مشاوره ازدواج قم
ازدواج عملی مقدس است و در ادیان مختلف به آن بسیار توصیه شده است. داشتن همسر خوب و فرزندان صالح یکی از نعمت های بزرگ خداست. انتخاب همسری شایسته و پاکدامن در سایه احادیث و تعالیم دینی نیز برای شروع یک زندگی خوب و آرام لازم و ضروری است اما چگونه مطمئن شویم که معیارها و ایده آل های ما برای انتخاب همسر درست است؟ اصلا چه کسی ویژگیهای یک مورد مناسب را دارد؟
بد نیست برای ازدواج و انتخاب همسر حتما به یک مشاور که در زمینه مشاوره ازدواج تجربیات و داتش بسیار دارد مراجعه کرده و با او بحث و مشورت کرده تا زندگی بهتر و شیرین تری را برای خود رقم بزنیم.
از این رو و با قصد کمک برای انتخاب بهتر و همچنین به منظور ارتقاء سطح علمی جامعه در زمینه های ازدواج و کمک به فرهنگ کشور اقدام به راه اندازی مشاورهازدواج قم کرده ایم. مشاوران و روانشناسان ما در نمایندگی های مشاوره ازدواجقم در همه مناطق از جمله مشاوره ازدواج امام خمینی ، مشاوره ازدواج امین ، مشاوره ازدواج ارم ، مشاوره ازدواج جمهوری ، مشاوره ازدواج انقلاب ودیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.
میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج مراجعه کنید
منبع:e-teb.com
سایت مرکز مشاوره 
با سلام دوست من مشکلی داره که میخواستم از شما خواهش کنم که اون رو راهنمایی کنید.او قصد ازدواج با آقایی رو داره که ایشون دکتری مهندسی هستن و انسانیی بسیار موفق و مهربان.تنها مسئله موجود که باعث شک و دودلی دوست من شده این هسن که این آقا سالها پیش در یک حادثه رانندگی بینایی یکی از چشمهاشون را از دست دادن و از یک چشم نابینا هستن.البته این مساله واسه دوستم اهمیتی نداره ولی خانواده ایشون به خاطر این مساله با این ازدواج مخالف هستن.ممنون میشم که با نظراتتون دوستم را راهنمایی کنید.با تشکر
با سلام .اگر ایشون شرایط مناسبی دارند و دوست شما هم پذیرفتند پس می توانند خانواده را قانع کنند البته اگر شناخت ایشون کامل شده است .و در تصمیم خود مصمم هستند به هر حال قرار نیست هر فردی نقص عضو دارد هیج وقت ازدواج نکند و اخلاق و معیارهای بالاتر انقدر در زندگی مشترک اهمیت دارند که شاید ظاهر در چنان اولویتی نباشد.ولی نظر خانواده هم قابل درک است چون نگران اینده هستند و خب می ترسند همین نقص بعدا دخترشون رو دچار مشکل کند .چون به هر حال زن نیاز به حمایت دارد . در هر حال امیدوارم خوشبخت باشند و تصمیم درستی بگیرند
باعرض سلام همسرم بیستوپنج سالشه و سه ساله نامزدیم .دوساله توقمارافتاده و هروقت هم مخالفت میکنم ب من میگوید ب تو مربوط نیست من دیگه توبازی افتادم و بیرون نمیام .همه جوره باهاش برخورد کردم باگریه با محبت با همه روشی جلو رفتم و حتی دو هفته باقمارکردنش سکوت کردم اخلاقش خوبه مهربونه ولی بدلیل ازدست دادن پولش داره رو اخلاقشم تاثیرمیزاره میخوام جاهازبخرم موندم باشرایط بی مسولیتیش قابل اعتماد هست که بریم سر خونه زندگیمون یا نه.دوستندارم طلاق بگیرم میخوام زندگیمو بسازم قهرم کردم فایده نداشته .لطفا کمکم کنین .
