم اولا منو دوست داشت اما بعدش بخاطر بدبینی هایمرفت.حالا میخوام فراموشش کنم نمیتونم.احساس تنهایی میکنم.کمکم کنید و بهم راحل بدید.و اگه میشه یک شماره برای مشاوره با پیامک بهم بدین.ترجیحا خانوم باشه.خواهش میکنم.من ب کمک نیاز دارم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      اول از همه برای فراموشی باید این رفتار بدبینی خودتون رو فراموش کنید …چون در آینده هم فرصتهای شمارو خواهد سوزاند
      عواملی که موجب بدبینی می شود عبارتند از:

      ۱- ناپاکی: گاهی افراد مطابق اصل کلی مقایسه به خویش انسان ها را خوب یا بد می پندارد و محور بدی و خوبی مردم قرار می دهد که گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد.

      ۲- در مواردی سرچشمه بدبینی، حس انتقام و کینه توزی و حسد است. انسان چون نمی تواند عملاً از افراد مورد نظر انتقام بگیرد و یا با زبان اظهار دارد به منطقه فکر و قلب عقب نشینی کرده در آن جا آشوبی به پا می کند و به او نسبت بد می دهد.

      ۳- گاهی منشأ بدبینی تکبر و خود خواهی است. کسی که خود را برتر از دیگران می بیند در محیط فکر خود برای دیگران نقاط ضعفی می تراشند تا آنان را کوچک سازند.

      ۴- در مواردی علت بدبینی پیش داوری است، مثلاً شخصی می بیند دوستش بی تفاوت با او برخورد کرد بدون این که احتمال دهد شاید توجه نداشته قضاوت می کند که دوستش با وی خوبی نیست.

      ۵- معاشرت با افراد ناصالح: هم نشینی با افرادی که به این بیماری مبتلا هستند اثر مستقیمی در بدبینی دارد. امام علی(ع) می فرماید: هم نشینی با بدان باعث بدگمانی به نیکان می گردد.
      راه های مقابله با بدبینی عبارت اند از: ۱- شناخت علل و ریشه های بدبینی ۲- شناخت زیان های فردی و اجتماعی.

      بدبینی آثار نامطلوبی بر انسان دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از:

      الف) ناراحتی روحی: افراد بدبین بر اساس توهماتی که درباره اشخاص و حوادث دارند، فوق العاده رنج می برند. آنان از معاشرت با مردم گریزانند و احساس تنهایی می کنند. امام علی(ع) می فرماید: بدبین از همه مردم وحشت دارد. ب) پوچ گرایی، ج) غفلت، د) قطع روابط اجتماعی: بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی و به هم پیوستگی دل ها است. امام علی(ع) می فرماید: بر هر کس بدگمانی چیره شد صلح و صفای بین او و دوستش به هم می خورد. ه) تجسس، و) پرورش نفاق.

      ۳_ راه های عملی: برای رهایی از بدبینی باید در مرحله نخست با خیال های خود ساخته مخالفت کرد. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: راه نجات از بدبینی آن است که آن را تصدیق نکند و به آن ترتیب اثر ندهد مخالفت با تلقین و پرهیز از شتابزدگی در داوری و حمل بر صحت کردن کار دیگران حاصل می شود. بدبینی اگر چه در بدو امر جنبه اختیاری ندارد؛ یعنی ناخودآگاه به ذهن انسان مطلبی خطور می کند، ولی ادامه آن اختیاری است که با پرورش گمان های بد در دنیای ذهن و خیال پدید می آید.

      راه درمان عملی، ترتیب اثر ندادن به خطورات ذهنی است امام علی(ع) می فرماید: کار برادر درنی خود را به بهترین وجه آن حمل کن تا آن جا که راه توجیه بر تو بسته شود و به هیچ سخنی که از برادرت صادر می شود بدگمان مباش تا محمل خوبی برای آن بیابی. مثلاً کسی که به رفیقش سلام گفته و پاسخنی نشنیده است به جای این که کینه او را در دل بگیرد و یا به او بدبین شود بهتر است قضایا را با بی نظری بررسی و رفتار ایشان را توجیه کند مثلاً با خود بگوید شاید دوستم سلام مرا نشنیده است تا پاسخ گوید. با این کار به تدریج خوش گمانی به صورت عادت در خواهد آمد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید
      شما باید دقت داشته باشید که در این موارد علاوه براینکه رفتن نزد مشاور بسیار کمک کننده خواهد بود .نظر خود شما هم اهمیت ویزه ای دارد .اینکه واقعا تمایل داشته باشید مساله رفع شود و یا اینکه مدام نشخوار ذهنس شما این فرد باشد و همیشه خودتون رو مقصر بدونید که باعث رفتن فرد شدید .به ختطر بدبینی ها و یا هر چیز دیگری .در مشاوره اگر شما ایرادی در رفتار داشته باشد که ممکن باشد بعدا هم در رابطه با دیگر افراد به مشکل بربخورید قطعا کمک می شود که اصلاح شود .و جای نگرانی وجود ندارد .فقط اینکه باید بپذیرید که ازدواج مساله مهمی است و با دوستی ها و تحت تاثیر عواطف قرار گرفتن متفاوت است .و بهتره شخصیت انقدر خودساخته باشد که با رفتن هر فردی از زندگی شاکله از هم نپاشد و حس تنهایی تا این حد غلبه نیابد .موفق و خوشبخت باشید
      .

      پاسخ
  3. بالستیک
    بالستیک گفته:

    تو رو خدا کمکم کنید کم ۲۰ سالمه و عاشق دختری هستم که دو سال از من کوچیکتره یکبار با کادو و نامه رفتم در خونشون که وقتی از مدرسه برمیگرده بهش بفهمونم چقدر دوستش دارم وقتی از مدرسه رسید من بهش گفتم که این مال شماست اونم در نهایت ترسید و قبول نکرد بعد از مدتی دوباره رفتم سر کوچشون تا این دفه رو در رو واقعیت رو بهش بگم که دوست دارم و همه جوره هم میتونم ثابتش کنم وقتی از مدرسه اومد تا منو سر کوچشون دید رفت با دایش برگشت و دایش به من فحش داد و تهدیدم کردم نمیدونم الان چیکار کنم؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      بهترین کار تمام کردن چنین نمایشهایی هست که نتیجه ای نداره ..چون همونطور که شما دوست ندارید چنین اتفاقی برای خانواده شما بیفته دیگران هم چنین حسی دارن
      پس تا استقلال مالی بدست نیاوردید وارد چنین روابطی هم نباید شد … امیدوارم درس عبرتی شده باشه که بدون مقدمه جز اهانت چیزی بدست نخواهید آورد

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز شما برخورد ابتدایی داشتید خب اگر واقعا به این دختر علاقه دارید بهتره با خانواده مطرح می کردید هر کسی به جای دایی ایشون بود شاید فکر های نادرستی می کرد و همین برخورد را نشان می داد .شما در این سن بیشتر احساسی تصمیم می گیرید .و لطفا بیشتر بررسی کنید شرایط خودتون رو در نظر بگیرید ضمن اینکه با کادو خرید ن و قرار گذاشتن و رفتارهای اینچنین اعتبار خودتون رو پیش خانواده ایشون کم نکنید .چون به هر حال خانواده این دختر خانم هم قطعا اصولی دارند و اگر شما بار فتار نسنجیده این اصول رو زیر پا بگذارید نباید انتظار داشته باشید شما را بپذیرند و چه بسا محدودیت هایی هم برای شما ایجاد کنند این روش کاملا اشتباه است و پاسخی نخواهد داشت .بهتره از طریق خانواده و رسمی پیگیری باشید امیدوارم موفق باشید

      پاسخ
  4. هانا
    هانا گفته:

    سلام
    من دختری ۳۵ ساله هستم.چند ماهی هست پسری از دوستان خانوادگی که یکسالی ازم کوچکتر است ازم خواستگاری کرده.البته ایشون میگن چند سالی هست که به این موضوع فکر می کنند. بار اول جواب منفی دادم بخاطر سنشون.ولی دوباره ازم فرصت خواستن که خواسته های منو تامین کنند.از نظر سطح خانوادگی و فرهنگی خیلی بهم شباهت داریم.ولی شرایط مالی خوبی ندارند.الان موندم میتونم در رابطه یا سن یا شرایط مالی باهاشون کنار بیام یانه.لطفا راهنماییم کنید.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      دوست عزیز در مورد اینکه ایشون کوچکترند و شاید استقلال مالی ندارند .خود شما باید تصمیم بگیرد .به هر حال شرایط سنی وقتی اهمیت دارد که افراد متوجه این مساله باشند که درک متقابلی وجود دارد یا خیر ؟بهتره اگر فکر می کنید تا حدی تمایل وجود دارد .از مشاوره پیش از ازدواج به صورت حضوری استفاده کنید و اینکه خودتون جلساتی رو داشته باشید تا نحوه ی برخورد و رفتار رو ببینید .و ببینید که ایا اشتراکاتی وجود دارد و درک و فهم طرف مقابل در حدی هست که بتوانید مشکلات مالی را در کنار او تحمل کنید و به خاطرش گذشت داشته باشید یا خیر .هیچ چیز به اندازه بررسی منطقی روابط و رفتارها کمک کننده نخواهد بود که این هم مستلزم صرف زمان است .امیدوارم خوشبخت باشید و موفق .

      پاسخ
  5. مینا
    مینا گفته:

    با سلام و خسته نباشید تو رو خدا کمک کنید من کم سن و سال هستم و دختری سیزده ساله.من عاشق پسر داییم شدم که هجده سالشه خدا شاهده همه کار برای این که بهش بگم دوسش دارم کردم ولی روم نمیشه بش بگم و غرورم نمیزاره نمیتونم فراموشش کنم.چی کار کنم از درس و همه جی افتادم؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      برای این حس نمی توان اسم عشق را گذاشت چون عشق هم موارد احساسی و عاطفی و هم عقلانی را در بر می گیرد.در این سن بیشتر وابستگی های عاطفی و احساسی است که بهترین روش گذرزمان است و دوری از شرایط و مکان هایی که ایشون هم هستند و مشغولیت ذهنی ایجاد کردند چون مشکل تمرکز احتمالا عارض شده است تلاش کنید از کارهایی که برایتان لذت بخش است یا بوده شروع کنید و ذهنتون رو درگیر کنید تا کاملا خواب الود نشدید به رختخواب نروید هر موقع فکر ایشون به ذهنتون رسید سریع تغییر وضعیت دهید حتی تعویض صندلی و مکانی ه نشسته اید بدونید خودتون باید تلاش کنید این مساله فراموش شود و مطمئن باشید چند سال بعد این رفتارها براتون عادی تلقی می شود چون نگاه معقولانه تری به زندگی پیدا می کنید حتی ممکن است به نظرتون این رفتار ها بچگانه بوده باشد .امیدوارم موفق باشید منتهی خودتون باید تلاش کنید .

      پاسخ
  6. ریحانه
    ریحانه گفته:

    من یگ پسری رو دست دارم که نوه ی عموی مادرم است او خیلی به من نگاه می کند ولی فکر نمی کنم که مرا دوست دارد.من ۱۲ سالمه و او ۲۳ سالشه.حالا چطور فراموشش کنم؟ لطفا کمکم کنید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      با سلام
      شما نباید در ذهنتون ایشون رو بزرگ کنید بهش فکر کنید و ذهنیت سازی کنید و اصلا در مکان هایی که فکر می کنید ممکنه ایشون حضور داشته باشند شما نباشید .و حتما به مشاوره هم مراجعه داشته باشید .در این سن قدرت تشخصی زیادی وود ندارد و صرف وابستگی عاطفی باعث می شود نشانه هایی رو مبنی بر عشق و علاقه قلمداد کنید .امیدوارم موفق باشید

      پاسخ
  7. مژده
    مژده گفته:

    من تابستون پارسال که کنکوری بودم با مردی آشنا شدم که مجبور بودم هر شب توی تلگرام باهاش صحبت کنم. مشاورم بود و تمام صحبت هامون در مورد درس و کنکور بود.