با سلام با شرایط فعلی به هیچ وجه له صلاح شما نیست وارد زندگی مشترک شوید ایشون اگر اعتیاد به قمار پیدا کردند به راحتی نمی توانند مساله را حل کنند .و قطعا با مشکل مواجه خواهید شد .زندگی مشترک هر چند بر پایه علاقه و عشق باشد ولی این شرایط جانبی همان طور که می فرمایید بر اخلاق و رفتار افراد تاثیر می گذارد و شرایط را سخت می کند .و کم کم ممکنه کل زندگی شما بعدا صرف این کار شود بعدها که فرزندی هم داسته باشید و شرایط جدایی سخت تر باشد اکنون زلاق توصیه نمی شود و باید بهشون زمان بدید ولی اگر اصلاح نمی شوند باید تصمیم درست تر را بگیرید .و انتخاب درست تر داشته باشید امید ارم خو شبخت باشید .
سلام پسر ۲۵ ساله ای هستم.لیسانس شیمی دارم.چند وقتی هست که از دوست خواهرم خوشم اومده.خواهرم و دوستش حدود ۸ ساله که با هم دوست هستند و خیلی با هم صمیمی هستند و از دوتا خواهر هم به هم نزدیک ترند.سوال من اینه که در صورت وصلت من و ایشون رابطه ی این دو دوست چی میشه؟میتونه مشکل ساز بشه؟
با سلام .وقتی ایشون دوست خواهرتون هستند و نسبت به هم شناخت دارید چه مشکلی ممکنه به وجود بیاد ؟نباید این طور قضاوت کنید .به هر حال وقتی دوست هستند تمایل بیشتری دارند زن برادرشون هم اشنا باشه و فردی باشه که شناخت کامل را دارند .البته برای ازدواج در نظر داشته باشید که همیشه شناختی که درردوستی هاست متناسب با ملاک ها و ایده ال ۶ای ما پیش نمی رود شاید فردی در دوستی موفق باشد ولی همیشه این احتمال مطرح نیست که در زندگی زناشویی هم موفق عمل کند چون ما در زندگی زناشویی نمی توانیم خودسانسوری داشته باشیم .امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید
سلام نامزد من قبلا با یکی از فامیل هاشون عقد میکنه که اون عقد بعد از مدتی به دلیل مشکلاتی که پسره داشته به هم میخوره اسنفد ۹۴ ما منامزد کردیم همه چیز خوب بود تا اینکه سر و کله اون پسره پیدا شد نامزد منم تا اون رو دید بهم ریخت الان خیلی بهم ریخته و مشکل عصبی پیدا کرده بد اخلاق هم شده کم محلی میکنه.من با همه این ها مشکلی ندارم پیش روان پزشک هم رفته و قرص داده الان میخوام بدونم من باید چیکار کنم .چطوری کمکش کنم زودتر خوب به چه رفتاری باهاش داشته باشم.
با سلام
دلیل این بهم ریختگی و مشکلات عصبی دقیقا چیست ؟فقط دیدن نامزد قبلی ؟؟با چه تشخیصی دارو مصرف ی کنند این مهم است که بتوان راهکار کمکی ارائه داد .البته ممکنه اون اقا شرایط روحی و روانی بدی رو برای همسرتون ایجاد کرده باشد و حضورش یاداور ان اتفاقات باشد ولی باید صبور باشید بداخلاقی ها و رفتاری او را تحمل کنید به او نشان دهید که حامیش هستید و با بیرون بردن و خرید کادوی هر چند ساده بهش بفهمونید اون دوران تموم شده و شما در کنار ش هستید .البته باید شرایطی فراهم بشه که اون اقا رو دیگه نبینند چون یاداور خاطرات بد است و هر مکان و شرایطی که اون دوران رو یاداوری می کند نامزدتون باید دوری کنند علاوه بر دارو حتما زیر نظر روانشناس هم باشند .امیدوارم با همراهی شما زودتر مشکلشون رفع بشه و زندگیتون روال سابق رو داشته باشد .موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
حدود یک سال است به دختری علاقه مند شده ام، و تمامیه خصوصیت هایی که از همسر آیندم انتظار دارم در ایشون میبینم. مراحل خواستگاری طی شده، جواب نهایی از طرف خانواده ایشان داده نشده ، خانواده ی ایشان که تنها مخالفت پدرشان با طایفه ی من که شاهسوندند است ، با اینکه تحقیقات صورت گرفته در مورد بنده صورت گرفته که موفقیت آمیز بو ده است. من چگونه میتوانم پدر همسر آیندم رو متقاعد کنم که همه ی طایفه ها یک جور نیستند ؟
در این مورد حتما “با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
سلام همسرم داره برنامه ریزی میکنه برای شغل دوم بخاطر عدم پشتوانه مالی و پس انداز میخواد با داییش شریک بشه البته باید بگم شغل اولش هم با کسی شریکه .من به هیچ عنوان راضی نیستم شریک بشه باید چکار کنم؟اعتراضم میکنم میگه به تو ربطی نداره !خسته شدم
در صورتی که همسرتان همیشه در برابر خواسته‌ها و نظرهای شما مقاومت می‌کند، به توصیه‌های زیر عمل کنید.