    بعد کنکور صحبت هامون در مورد موضوعات متفرقه ی دیگه هم شروع شد و من خیلی به روحیاتش علاقه مند شدم. اونم خیلی بهتر منو شناخته بود و هر مشکلی که داشتم، به اون پناه میبردم. واقعا مثل دوتا دوست صمیمی شدیم.

    وقتی هم که شهر دلخواهم قبول نشدم، و تصمبم گرفتم پشت کنکور بمونم، پذیرفت که امسال هم مشاورم باشه و بهم کمک کنه. منم اوضاع درسام عالیه ولی جوری بهش وابسته شدم که اگر چند روز باهاش حرف نزنم، بی انگیزه میشم و سطح تحصیلیم افت میکنه. ولی وقتی حواسش بهم هست و بهم انگیزه میده، خوب میخونم.

    من تاحالا تجربه ی هیچ رابطه ی عشقی رو نداشتم. اما طوری به مشاورم وابسته شدم که نمیدونم میشه بهش گفت عشق یا نه. حتی نمیدونم حس اون به من چیه.ولی خالصانه داره بهم کمک میکنه که روحیه م حفظ بشه و کنکورمو خوب بدم.
    درس و کنکورم اولویت اصلی زندگی منه.برای همین نمیخوام امسال درگیر رویاهای الکی بشم.

    نمیدونم چطور احساسمو کنترل کنم.آخه اگه ارتباطمو باهاش قطع کنم، دیگه انگیزه و حوصله ی دزس خوندن ندارم. اگر باهاش در ارتباط باشمم که عالی درس میخونم اما گاهی توهم عشق میزنم!! چیکار کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      متاسفانه در کشور ما هر رابطه ای رو که در هر زمینه ای نزدیک بشه به روابط عاطفی و عاشقانه ربط میدن و شروع به پیشگویی کردن میکنن
      دوست عزیز شما فقط از یک نفر مشاوره گرفتید برای امور درسی … اگر نظر و فکر دیگه ای دارید بهتره در موردش قاطع باشید و برای اون راه حلی پیدا کنید
      مثلا” بطور مستقیم به ایشون بگید یا از واسطه ای قابل اعتماد برای مطرح کردنش کمک بگیرید
      ولی بدونید این تفکرات شدیدا” روی نتیجه کنکور شما اثرگذاره چون درگیری فکری و ذهنی زیادی به همراه داره و اثرات منفی اون انکار ناپذیره

      پاسخ
  8. لیلا
    لیلا گفته:

    سلام من هیچوقت از پسری خوشم نمیومد اما چند وقتیه خیلی از یکی خوشم اومده و با سیاست بهش پیام میدادم تو تلگرام ولی اون هیچ توجهی به من نمیکنه و خیلی خشک جواب میده و دیگه نتونسم بیشتر از اون باهاش ارتباطی داشته باشم :( نمیدونم چیکار کنم خیلی دوست داشتنیه برام : ( فکرش از ذهنم بیرون نمیره باید چیکار کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      خود شما چنین احساسی رو به طرف مقابل القاء میکنید که در این مورد بهترین کاری بوده که نسبت به یک پسر غریبه داشتید
      زوج مناسب از پشت کوه نمی آید عنوان کتابی است نوشته کیهان نیا ، این کتاب در دو جلد برای دخترها و پسرها منتشر شده است . کیهان نیا در ابتدای کتاب خود نوشته است :

      دوست عزیز قرار نیست با خواندن این کتاب معجزه ای رخ دهد مسئول سرنوشت تو خودت هستی من فقط سعی در یادآوری این واقعیت کرده ام که آخر کار تو هستی که برای خودت تصمیم می گیری و آینده ات را به صورت دلخواهت شکل می دهی .
      کتاب زوج مناسب … هم از جذابیت زیادی برخوردار است و هم برای دختران جوان کاربرد فراوانی دارد . قسمت هایی از این کتاب را در زیر می خوانید .
      آیا متوجه شدی که هرچی بیشتر آرایش می کنی ، موهایت را رنگ می کنی و زیر ابرویت را باریک می کنی بیشتر جلب توجه می کنی ؟
      البته پسرهایی که متوجه ات می شوند قصد زندگی با تو را ندارند و به درد زندگی هم نمی خورند .
      در ضمن هر چی بیشتر صورتت را دست کاری کنی زودتر آن را خراب می کنی .
      یادت باشه ، تو این صورت را یک عمر احتیاج داری ،
      پسرهایی هم که تازیگی ها موهایشان را بلند می کنند و به ریشهایشان مدل می دهند خوب جلب توجه می کنند .
      ولی وقتی درعمق زندگیشان فرو بروی متوجه سه عیب می شود .
      – دائم در خیابان بهشان گیر می دهند .
      – کمترشان کار مفیدی دارند و به درد زندگی می خورند .
      – به خاطر سرو ظاهر گرانشان جیبهایشان همیشه خالیه
      پسرها وقتی دور هم جمع اند شوخ طبع می شوند و مسخره بازیشان گل می کند . سعی کن در چنین شرایطی حتی اگر یکی از آن ها را هم می شناسی سر حرف را با او باز نکنی . چون یا شروع به مسخره بازی می کنند یا از خجالت پشت گوشهایشان قرمز می شود .
      ولی زیر نظر رفتن وشناسایی روابطشان بین یکدیگر کار اشتباهی نیست . مخصوصاً اگر پسری را پسندیدی و برای دوستهایت تعریف کردی مطمئن باش که آن ها با ادا و اطوارشان کار را خراب می کنند . آخرسرش هم برای دست انداختنت دائم از تو می پرسند . پس چی شد ؟ چرا جور نشد ؟ در ضمن اسمت هم بد در می ره ، آش نخورده و دهان سوخته . دوستانت هم اگر هم ازدواج کرده اند یا نامزد دارند ، دلیل بر این نیست که تو هم حتماً باید برای خودت کسی را دست وپا کنی!
      عشق با عجله و زورکی مثل سیگار و اعتیاد می ماند . ناخواسته گریبانگیرت شده و شاید تا آخر عمر رهایت نکند . عاشق دلباخته تو روزی بدون این که به فکرش باشی جلوی پایت سبز خواهند شد .
      در خیابان ها اتومبیل های شیکی پیدا می شه . پسرهای خوش تیپی هم پشت آن نشسته اند . اگر دعوت به سوار شدنت کردند یادت باشه . اگر یک بار سوار شدی عادتت میشه . چیزی که راحت به دست میاد ، راحت از دست می ره و اتفاقات ناگواری که تعریف می شه در همین کوچه و خیابان ها رخ می ده . پسرهای زیادی هستند که از شماره تلفنشان کارت ویزیت می سازند که نشانه باکلاسی نیست .
      در ضمن پشت تلفن آدم داستان های زیاید می تونه تعریف بکنه . خلاصه که می خواهم بگویم اگر از پسری خوشت آمد لطفا همان اول ببین که آیا تصورش را می کنی و روزی با این مرد زندگی کنی ؟
      وگرنه تکلیفت را سریع با او مشخص کن و سرکارش نگذار چون که :
      زن ها ومردهای زیادی در این دنیا هستند که همیشه فکر می کنند اگر آن زمان آن اشتباه را نمی کردیم امروز سرنوشتمان این نمی شد که داریم .
      درضمن در دوران نامزدی دو نکته را همیشه در نظر داشته باش و به او هم یادآور شو :
      ۱- شما نامزد همدیگر ید نه مالک یکدیگر
      ۲- خاتمه نامزدیتان ( به هر دلیل) خاتمه زندگیتان نیست .
      تا هم در این زمان با هم بهتر کنار بیاید و هم در زندگی آینده تان از این مشکلات نداشته باشید . پسرهای امروزی درست نمی دانند که تا چه حد باید اخلاق پدر را به ارث ببرند .
      همه جا پول خرج کنند وکسی روی حرفشان نیاید اما چیزی که مشخصه این است که دخترهای امروزی مادرهای سابق نیستند .
      الحق که برابری در روابط هم خیلی قشنگتره و از لحاظ تحصیلات باید حداقل هم سطح تر باشد .
      نه این که من به قابلیت های او اعتماد ندارم . این تویی که پایین تر از خودت را قبول نداری ، اگر هم داری و روزی به همسری خودت چنین شخصی را پذیرفتی کافیست که یک بار تیکه ای در این مورد بیندازی مطمئن باش که هیچ وقت این تیکه از یادش نمی ره .
      ●در روز خواستگاری
      لباس رسمی بپوش که خیلی زرق وبرق نداشته باشه . وقت را قبلا با هم تعیین کنید تا اتفاق ناگواری نیفتد ! اگر می خواهی در حین چای آوردن دستت نلرزد سعی کن خودت باشی بدون هیچ گونه تزویر و ریایی . خجالت و رودربایستی هم اشتباه است . اینجا بالاخره تصمیم راجع به زندگی ات گرفته می شود . می دانم که دوست داری بهترین مراسم ازدواج را داشته باشی . والدینتان هم همین طور .
      این یک واقعه ای است که فقط یک بار در زندگی رخ می دهد . ولی در جامعه ای که مشکلات اقتصادی بالایی داره برای یک خاطره به یاد ماندنی و یک آلبوم عکس نباید دست کمی زیر تیغ قرض و فشار برود .
      ●به اندازه بود ، باید نمود
      شما برای اثبات چیزی به دوست و فامیل با هم ازدواج نمی نید . سال اول ازدواج سال مهمیه . در این سال روابط واقعیتان مشخص می شود جمله ای که در این سال در هر صورت غلطه . حالا که زن و شوهر شده ایم . انگار به علت ازدواج ، رابطه تان عوض شده . در ضمن برای بچه دار شدن هم دست نگه دار ، تا بنیه مالیتان قوی تر شود.

      پاسخ
  9. تیننا
    تیننا گفته:

    راستی ایشون خانوادش خیلی با خانواده ی ما متفاوتن از خانواده شون فقط ایننه که تحصیل کرده س اما خانواده ی ما همگی تحصیل کرده هستن و از لحاظ های دیگه هم اختلاف طبقاتی داریم و فقط بخاطر اخلاق خوبش و علاقه ای که بهم داره و کارایی که برام کرده اصلا روم نمیشه اصل قضیه رو بهش بگم. اون بخاطر رسیدن به من با خانوادش در افتاده و خانوادش طردش کردن اما اون تلاششو میکنه و خیلی خوب هم متوجه هست که من بهش علاقه ای ندارم اما واقعا تلاش میکنه بهم برسه. خیلی بهش گفتم که این راهش نیست و باید از هم جدا شیم اما اصلا متوجه نیست و همش میگه من عاشقت هستم و این حرفا منم دلم نمیاد باهاش بد رفتار کنم بخاطر همین بعضی وقتا فکر میکنه من دوسش دارم و بخاطر این مشکلاته که میگم باید جدا شیم و اصلا دلم نمیاد تو این شرایطی که هم خانوادش طردش کردن و هم اینکه خانوادش خیلی بی منطق هستن منم بزنم زیر همه چی. نمیدونم باید چیکار کنم

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز همونطور که گفته شد همین اختلافات ریشه مشکلات در آینده خواهد شد
      پس بهتره خودتون رو گول نزنید و وقت و موقعیت های همدیگرو از بین نبرید
      قاطعانه رابطه رو کات کنید تا تکلیف هر دوی شما روشن بشه
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      پاسخ
      • تینا
        تینا گفته:

        خیلی ممنون از راهنمایی تون عذر میخام با چه راهکارها و بهانه ای ازش جدا شم؟

      • ►Responder◄
        ►Responder◄ گفته:

        در حال حاضر، در جامعه بین افراد روابطی وجود دارد که به قول دکتر شریعتی با جرقه ای آغاز و اکنون به صاعقه تبدیل شده است. طرفین به این نتیجه رسیده اند که اصلا با هم وجه مشترکی ندارند و مدت هاست روزمرگی را تجربه می کنند. اکنون مانده اند چگونه این رابطه بی ارزش را تمام کنند.