۱ موافقت مشروط: اگر به‌گونه‌ای رفتار کنید که طرف مقابل احساس کند در همه مواقع نظرهایش پذیرفته می‌شود، این تصور برایش ایجاد می‌شود که همیشه بهترین نظرات را ارائه می‌دهد. پس بگویید: «من به نظر تو احترام می‌گذارم اما این نظر من نیست. چون تو را دوست دارم، زندگی‌ام برایم مهم است و دلم نمی‌خواهد تو را ناراحت کنم این بار نظر تو را می‌پذیرم».
۲بیان خواسته‌های شخصی: در تصمیم‌گیری‌ها بی‌طرف نباشید و شما هم خواسته خود را عنوان کنید؛ به این ترتیب به طرف مقابلتان نشان می‌دهید حتی اگر به نظر او احترام گذاشته‌اید، ناآگاهانه این کار را انجام نداده‌اید و شما هم حق نظر دارید؛ بگویید: «هر چند نظر من چیز دیگری است اما اگر این دفعه نظر تو را می‌پذیرم و این به دلیل احترامی‌است که به تو می‌گذارم.» اگر طرف مقابل شما همیشه سعی می‌کند نظر خود را تحمیل کند هنگام تصمیم‌گیری بگویید: «دفعات قبل به نظر تو احترام گذاشته‌ام اما نظر من این است و من هم حق رای دارم پس من با نظر تو این بار موافق نیستم.»
۳ لحن محبت‌آمیز: در برخورد با چنین افرادی لحن کلام، تاثیر خیلی زیادی دارد. دوستانه و با لحنی محبت‌آمیز با آنها صحبت کنید؛ برای مثال این‌گونه بگویید: «نظرهای تو هم خوب است و خیلی خوب تصمیم‌گیری می‌کنی. پیشنهادهایی که درباره مسائل مالی می‌دهی فوق‌العاده خوب هستند ولی گهگاهی من هم دوست دارم نظرم محترم شمرده شود و در مورد چیدمان منزل نظر من هم اعمال شود.»
۴ گاهی بی‌توجهی: بعضی مواقع به نظرش اهمیت ندهید تا بداند این رفتار چقدر ناپسند است. البته درباره مسائل پراهمیت چنین اقدامی انجام ندهید. درباره مسائل جزیی گاهی بدون اهمیت دادن به نظر او نظر خودتان را اعمال کنید تا به تدریج به او نشان دهید که اطرافیانش هم نظرهای خودشان را دارند و حق دارند نظرشان را در زندگی اعمال کنند.
۵ دوری از خشم و عصبانیت: لحن کلام شما و نوع واژه‌هایی که استفاده میکنید، می‌تواند برای متقاعد کردن طرف مقابل بسیار موثر باشد. بدون خشونت و هرگونه رفتار ناپسندی که منجر به مشاجره یا عواقب بدی شود با او برخورد کنید. در صورتی که هیچ‌کدام از این راهکارها نتیجه‌بخش نبودند باید به صراحت به او بگویید: «دفعه‌های قبلی نظر تو اجرا شد اما این بار من می‌خواهم طبق سلیقه من باشد.»