        این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد

        قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.

        متاسفانه اکثر ما روش درست قطع رابطه را بلد نیستیم: به همین خاطر نه فقط نمی تونیم ناراحتی قطع رابطه رو به حداقل برسانیم، بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهایمان را نقد کنیم.

        برخورد عاقلانه و اخلاقی با کسی که زمانی نگرانمان بوده و دوستمان داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت همه ماجرا نیست، ما باید بتونیم برای خودمان احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند دوباره به زندگی برگردند.

        رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟

        البته نمی شود برای قطع رابطه دستورالعملی ساده و کم هزینه توصیه کرد اما مجله «روانشناسی امروز» »Psychology Today» منتشر شده در کانادا، هفته گذشته، نکته هایی را پیشنهاد داده است تا به کمک آنها درد و رنج اجتناب ناپذیر قطع رابطه به حداقل برسد و هر دو طرف به لحاظ احساسی صدمه مادام العمر نبینند.

        البته فراموش نکنید تلخ تر از همه تلخی های یک رابطه، تن دادن به تداوم رابطه نه به خاطر عشق که به خاطر نگرانی، ترس و دلسوزی است.

        ۱- مسئولیت کامل شروع روند قطع رابطه را برعهده بگیرید

        اگر احساسات یا نیازهایتان تغییر کرده است، اگر رویاهاتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح اعلام کنید، نه اینکه طوری با شریک زندگی تان برخورد کنید تا مجبور شود اینها را به زبان بیاورد.

        پال فالزون، مدیر یک شرکت خدمات آنلاین یافتن شریک زندگی می گوید: «وقتی احساس می کنید یک رابطه باید تمام شود نباید مسئولیت گریز شوید و کاری کنید که طرف مقابل خودش به زبان بیاید و بگوید که دیگر نمی تواند ادامه دهد. این باعث نابودی عزت نتفس شما می شود، این خاطره هیچ وقت از ذهنتان پاک نمی شود و هیچ وقت فراموش نمی کنید که شجاعانه عمل نکردید.»

        راسل فریدمن مدیر مرکز مشاوره ای «بهبودی از غم» در کالیفرنیا هم می گوید: «شما دوست دارید این بار را از دوشتان بردارید و جوری رفتار می کنید که بالاخره طرف مقابل بگوید که دیگر بس است و از این رابطه خسته شده اما این رفتار شما تمام تلقی آن آدم از زندگی را به هم می ریزد. طرف مقابل در ابتدا متوجه نمی شود که شما قصد دارید رابطه را قطع کنید و شروع می کند به پرسیدن این سوالات از خودش: آیا آدم ارزشمندی نیستم؟ آیا غیرجذابم؟ شما آرام آرام این احساس را در طرف مقابل به وجود می آورید که مقصر خودش است. شما به درک او ضربه می زنید و او به آنچه احساس می کند، می بیند یا می شنود اطمینان نخواهد کرد.» این نوع بلاتکلیفی می تواند آن را در رابطه های بعدی هم فلج کند. دیگر نمی تواند به از خودگذشتگی یا شایستگی نفر بعدی اطمینان کند.

        ۲- قطع رابطه را رو در رو انجام دهید

        یک نکته علمی: آدم ها در روند تکامل به مراوده رو در رو روی آورده اند و این باعث نزدیکی و آرامشی می شود که در رابطه از راه دور ممکن نیست.

        در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشاره های غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان می دهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. هر چیزی جز قطع رو در روی رابطه، این پیام اضطراب آور را در خودش دارد: «تو اهمیت نداری».

        عده ای ممکن است فکر کنند با ایمیل زدن، پیامک فرستادن یا اعلام در فیس بوک می توانند از تلخی اعلام قطع رابطه کم کنند اما این روش های از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده چنان ضربه ای وارد می کند که در رابطه های بعدی اثراتش را خواهیم دید. فالزون می گوید: «وقتی شما هیچ توضیحی د رباره دلیل قطع رابطه نمی دهید، طرف مقابل زمانی خیلی طولانی را صرف این مسئله می کند که چه مشکلی داشته و چه اشتباهی کرده است. این آدم بعد از شما به سختی وارد رابطه عاطفی دیگری می شود.»

        جان کاکیبو، عصب شناس دانشگاه شیکاگو می گوید: «اگر با ما از راه دور قطع رابطه کنند به احتمال زیاد در یک برزخ احساسی گرفتار می شویم. رو در رو نبودن قطع رابطه، درد ناشی از دست دادن یک رابطه پر ارزش را چند برابر می کند.» بدون یک پایان قطعی، وارد فکرهای بی پایانی می شویم که در اکثر اوقات به افسردگی منجر می شود.

        سوزان نولن – هوکسما استاد روانشناسی دانشگاه ییل هم معتقد است: «در مواقعی که شخص تصویر ناقصی از وقایع اطراف دارد به احتمال زیاد در تفکر غرق می شود. این می تواند باعث سقوط احساسی شخص شود. عده زیادی از کسانی که از این سقوط جان سالم به در می برند به شدت به دیگران بدگمان می شوند و به سختی می توانند به کسی نزدیک شوند.»

        رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟

        برناردو کاردوچی، استاد روانشناسی در دانشگاه ایندیانا هم می گوید: «وقتی به دیگران اعتماد نداری روی آنها سرمایه گذاری کمتری می کنی. پس آدمی که بعدا باهاش رابطه برقرار می کنی از گناه های یک غریبه – شخص قبلی در رابطه – رنج خواهد کشید.»

        جالب است وقتی ما از راه دور قطع رابطه می کنیم دیر یا زود دچار عذاب وجدان می شویم چون بالاخره می فهمیم که چطور به طرف ضربه زدیم و چقدر کم نگرانش بودیم. جان پورتمن، استاد درس فلسفه اخلاق در دانشگاه ویرجینیا می گوید: «ممکن است پنج سال بگذرد و بالاخره از کار خودتان خجالت بکشید. این احساس گناه و خجالت بر روابط بعدی شما هم تاثیر می گذارد.»

        ۳- با وقار رفتار کنید

        از آنجا که قطع رابطه یک سناریوی بالقوه انفجاری هست سعی کنید پیش از انجام آن به تک تک توهین هایی که خواهید شنید و تک تک فحش هایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقول تر حرف می زنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث می شود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.

        ۴- صادق باشید

        اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید.اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتعون نگه دارید. جان پورتمن، استاد دانشگاه ویرجینیا می گوید: «مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. طوری بلا سرش نیاورید که نتواند هیچ رابطه موفق دیگری داشته باشد. نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است.»

        روی بامیستر استاد روانشاسی دانشگاه دولتی فلوریدا هم معتقد است: شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من می خواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.

        ۵- بی خیال کلیشه های بد مثل «مشکل تو نیستی، منم» شوید

        این جمله های تکراری و بی ربط فقط طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که ذره ای احترام برایش قائل نیستید و با دم دستی ترین تکه های فیلم ها و سریال ها با آن برخورد کرده اید. شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که می خواستید پیش نرفته است، ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحث هایی عموما به خشونت منجر می شود.

        ۶- شروع نکنید به تحلیل جزء به جزء ماجرا

        به اعتقاد راسل فریدمن «این ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. شما می گویید ماجرا اینگونه رخ داده است و طرف مقابل می گوید نه! نه! ماجرا را اشتباه دیدی … جور دیگری بود.» این رفت و برگشت های مداوم اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر می شود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطه ای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید.

        ۷- کامل قطع کنید

        برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. روی بامیستر می گوید: «اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد فقط با هم دوست باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست.» این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.

        ۸- موقع خداحافظی قدرشناس باشید

        به اعتقاد فریدمن روزنامه نگار آمریکایی خیلی خوب است که هنگام خداحافظی یا رد و بدل کردن آخرین ایمیل ها دوران خوب مشترک را مورد قدردانی قرار دهید و این خوب است که حس ناراحتی تان را (از اینکه امیدهای مشترکتان به رابطه به ناامیدی تبدیل شد) بروز دهید. چنین کارهایی به طرف مقابل ثابت می کند که شخص ارزشمندی بوده است.

        ۹- به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید

        التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. وقتی یکدفعه با شما قطع رابطه می کنند بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریع تر می شود. دکتر هلن فیشر، انسانه شناس کانادایی – آمریکایی در تحقیقات خودش متوجه شده است که آدم بعد از قطع رابطه، از همه کناره می گیرد اما با گذشت زمان، این کناره گیری اجتماعی کمتر و کمتر می شود و این یعنی شخص در پروسه بهبود قرار گرفته است اما به گفته فیشر، این پروسه به شدت حساس هست و هر ارتباط یا تلاش برای بازگشت طرف مقابل به او ضربه می زند. «اگر به طور ناگهانی یک ایمیل از طرف مقابل به شما برسد ناگهان به او تمایل پیدا می کنید و دلتان می خواهد رابطه دوباره آغاز شود.» فیشر یه توصیه ساده دارد: «هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. نامه ها و کارت پستال هایش را دور بریزید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که باهاش دوست بمانید.»

        رابطه عاطفی را چگونه تمام کنیم؟

        ۱۰- از عشق سابق، شیطان نسازید

        این فقط انرژی خودتان را تلف می کند و باعث می شود متوجه نشوید که به بن بست رسیدن یک رابطه دو نفره، تقصیر هر دو نفر بوده است و بی خیال نقشه انتقام شوید؛ چون این باعث می شود که طرف مقابل بیشتر از قبل در تفکرات شما حضور داشته باشد و این یعنی عقب افتادن روند بهبود.

        ۱۱- درد را به زور از بین نبرید

        بعد از مرگ یک عزیز، پایان یک رابطه بلندمدت یکی از بزرگترین ضربه های احساسی است که شخص می تواند تجربه کند پس کاملا طبیعی و در واقع ضروری است که شخص برای این فقدان سوگواری کند. پورتمن می گوید: «عشق شما را به شدت آسیب پذیر می کند. اگر اجازه دهید که عاشق شوید می توانید خیلی بد ضربه بخورید.» پس درد طبیعی است. هر چه زودتر با این درد روبرو شوید، زودتر می گذرد.

        ۱۲- فکر نکنید که بزرگترین عشق روی زمین را از دست دادید

        به خودتان نگویید کلا یک آدم برای شما روی زمین وجود داشته است و حالا او را از دست دادید. روی بامیستر می گوید: «عشق باعث می شود که فکر کنید فقط همین آدم است که با شما هماهنگ است. در فیلم ها و کتاب ها هم به این اسطوره دامن می زنند اما مسئله اینجاست هیچ چیز جادویی در مورد یک شخص خاص وود ندارد.» در واقع در روی زمین تعداد زیادی آدم وجود دارند که می توانیم با آنها رابطه خوبی داشته باشیم. البته درست بعد از به پایان رسیدن یک رابطه عاطفی، نمی توانیم اینجوری فکر کنیم اما باید بپذیرید که به احتمال خیلی خیلی زیاد شما کس دیگری را پیدا می کنید و کمی بعد فکر می کنید که او هم تنها کسی روی زمین هست که به شما می آید.

      • تینا
        تینا گفته:

        با سلام و تشکر از پاسخ جامع وبه درد بخورتون واقعا عالی بود ممنونم خیلی مفید بودن همین راهکار ها رو به کار بردم و همین چند ساعت پیش ازش به صورت منطقی جدا شدم. خیلی خیلی ممنونم. البته اون هنوز داره میگه امیدواره. ولی خب گذر زمان امیدشو از بین میبره.

  10. تینا
    تینا گفته:

    با سلام من خواستگاری دارم که ایشون به من علاقمند هستن ولی من هنوز هیچ علاقه ای رو جز اینکه یه کمی اونم فقط یه کمی از اخلاقش خوشم اومده نسبت بهش ندارم.اون واقعا خوش اخلاقه اما بازم این اخلاقش برای من جذابیتی نداره. از لحاظ فرهنگی خیلی سطحشون با ما متفاوته خانواده ما همگی تحصیل کرده هستن اما تو خانواده ی ایشون فقط خودشه که تحصیل کرده س. من از لحاظ ظاهری هم قبولش ندارم یعنی اونی نیس که من میخام. اما اون انقد خوش اخلاقه و با اخلاقش منو تو وضعیتی نگه داشته که دوساله باهاش ارتباط دارم ولی هنوز روم نشده بهش مشکل اصلی رو بگم با بهانه های مختلف میخاستم ازش جدا شم اما اون بهترین و منطقی ترین توجیه ها رو میاره اما من واقعا با ظاهرش مشکل دارم نمیدونم چیکار باید بکنم؟ ممنون میشم از راهنمایی تون

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      قدم اول در ازدواج به دل هم نشستنه ..پس اگر چنین ارتباطی بین شما به وجود نیامده دلیلی برای ادامه دادن هم وجود ندارد

      پاسخ
  11. نویسنده سایت
    نویسنده سایت گفته:

    با سلام خدمت شما
    عشق شما به ایشان در ابتدا یک رابطه دو طرفه بوده است ، اما ایشان نتوانستند به این رابطه متعهد بمانند و در نتیجه این رابطه شکل دیگری به خود گرفت. اما شما همچنان ایشان را دوست دارید . چه کسی را دوست دارید ؟ کسی که ابتدا با شما بود؟ یا فردی که پس از برگزیدن کس دیگری یعنی توانایی دوست داشتن دو نفر همزمان که به نوعی ترک کردن این عادت بسیار سخت است و ممکن است تا اخر عمر ایشان شما را دوست داشته باشد اما در کنار شما کس یا کسان دیگری هم باشند .پس شما هنوز با واقعیت تحول یافته هم کلاسیتان کنار نیامده اید . این کنار نیامدن و این عدم توانایی در فراموش کردن ایشان از ذهنتان عواقب خطر ناکی دارد. شما نیاز به کمک دارید ، کمکی حرفه ای که بتواند با توجه به نفاط ضعف شخصیتی شما را راهنمایی کند که بتوانید ایشان را از ذهنتان فراموش کنید و یک زندگی سالم با تصمیمات صحیح بسازید . نه با تسلیم احساسات شدن زندگی و آینده خود را نابود کنید . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۲۲۳۵۴۲۸۲

    پاسخ
  12. سارا
    سارا گفته:

    سلام من ۲۳ سالمه و حدود ۱ سال با یکی از همکلاسیام دوست بودم،ما واقعا همو دوست داشتیم درحدی ک واقعا همه تعجب میکردن.مطمئن بودم که پسر خوبیه یعنی اینو تو این یسال به هر شکلی بهم نشون داده بود،تا اینکه تابستون شد و ما ازهم دور شدیم خیلی باهم سرد شدیم و البته منم لجباز بودم تا اینکه دیگه آخرای تابستون اون واقعا فرق کرد و منم از سر لجبازی باهاش تموم کردم و راستش خیلی هم مقاومت نکرد بعدها فهمیدم با ی دختر ک تو فامیلشون بوده و دوست دوران بچگیش بوده دوست شده.من واقعا ضربه بدی خوردم حالم تا یک سال بعدش واقعا بد بود تا اینکه منم از سر لجبازی رفتم با یکی دیگه دوست شدم واز دوستش بهم خبر رسید و اون خیلی ناراحت شده وقتی فهمیده من اینکارو کردم دوستش میگفت اون یجوریه بین دو راهی مونده میدونم هم شمارو دوست داره هم اون دختره رو آخه مگه میشه؟بالاخره هرچی بود رابطه رو نابود کرده بود
    من بعدها با اون آقا تموم کردم چون همه فکرم پیش همکلاسیم بود و دوباره بهش پیام دادم و بهم گف دست از سرش بردارم و میگف تا الان یکارایی کرده ک دیگه واقعا راه برگشت نیس بهم گف مادر و پدرش ازهم جدا شدن و دیگه تو زندگی هیچی براش مهم نیس.واقعا جوابمو نمیده هرچی باهاش حرف میزنم از یک طرف میگم ولش کن اون با من اونکارو کرد بمن چه ک بخوام بهش کمک کنم از یک طرفم حسی که بهش دارم باعث میشه نتونم بهش فکر نکنم توروخدا کمکم کنین من باید چیکار کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      دوست عزیز وقتی برای زندگیش تصمیم گیری کرده پس این همه اصرار شما چیزی رو درست نمیکنه … باید یاد بگیرید چنین روابطی ازمون و خطاست و ممکنه به نتیجه نرسه
      وقتی نمیتونید چنین شرایطی رو تحمل کنید نباید وارد چنین روابط عاطفی بشید که مثل امروز ارمغانش افسردگی و استرسه
      بهتره در روش زندگی خودتون تغییر جدی ایجاد کنید