واژه‌هایی که به کار می‌برید تا طرف مقابل را متقاعد کنید باید فکر شده و صحیح باشد. سعی کنید صحبت‌هایتان حالت گلایه، تحقیر، توهین و سرزنش نداشته باشد؛ بنابراین از این جملات استفاده نکنید: «تو عادت داری همیشه زور بگویی و نظر خودت را اعمال کنی»، «تو فکر کردی خودت همه چیز را می‌دانی»، «من تا به حال اگر چیزی نگفتم تحملت کردم» و…
۶ شناخت صحیح از همسر: باید روی نکته‌هایی که طرف مقابل شما روی آن حساس است شناخت پیدا کنید؛ مثلا اگر طرف مقابلتان دوست دارد قدرت خود را نشان بدهد، در مسائلی که امکانش وجود دارد قدرت او را بالا ببرید تا در زمینه‌هایی که مدنظر شماست، راحت‌تر بتوانید نظرهای خود را اعمال کنید.
زندگی با همسر عصبانی
فرض کنید با عمل به توصیه‌های بالا، شما یک بار نظر خود را در موردی به اجرا گذاشته‌اید؛ در صورتی که نظر فرد اعمال نشود، امکان دارد او برای به کرسی نشاندن حرف خود عصبانی شود یا قهر کند؛ در این صورت حتی‌الامکان کوتاه نیایید چون این رفتار در او تقویت می‌شود. در چنین مواقعی این‌چنین بگویید: «نظری که من داده‌ام مناسب است و اگر این بار به نظر من اهمیت داده شود مشکلی پیش نمی‌آید.
این نظر بخشی از حق من در زندگی زناشویی است و من چون به تو علاقه‌مندم، دوست دارم تو هم به من احترام بگذاری و عقیده من را بپذیری. اگر تو نمی‌خواهی ایرادی ندارد ولی یک بار به نظر من احترام بگذار.»فراموش نکنید که در این مواقع نباید صورت مساله را پاک کنید.ب
عضی افراد در چنین موقعیت‌هایی برای برقراری صلح آنی تظاهر به موافقت با طرف مقابل می‌کنند؛ در نتیجه شخص فکر می‌کند که همیشه می‌تواند با بروز عصبانیت، نظرهای خودش را تحمیل کند. با تظاهر به موافقت با او به جای پیدا کردن راه‌حل، صورت مساله را پاک کرده‌اید.
اگر خیلی عصبانی بود از او بخواهید در زمانی مناسب‌تر و با آرامش بیشتر در مورد اختلاف‌نظرتان صحبت کنید. البته فراموش نکنید که همیشه بهترین حالت آن است که زن و شوهر با احترام به نظرات هم به یک توافق مشترک در برابر خواسته‌های یکدیگر برسند.
مهارت انتقاد
یکی از مهارت‌هایی که در روابط اجتماعی و خانوادگی اهمیت زیادی دارد نحوه صحیح بیان مخالفت و انتقاد است. اگر همسر شما عادت به پافشاری بر عقاید خود دارد، در صورتی که شما هم زورگویی کنید و دعوا و مشاجره به راه بیندازید، واکنش منفی در طرف مقابل ایجاد می‌شود و نه‌تنها نتیجه‌ای ندارد بلکه ممکن است عواقب بدتری رخ دهد.
باسلام
برادر من چند وقتی میشه که با خانمی تو تلگرام آشنا شده و حالا به قول خودش عاشق شده و میخاد باهاش ازدواج کنه اما خانواده ما مخالف هستن چون اون خانم قبلا ازدواج کرده و ۲تا بچه داره که پیش شوهر اولشه. سوادش هم تا سوم راهنمایی هستش درصورتیکه که برادرم لیسانسه.۳سال هم از برادرم بزرگتره.هر چی بهش اصرار میکنیم بدردت نمیخوره قبول نمیکنه. برادرم بیشتر تو رودروایسی مونده میگه دختره گناه داره ولش کنم.بنظرتون باید چیکار کنیم؟
دوست عزیز بعید به نظر میرسه بتونید فردی مثل برادرتون که تحصیل کرده هم هستند و بتونید قانع کنید …
چون در این سن و تحصیلات به سختی میتونید روی چنین فردی موثر باشید مگر از طریق دوستی که به ایشون نزدیک باشه و بتونه از طریق رابطه دوستی و تجربه
برادر شما رو متقاعد کنه …
در این مورد حتما خودتون با مشاوری متعهد و مجرب صحبت کنید و شرایط رو برای ایشون بیان کنید
امید است بتونید به راهکاری موثر برسید
میشه شما راهنماییم کنید که این فرد رو چجور میشه امتحان کرد و یا چجور بش اعتماد کرد به جز دوره ی نامزدی راهنماییه دیگه کنید مچکرم
سلام من با فردی حدوده ۳ ماه دوست بودم و به هم خیلییی زیاد علاقه داریم الان اومدن خاستگاری هم موقعیتشون خیلی خوبه. اما برخی مشکلات هست مثلا کارت معافیتشون مربوط به بیماری درجه پایینی از اعصاب است ینی بند ۳ ماده ۳۳. که اصرار دارن به اینکه این کارتشون رو از روی پارتی گرفتند و به هیچ بیماری مبتلا نیستند اونجاییم که من بهشون اعتماد دارم و هیچ دوروغیم تاحالا بهم نگفته بعید میدونم دروغ گفتن رو اما خانوادم براشون مهمه و به این دلیل و اینکه برای تحقیق ازدواج از همسایه هاشون شنیدن که چند نفر گفتن ایشون مدتی شایعه شده که معتاد بوده و.. اما خوده طرف که بهش میگم اصلا قبول نمیکنه این حرف رو میگه دروغ میگن. و اینکه بعضی اوقات سیگار میکشن که میگن اگه ازدواج کنم به خاطره دوست داشتن تو به هیچ عنوان نمیکشم و اینکه در دوره ی نوجوانی شون به خاطره برخی مساعل خانوادشون این فرد رو مجبور کردن که چندبار بهشون شک (ازینا که حافظشون پاک بشه برای مدتی)وارد کنن که مثلا این فردی که به پزشکی علاقه نداره با این شک گذشتشو یادش بره و به پزشکی علاقه پیدا کنه چون کل خانوادشون دکتر و… هستن.
و اینم بگم این فرد واقعا با تموم وجودش منو دوس داره و به دوستداشتنش هیچ شکی ندارم چون برا بدست اوردنم داره به زمین و زمان میرنه و اینکه از دستم بده براش به معنیه تموم شدنه زندگیش حساب میشه و میگه من بدون تو دلیلی برا زندگیم ندارم و اگه با من ازدواج نکنی من میمیرم. و اینکه خانوادم نسبتا با شرایط مخالفن.
شما راهنماییم کنید که اصلن میشه اعتماد کرد به این فرد و چه کار کنم با این شرایط؟؟؟ یا چه جور امتحانش کنم؟؟
با شرایطی که شما گفتید نمیتونید به طور ۱۰۰ درصد به ایشون اعتماد کرد … ایشون برای رهایی از افکار و تنهایی وابسته شما شده و شما مثل دارو می مونید و هیچ دارویی ممکنه تا آخر عمر استفاده نشه … زندگی براساس درک متقابله و نه وابستگی و …
اگر به ایشون علاقه دارید و فکر میکنید میتونید ادامه بدید حتما” باید دوره ۹ ماهه ای از نامزدی رو بگذرونید و رفت و آمد کنید تا شناخت خوب از هم و از خانواده بدست بیارید و در نهایت بتونید با شناخت کامل انتخاب کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام ، پسری هستم ۲۴ ساله ، بشدت مهربون ولی خدا نکنه یکی بخواد با اعصابم بازی کنه قاطی می کنم شدید و خیلی هم زود آروم میشم و کینه به دل نمی گیرم ، خواستگاری دختر یکی از همکاران آیندم رفتم ، اولین خواستگاری من و خواستگاردختر خانم بودم ، همه این مسائل رو گفتم و متعاقبا ایشون هم گفتند که اگر عصبی بشن فاتحه ، حالا چن تا سوال دارم : ۱- قرار گرفتن ما دوتا کنار هم به مثابه دو تا بشکه باروت نیست ؟
۲- سابقه طلاق بین دوستانم و در حیطه کاریم بسیار شاهد بودم ، از این موضوع بشدت می ترسم ، چه کنم ؟
۳- می ترسم از پس زندگی آیندم بر نیام از طرفی هم دوست دارم ازدواج کنم ، چه کنم ؟
۴- مشاور قبل ازدواج خوب در استان قم سراغ دارید ؟
خب با شرایطی که شما بیان کردید همسر آینده شما باید کسی باشه که ارام و صبور باشه و بتونه در زمان عصبانیت شما آرامش خودشو حفظ کنه
در چنین زندگی که مثل بشکه باروت تعبیرش کردید باید حدود و حریم همدیگه حفظ بشه …
در ضمن سابقه طلاق دیگران مربوط به خودشون بوده و شما زندگی خودتون رو باید براساس معیارهایی که دارید بسازید …پس لازمه در انتخاب همسر دقت کنید
و حتما” مدتی رو بطور مثال ۹ ماه نامزد باقی بمانید تا شناخت خوبی از هم داشته باشید
اگر چنین مواردی رو رعایت کنید گزینه سوم شما بی معنی خواهد بود
و برای مشاوره در قم بهتره با سازمان بهزیستی شهرتون تماس بگیرید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام جوانی هستم۲۹ساله کارمندوقد۱۷۴وزن هم۷۰کیلو.چگونه میتونم دختری خوب برای امرازدواج پیداکنم.مادرم مسن میباشدوتوانایی گشتن ب این طرف واونطرف رونداره.ولی خودش گفته اگه دختری یاموردی ازخانوم جلسه ای گرفتی شمارشوبده بمن تماس بگیرم تابریم برای دیدار.ولی من باکسی درارتباط نیستم.آیااین مرکزموردازدواج هم دارد؟
به هر حال از بین آشنایان کسایی برای این امر پیدا میشه … و بهتره از این طریق اقدام کنید تا از طریق مراکز مجازی
در مورد سوالتون هم پاسخ منفیه
سلام
میخواستم بدونم گرفتن اجازه از دادگاه برای ازدواج بدون اجازه پدر (براساس بهانه جویی های بی مورد) چه مدت زمانی طول میکشه؟
بستگی به دلایلی داره که شما برای قانع کردن دادگاه بیان میکنید
دوست عزیز ، زمان طولانی نمیبره ولی دوستانه بهت بگم به دنبال عاقبت به خیری هم باش
سلام و عرض ادب
بنده پسر ۲۸ ساله هستم.با توجه به اینکه تقریبا شرایط زندگی بنده فراهم است امل بنده تا کنون نسبت به این امر عجله ای نداشته ام.بنده در مقطع کارشناسی با جنس مخالف گاها هم صحبت شده ام ولی معیارهای بنده در ایشان موجود نبوده است…حتی از فامیل هم شخص مناسبی پیدا نکرده ام…تا اینکه یک ماه پیش با زنی مطلقه آشنا شدم که تقریبا همه معیارهای مرا دارد.اما مشکلی که وجود دارد این است که ایشان یک پسر هفت ساله دارند که حضانت وی بر عهده پدر است.خانواده من با مطلقه بودن ایشان کنار می آیند اما اصلا نمیخواهم در مورد فرزندشان کسی از خانواده یا فامیل بداند
حال سوال بنده این است که با توجه به تدابیر اتخاذ شده از جانب بنده و خانم مورد علاقه من مبنی بر برگزار نکردن جشن عروسی برای دور نگه داشتن فامیل ایشان با فامیل بنده و اقدامات دیگر من فکر میکنم که میتوانم چیزی که در ذهن دارم را اجرا کنم اما میخوام شما بعنوان تحصیل کرده این رشته و مشاوره دهنده با تجربه بفرمایید که
با فرض درستی اظهارات ایشان مبنی بر عدم وابستگی ایشان به پسرشان و ملاقات فرزند فقط یکبار در دو هفته آیا ممکن است وابستگی فرزند و مادر بعدا در زندگی بنده ایجاد مشکل کند؟
چقدر امکان دارد که شوهر سابق ایشان برای زندگی جدید ایشان و بنده مشکل ساز شوند؟درضمن دلیل طلاقشان اعتیاد به شیشه بوده
با توجه به این نکته که اصل زندگی من بر پایه آرامش باید استوار باشد چقدر امکان دارد که وقتی پسرشان بزرگتر شد با بهانه و ادعای ترک ایشان از سوی مادرشان ، برای زندگی ما مشکل ساز شوند؟
و در آخر به نظر جنابعالی با فرض بر اینکه این خانم تمام معیارهای مرا دارد آیا کار من برای انتخاب ایشان با داشتن این شرایط برای ازدواج صحیح است یا بهتر است که ….؟
با تشکر و سپاس فراوان و بهترین آرزوها برای حضرتعالی و خانواده محترم
دوست عزیز شما تماما” از فرضیات استفاده کردید و باید بدونید این فرضیات در خوشبینانه ترین حالت هم میتونه رخ بده …
پس خوب در این مورد فکر کنید و از هم شناخت پیدا کنید … از همین امروز بدونید ایشون مادر یک پسر هفت ساله است و شما نمیتونید این رابطه رو کات کنید
در کل چنین ازدواج هایی بستگی به درک دو طرف داره … که چقدر بخوان شرایط رو برای داشتن آرامش مهیا کنن
توصیه اکید مشاوره ای حضوری و گذراندن دوره نامزدی برای آشنایی بیشتره …
معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری می‌کند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایین‌تر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهل‌تر از دختر مجرد است.
انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر می‌کند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا می‌شود و با او مشکلی نخواهم داشت.
بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج می‌کنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی می‌کنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج می‌کند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن می‌زند و زن هم در بیشتر مواقع چاره‌ای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها می‌شود.
یکی از آفت‌هایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار می‌گیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.
همچنین آمار نشان می‌دهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالت‌های اطرافیان و خانواده» است.
باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه می‌دهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمی‌بینند.
همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده می‌کنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری می‌کنند.
در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق می‌افتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود می‌اندازد. در این مواقع زن با خود فکر می‌کند که مانند همسر گذشته‌اش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان می‌دهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث می‌شود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی می‌شود.
به گزارش برنا،مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج می‌کند و زمانیکه زن متوجه می‌شود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیه‌اش خدشه‌دار و احساس خواری می‌کند.
بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزه‌ای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاوره‌های روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
سلام خسته نباشین .دختری هستم۳۳ساله وارشد حقوق ودر حال حاضر حق التدریس میکنم خواستگاری دارم که تحصیلاتش دیپلم هست و یه سال ازمن کوچکتراما شغل و درامد خوبی داره ولی درجلسه خواستگاری عنوان کرد که ۶سال قبل ازدواج کرده و۶ماه عقد بودن بعد طلاق گرفته کسی هم خبر نداره اما بعد در تحقیقات کاشف به عمل آمد که همه فامیلش میدونن و۱سال قبل طلاق گرفته و۲سال عقدکرده هم بودن ..من به خاطر بالا رفتن سنم با تحصیلات و سنش کنار آمدم میخاستم ازتون بپرسم ازدواجش و از اون مهمتر دروغاش مشکل ساز نمیشه باید با توجه به موقعیت سنم چکار کنم
با سلام خدمت شما
با توجه به دروغی که گفته اند اگر هنوز به فکر ازدواج با چنین فردی هستید از جلسه مشاوره پیش از ازدواج کمک بگیرید و تست شخصیت بدهید تا یک روانشناس با مصاحبه با ایشان و نتیجه تست بتواند یک نظر حرفه ای بدهد . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام
دختری هستن۲۱ساله که در قم زندگی میکنم و لی یه شهر دیگه درس میخونم!خواستگاری دارم که میشه گفت تقریبا از هر لحاظ خوبه یعنی معقوله ولی بعد ۶یا۷جلسه صحبت کردن,من هنوز کوچکترین حسی به ایشون ندارم و اینکه حس میکنم ایشون اون حس اعتماد و امنیت رو به من نمیده!لطفا راهنماییم کنید در مورد جوابم
وقتی ایشون به دلتون نتونسته بشینه پس دلیلی برای ادامه این رابطه نیست