      پاسخ
  13. سحر
    سحر گفته:

    سلام.من استادی را در دانشگاه دیدم و ب دلم نشست از لحاظ ظاهری.۲۵سالمه و فوق لیسانس دارم.ایشون ۳۳سالشه دکترا دارن.من فقط ۲بار ایشون دیدم و گپی ک داشتیم خیلی خوب بود البته نمیتونم بگم بهم علاقه منده .تا بحال باهیچ پسری نبودم و خیلی بی تجربه هستم میخواستم کمکم کنید ک بتونم برای خاستگاری ب سمت خودم جذبش کنم و بشناسمش.
    ظاهرخوبی دارم.شمارشونم دارم ولی بهشون زنگ نزدم از اویزون بازی اصلا خوشم نمیاد
    خواهشا راهنماییم کنید

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      روش ۱: اولین کاری که باید انجام بدهید این است که از اطرافیان بپرسید که سایت ارتباط جمعی مثل Face book و My Space دارد یا نه؟ این روش بهترین راه برای فهمیدن علایق او در موسیقی، فیلم و ایده های عمومی است. شما می توانید از این اطلاعات برای شروع یک بحث داغ در آینده استفاده کنید.
      روش ۲: باید متوجه شوید که او از چه تیپ دختری خوشش می آید. یادتان باشد اکثر مرد ها قبل از اینکه عاشق شخصیت شما شوند عاشق ظاهر شما می شوند. اگر شما در مورد ظاهرتان اعتماد بنفس ندارید سعی کنید روی آن کار کنید. از شر جوش ها خلاص شوید، چند کیلو وزن کم کنید اگر تاریخچه دختر قبلی را بدانید خیلی به شما کمک می کند و اینجاست که شبکه اجتماعی کمک می کند.
      روش ۳: باید شرایط یک ارتباط ساده را فراهم کنید یک دوست در حد سلام و خداحافظ باشید. از دوستان مشترک برای دستیابی به این قضیه استفاده کنید. اگر دوستتان را در حال صحبت با وی می بینید شما هم وارد بحث شوید، دوستتان زحمت معرفی شما را به دوش می کشند. وقتی که او را می بینید خوشحال باشید و سلام کنید.
      روش ۴: هر باری که او را می بینید بحث را به سمت اینترنت و کامپیوتر بکشانید و از او بپرسید که یاهو مسنجر دارد یا نه؟
      روش ۵: باید چند مایل جلوتر قدم بگذارید. کارهای کوچکی برای اینکه توجه او را جلب کنید انجام دهید. به او ثابت کنید که همیشه در هر حالی برای وی هستید از حرف زدن گرفته تا قرض گرفتن چیزی بسیار کوچک. آیا او علاقه مند به ورزش است؟ اگر اینطور است پس منتظر چه چیزی هستید؟ حوله ای فراهم کنید و یک شیشه آب معدنی هم همراه داشته باشید. به او نشان می دهید که دوستش دارید بدون اینکه حرفی از زبان شما شنیده باشد.
      روش ۶: پسر ها دوست دارند که به دختر ها آرامش دهند پس بگذارید حس مرد بودن را تجربه کند. دست از کنترل کردن آنها بردارید، آنوقت خواهید دید که چگونه در شرایط سخت از شما محافظت می کند. به او اجازه بدهید که حس کند می تواند در خوب کردن حال شما نقش مهمی داشته باشد.
      روش۷: پسر ها دخترانی را دوست دارند که خودشان هستند. پس سعی کنید طبیعی و نرمال رفتار کنید. باعث خندیدن آنها شوید. خوشحال و شاد باشید و از جلب توجه زیادی دوری کنید.
      روش ۸: به پسری که شیفته شما شده است فرصت دهید تا قدمی بر دارد. نظر دوستانتان در مورد اینکه او به شما علاقه دارد یا نه اکثر وقت ها درست از آب در می آید. سعی کنید سخت به دست بیایید اما همیشه صادق باشید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      پاسخ
  14. مهرگان
    مهرگان گفته:

    سلام
    من ۲۳ سال دارم و از دختری خوشم اومده که ۲ سال از من کوچیکتره و با من نسبت فامیلی داره ،
    از نظر مالی خب طبیعتاً با این سنی که دارم ضعیف هستم و کار ثابتی هم ندارم ، کارم برق ساختمان و نصب دوربین و .. تو این زمینه هست ،
    شاید باورتون نشه اما من از بچگی دوسش داشتم و تفکرم شده بود درس ، خدمت ، کار ، الان کاردانی دارم و خدمت هم رفتم.
    اما سؤال من از شما اینه:
    من بینهایت دوسش دارم ولی نظر و دیدگاه اون در مورد خودم رو نمیدونم،
    من آدم بی جنبه ای هم نیستم و منطقی با مشکلاتم برخورد میکنم،
    حتی تا به حال به خودم اجازه ندادم با دختری در رابطه باشم ، حالا هر رابطه ای که فکرش رو میکنید.
    از بچگی استرس دارم که نکنه یه وقتی موقعیت کاری و شرایط مالیم درس نشه و از دست بدمش،
    با این اوصاف کمکم کنید که چیکار کنم؟

    پاسخ
    • ►Responder◄
      ►Responder◄ گفته:

      از طریق خانواده و واسطه ای قابل اعتماد موضوع رو با خانواده و دختر مطرح کنید … به هر حال باید از جایی برای خواسته خودتون تلاش کنید

      پاسخ
  15. سایه
    سایه گفته:

    سلام .من به یه آقایی علاقه مند شدم حاضر بودم براش بمیرم.حتی بهش ابراز علاقه کردم اما ایشون خیلی محترمانه گفتن نامزد دارن .من واقعا نابود شدم .فنا شدم .دارم میمیرم .از دوستان عزیز خواهش میکنم سعی کنید عشق یه طرف رو هیچ وقت تجربه نکنید نابود میشید .

    پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *